eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
4هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
393 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 4k→4.1k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج قاسم که به حاجی بزرگ پیش نیروهایشان معروف بودند، به دفتر سید در حماء زیاد می‌آمد. من اصرار داشتم که سید با حاجی عکس بگیرد. مدام می‌گفتم: همه‌ی دوستانت با حاجی عکس می‌گیرند تو چرا عکس نمی‌گیری. من دوست دارم شما با حاجی عکس داشته باشی. سید می‌گفت: سردار آن‌قدر سرش شلوغِ که من خجالت می‌کشم حتی برای یک دقیقه چنین درخواستی داشته باشم. آن‌قدر اصرار کردم تا اینکه یک روز به حاجی گفته بود: حاج‌آقا خانمم خیلی دوست دارد من با شما عکس بگیرم. حاجی جواب داده بود: هرکسی تابه‌حال با من عکس گرفته، شهید شده است. سید گفته بود حداقل همسر من خیالش راحت می‌شود که من با شما عکس دارم. راوی: همسـر شهید :) 🌱|@martyr_314
معتقد بود…🎈 میزان رفاقت ما با افراد بستگے به میزان ارادت آنها به امام دارد :) همت را میگویم حاج ابراهیم🍃 🌱|@martyr_314
من از مال دنیا چیزے نداشتم و نمےخواهم حتی یڪ ذره شهادت من باعث زحمت شما شود. حتے اگر شده مزارم را ساده درست ڪنید، آن خرج و مخارجے ڪہ مےخواهید صرف برنامہ‌ے شهادتم نمایید، خرج جاهایے ڪنید ڪہ استفاده‌ے اجتماعے دارد، مثل ساختن حمام، مدرسہ و پایگاه بسیج. برایم عڪس یا دیگر تجملات زاید و اضافے تهیہ نڪنید. در مجالس و مراسم من از بلندگو یا دیگر وسایل و چیزهایے ڪہ باعث مزاحمت مےشوند، ڪم استفاده ڪنید و مجلسم را تزیین نڪنید. 🌱|@martyr_314
شما به عمل به آنچه که میدانید محتاج‌ترید تا به دانستن آنچه که نمی‌دانید 📚چگونه نماز بخوانیم 👤علیرضا پناهیان 🌱|@martyr_314
یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!» تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ ‌‌‌دوازده؛ ‌‌‌سیزده ساله رو چه به این حرف‌ها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم». از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه‌های مختلف، اعتصاب غذا کرد. وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده! 🌱|@martyr_314
-برای‌چی‌میجنگی...؟! +برای‌تو...!! -اگه‌برای‌منه‌نرو....!!! +اگه‌نرم‌دیگه‌تویی‌هم‌باقی‌نمیمونه...💔 🌱|@martyr_314
جبهه جنوب امدادگر بودم، یک شب یکی از نیروهای بسیجی را که ترکش خورده بود به داخل آمبولانس می بردیم تا از آنجا به بیمارستان منتقل کنیم. زخمش را بسته بودم اما همچنان از بدنش خون می رفت. شبی بود که شام چلو مرغ داشتیم. با همان حال نزار در شرایطی که رنگ برویش نبود، سراغ سهم غذا و چلو مرغش را می گرفت، دلش پهلوی دیگ غذا بود، رویش نمی شد بگوید که اول شامم را بخورم بعد مرا ببرید!😂😅 🌱|@martyr_314
ماجوانان‌جان‌دهیم ‌در‌راه‌دین‌وانقلاب..📿 دشمن‌نادان‌ببیند👊🏻 یأس‌رهبررا‌در‌خواب 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱