حماسه دفاع مقدس روز به روز بالنده‌تر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدس‌ترین و با ارزش‌ترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بی‌نظیر ایران اسلامی است. شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است. شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلب‌هاست. شهادت مردن تحمیلی نیست، انتخاب آزادانه و آگاهانه است؛ خلوت عاشق و معشوق است. شما می‌توانید در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید محرم برجی‎نژاد یکی از شهدای دوران دفاع مقدس را بخوانید.

شهید محرم برجی نژاد در سال 1343 در روستای چیانه شهرستان نقده متولد شد. در خانواده اصیل و مذهبی رشد نمود. دوره ابتدایی را در زادگاهش گذراند و وارد مقطع راهنمایی شد. فردی سخت‎کوش بود. در تعطیلات و اوقات فراغت از تحصیل به کارگری می‎پرداخت تا مخارج مدرسه را فراهم آورد. پس از پیروزی انقلاب با عشق به امام و کتب اسلام به خدمت سربازی زیر پرچم اسلام لبیک گفت. در سال 62 از طریق یگان خدمتی تیپ 74 خرم آباد به منطقه میمک اعزام گشت، این شهید مهربان از همان کودکی سرشار از عواطف انسانی بود هرگاه بیچاره‎ای می‎دید به هر طریق برایش دل می‎سوزاند و یارایش می‎شد. درس می‎خواند، کار می‎کرد، مطالعه می‎کرد. هر چند که بیش از نوزده سال نداشت در مراسم مذهبی روستا شرکت می‎جست. کتاب‌های عقیدتی و اخلاقی اسلام را مطالعه می‎کرد، با قرآن مأنوس بود، امام و انقلاب اسلامی را نیک می‎شناخت. با وجود مخالفت خانواده به علت سن کم، یک سال زودتر داوطلب خدمت سربازی شد. از ضدانقلاب داخلی و خارجی دلی خون داشت و دوستان هم سن و سالش را به اخلاق حسنه، و برخورد انقلابی فرا می‎خواند. مدت خدمتش به طور کلی داوطلبانه در خطوط مقدم سپری نمود و افتخار شرکت در سه مورد از عملیات والفجر را یافت و در مورخه 62/12/7 بر اثر اصابت ترکش روح عظیمش از تن خاکی، چون کبوتری سفید بال پر کشید و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

«شهيد محرم برجي نژاد» نهم فروردین 1343 در روستاي چيانه شهرستان نقده به دنیا آمد، در خانواده اصيل و مذهبي رشد کرد. دوره ابتدايي را در زادگاهش گذراند و وارد مقطع راهنمايي شد. فردي سخت‎كوش بود. در تعطيلات و اوقات فراغت از تحصيل به كارگري مي‎پرداخت تا مخارج مدرسه را فراهم آورد. وی مهربان از همان كودكي سرشار از عواطف انساني بود هرگاه مستمندی را مي‎ديد به هر طريقی يارايش مي کرد. هر چند كه بيش از نوزده سال نداشت در مراسم مذهبي روستا شركت مي‎ کرد. كتاب هاي عقيدتي و اخلاقي اسلام را مطالعه مي‎كرد، با قرآن مأنوس بود، امام و انقلاب اسلامي را نيك مي‎شناخت.  با وجود مخالفت خانواده به علت سن كم، يك سال زودتر داوطلب خدمت سربازي شد. از ضدانقلاب داخلي و خارجي دلي خون داشت و دوستان هم سن و سالش را به اخلاق حسنه، و برخورد انقلابي فرا مي‎خواند. مدت خدمتش به طور كلي داوطلبانه در خطوط مقدم سپري نمود و افتخار شركت در سه مورد از عمليات والفجر را يافت، سال 62 از طريق يگان خدمتي تيپ 74 خرم آباد به منطقه ميمك اعزام گشت و در مورخه هفتم اسفند 1362،تركش هاي دشمن دژخيم سينه پاكش را شكافت و گلهاي نوشكفته جوانيش را پرپر کرد و مشتاقانه به لقاء معشوقش شتافت و سرانجام پيكرش را در شهرستان نقده تشيیع و در گلشن عشق اين شهرستان به خاك نهادند.

«شهيد محرم برجي نژاد» به طور داوطلبانه در خطوط مقدم جبهه های حق علیه باطل شرکت می کرد، تركش هاي دشمن دژخيم سينه پاكش را شكافت و گلهاي نوشكفته جوانيش را پرپر کرد و مشتاقانه به لقاء معشوقش شتافت.

فرازی از وصیت نامه شهید محرم برجی‎نژاد رهایم کنید. من پرنده‎ای سبکبال آسمان عشقم. به سن کم و قد کوچکم ننگرید. در سینه‎ام دلی آگاه از ظلم ظالمان و قلبی سرشار ایمان به حقیقت دارم و این همه را در مکتب اسلام آموخته‎ام من با چشمان باز دیدم که بر ملتم چه رفت. دیدم قیامشان را من رنگ خونشان را می‎شناسم. بگذارید بروم دشمن از هر سو در کمین است خشم سرخ مرا نمی‎بینید.

دل نوشته «شهيد محرم برجي نژاد» را با هم می خوانیم:  رهايم كنيد. من پرنده‎اي سبكبال آسمان عشقم. به سن كم و قد كوچكم ننگريد. در سينه‎ام دلي آگاه از ظلم ظالمان و قلبي سرشار ايمان به حقيقت دارم و اين همه را در مكتب اسلام آموخته‎ام من با چشمان باز ديدم كه بر ملتم چه رفت. ديدم قيامشان را من رنگ خونشان را مي‎شناسم. بگذاريد بروم دشمن از هر سو در كمين است خشم سرخ مرا نمي‎بينيد. منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی