رِفیق برایِ #شھید شدن ، هُنَر لازم است...
هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس!
هُنَرِ بِه خُدا رسیدن
هُنَرِ تَهذیب...
تا هُنَرمَند نشی، #شهید نِمیشی!!♥️
#شهیدابراهیمهآدے
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
🌺🍃شهدا همیشه آنلاین هستند
ڪافیه دلت رو بروزرسانے ڪنی
اون موقع مےبینے ڪه در تڪ تڪ
لحظات در ڪنارت بودند.
هستند
وخواهند بود...😇
#شهیدمحمودرضابیضایی
#شهیدانہ♥
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت شهید سلیمانی از توسل به حضرت فاطمه(س) در شب عملیات والفجر هشت
🔹حاج قاسم: سلاح ما، توسل به حضرت زهرا (س) بود...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهدا بعد از شما کاری نکردم...پسر فاطمه را یاری نکردم
🔹باید این تصاویر شهدا را دید تا بفهمیم برای کشور و اسلام چه جوانهایی و چه خون هایی که ریخته نشده؟
واقعا چطور میتوانیم قیامت جواب این شهدا را بدیم....
#مدافعان_حرم
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
🔻 توسل به امام زمان (عج) در سیره شهید محمدرضا تورجی زاده
✍ در عملیات والفجر دو، همهٔ مهمات خود را گم کرده بودیم. مهم تر از آن راه را هم گم کرده بودیم، دست مان از همه اسباب ظاهری قطع بود.
▫️رو به بچه ها گفتم: «بچه ها! فقط یک راه وجود دارد. ما یک امام غایب داریم که در سخت ترین شرایط به دادمان می رسد. هر کسی در یک سمتی رو به دل بیابان حرکت کند و فریاد «یا صاحب الزمان» سر دهد. مطمئن باشید یا خود آقا تشریف می آورد و یا یکی از یارانشان به دادمان خواهد رسید».
▫️همه در دل بیابان با حضرت مأنوس شده بودیم. دیدم چند نفر با لباس پلنگی به سمت ما می آیند. پشت درختان و صخره ها قایم شدیم. وقتی جلوتر آمدند، شناختمشان. برادر نوذری از فرماندهان گردان یا زهرا(س) بودند.
🔻خطاب به بچه ها گفتم : دیدید امام زمان (عج) ما را تنها نگذاشت.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
گفتم: دارم از استرس میمیرم
گفت: یه ذکر بهت میگم هر بار گیر کردی بگو، من خیلی قبولش دارم: گره کار منم همین باز کرد
(آخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم: باشه داداش بگو
گفت: تسبیح داری؟
گفتم: آره
گفت: بگو "الهی بالرقیه سلام الله علیها"
حتما سه ساله ارباب نظر میکنه
منتظرتم و قطع کردم
چشممو بستم شروع کردم:
الهی بالرقیه سلام الله علیها
الهی بالرقیه سلام الله علیها...
۱۰ تا نگفتم که یهو گفتن: این پنج نفر آخرین لیسته، بقيه اش فردا
توجه نکردم
همینجور ذکر میگفتم که یهو اسمم رو خوندن
بغضم ترکید...
با گریه رفتم سمت خونه حاضر شم
وقتی حسین رو دیدم گفتم: درست شد
اشک تو چشمش حلقه زد و گفت: الهی بالرقیه سلام الله علیها...
#شهیدحسینمعزغلامی
#شهیدانہ♥
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣