eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.6هزار عکس
18هزار ویدیو
365 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
یادم می‌آید که اخبار ضدونقیضی از شهادت محمدحسین در استان منتشر می‌شد. پدر شهید حمزه: بله همین‌طور است. مدتی قبل از اعلام رسمی شهادت او در فضای مجازی شایعاتی مبنی بر زخمی شدن و شهادت او منتشر می‌شد و محمدحسین هم چند روزی با ما تماسی نگرفته بود که در تاریخ بیست و ششم فروردین خبر رسمی شهادت او اعلام شد.
اولین بار که شایعات شهادت شهید حمزه را شنیدید کجا بودید؟ پدر شهید حمزه: البته من دو بار شایعه شهادت محمدحسین را شنیدم. یکی بار نخست اعزام او در سال 94 و یکی هم باز دوم اعزام محمدحسین در فروردین 95 بود که خبر شهادت محمدحسین را به من می‌داند.بار اول که شایعات شهادت محمدحسین را به گوشم رساندند من در حال قدم زدن در اهواز بودم؛ چراکه گروهی از دانش آموزان را به راهیان نور برده بودم. در همان روز پیش از شنیدن شایعات محمدحسین با من تماس گرفت و از سلامت او مطلع بودم و هنگامی‌که یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت که شنیده‌ام محمدحسین شهید شده در پاسخ به او گفتم: بله، او ساعتی قبل با من تماس گرفت و خبر شهادت خودش را به من داد. شایعات برای شهادت محمدحسین خیلی زیاد بود.
چگونه خبر قطعی شهادت را به شما دادند؟ پدر شهید حمزه: یک روز بعد از سفر ریاست جمهوری به سمنان در سال 95، چند تن از مسئولان شهرستان به همراه رئیس بنیاد شهید استان سمنان به منزل ما آمدند و خبر شهادت او را دادند.
تسنیم: با شنیدن خبر شهادت چه حالی داشتید؟ پدر شهید حمزه: با از دست دادن عزیزان قطعاً احوال تغییر می‌کند و دچار دگرگونی می‌شوند. (بغض خود را فرومی‌خورد) بالاخره ارتباط روحی و ژنتیکی که بین پدر و فرزند وجود دارد این حال و هوا را در ما به وجود می‌آورد.  فرزند مانند پوستی از بدن پدر است و من با شنیدن آن خبر احساس کردم پوستم را از بدنم کندند.
 لحظه اولی که پیکر و تابوت شهید حمزه را دیدید چه احساسی داشتید؟ چیزی که مردم در مراسم تشیع از شما دیدند فقط صبر و استقامت بود و روحیه محکم شما برای همه مثال‌زدنی بود؛ خودتان فکر می‌کنید که چرا آن‌قدر با این قضیه با استقامت و محکم برخورد کردید؟ پدر شهید حمزه: انسانی که باخدا معامله می‌کند؛ باید در میدان خود را نشان دهد. من باخدا بر سر فرزندم معامله کردم و باید خودم را به خداوند نشان می‌دادم؛ چراکه این یک معامله خاص الهی بود. خدا محمدحسین را به من داد و بعد از مدتی به قیمت خوبی از من خرید و برای روزی که به او نیاز داشته باشم؛ خداوند محمدحسین را به من باز می‌گرداند. ما خوبی محمدحسین را می‌خواستیم و او به این خوبی دست‌یافت. در واقع از همان زمان که محمدحسین وارد سپاه شد من روحیه شهادت را در او دیدم.
یعنی شما می‌دانستید که محمدحسین روزی شهید می‌شود؟ پدر شهید حمزه: حدس می‌زدم. حالا که صحبتش پیش آمد این را هم اضافه کنم که ما ارتباط روحانی باهم داشتیم و محمدحسین در شب شهادتش مانند یک شوک به خواب من آمد و خبر شهادت خودش را به من داد. تسنیم: به‌عنوان یک خانواده شهید مدافع حرم حرفی با مردم و مسئولان دارید؟ پدر شهید حمزه: محمدحسین در کنار همه فعالیت‌هایی که انجام می‌داد؛ یک روحیه سیاسی داشت و تمام اخبار سیاسی را رصد می‌کرد. مردم همیشه پای‌کار هستند و دغدغه‌ای از آنان نداریم. بیشتر دغدغه ما مسئولان هستند که ضعف مدیریتی در جامعه ما بیداد می‌کند. من نه به‌عنوان پدر شهید حمزه، بلکه به‌عنوان یک رزمنده و یک نفر از جامعه بزرگ ایران می‌خواهم که مسئولان به یک سؤال من پاسخ دهند. جهان سلطه ازیک‌طرف دنیا به اینجا آمده و به دنبال منافع مادی و زیاده‌خواهی‌های دنیوی خود در ایران جست‌وجو می‌کند؛ ما نیز انقلاب کردیم و در انقلاب اعلام کردیم که در هر جا که نام خدا بدرخشد منافع ما نیز آنجا هست.مسئولان برای ما تعیین کنید در کجا خدا نیست که ما آنجا پا نگذاریم؟ چرا برخی از مسئولان در مسئله سوریه و مقاومت کوتاهی می‌کنند؟اگر واقعاً انقلابی و پیرو خط امام هستیم؛ پس باید سنگرهای بلند جهان را فتح کنیم و پرچم اسلام را در بلندترین قله‌های جهان به اهتزاز در آوریم. در 100 کیلومتری حلب شهری است به نام رقه که داعش در زمانی که وجود داشت آنجا را مرکز حکومت خود می‌دانست. رقه جایی است که حضرت علی (ع) در آن جنگ صفین را انجام داده و در آنجا 4 هزار شهید صدر اسلام دفن شده است. حضرت علی (ع) که اهل مدینه بود چگونه در سوریه جنگ صفین را انجام داد؟
جناب آقای حمزه! به عنوان پدری که پسر جوان خود را در راه آرمانهای انقلاب و اسلام فدا کرده است؛ چه صحبتی با جوانان مخاطب این مصاحبه دارید؟ پدر شهید حمزه: سه عامل در انحراف و هدایت انسان مؤثر است. اول "خانواده "، دوم "محیط یا جامعه " و سوم "اراده انسان ". خیلی‌ها در محیط‌های خوبی بزرگ می‌شوند؛ ولی خوب تربیت نمی‌شوند و تعداد زیادی هم در ابتدا خوب بودند اما با گذشت زمان سرشت آنان عوض شد. خیلی‌ها هم در محیط‌های خوبی نبودند؛ اما سرنوشت خوبی نصیب آنان شد. چیزی که باید به آن خیلی توجه کنیم این است که اراده انسان در این میان بسیار مهم است.  محمدحسین از جامعه و از خانواده خود به‌خوبی استفاده و با اراده خود مسیر زندگی‌اش را انتخاب کرد. توصیه من به جوانان این است که ضعف‌های خود را به گردن محیط پیرامون و خانواده نیندازند؛ چراکه خداوند انسان را از یک نعمت مهم تفکر و اختیار بهره‌مند کرده است. انسان‌ها باقدرت و اراده‌ای که دارند می‌توانند آسمان‌ها را فتح کنند. این اراده می‌تواند انسان‌ها را به بالاترین مراتب یا خدای‌ناکرده به پایین‌ترین سطح برساند.
آخرین جمله‌ای که دوست دارید به شهید بگویید؟ پدر شهید حمزه: امیدوارم شفاعت من را نزد حضرت زینب (س) بکند.