#تلنگࢪانہ ‼️
پیرو حدیث نبی اکرم (ص) :↓
←یکی از سخت ترین کارها در #آخرالزمان حفظ #دین و #ایمان بین مردم است ، زمانه ای که همه ی محرک ها و زمینه ها برای آلوده شدن به انواع #گناهان در همه ی جوانب فراهم است ، اعم از ثروت های و #لذت های #حرام...🚫
در آخرالزمان مرز بین #حق و #باطل به باریکی تار موی است...
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
🌿 معمولا #ماه_رمضان بعد از نماز عصر حاج ابومهدی در دفتر خود در تهران با صوتی بسیار عالی یک جزء از آیات قرآن را تلاوت میکرد. زمانی که حاج ابومهدی و حاجقاسم سلیمانی برای انجام عملیات حرکت میکردند، در صندلیهای عقب خودرو مینشستند و معمولا قرآن به دست داشتند و گاهی هم آیات قرآن را قرائت میکردند.
🌿حتی حاج ابومهدی هر زمان که از مسالهای ناراحت میشد، برای رسیدن به آرامش آیات قرآن را میخواند. در سالهای آخر حیات حاج ابومهدی با او ارتباط نزدیکتری داشتم و شاهد بودم که در ماههای رجب و شعبان روزه میگرفتند و معمولا غذای سبک میخوردند.
#شهید_ابومهدی_المهندس
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
#خاطرات_شهدا
غیـر قـابل بخشش 🥀
آرمان از غیبتکردن و دروغگفتن بسیار متنفر بود. اگر جایی، غیبت میکردند اول از عواقب آن مفصل توضیح میداد... او اشاره میکرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است!
او میگفت: هر چیزی که برای خودت نمیپسندی برای دیگران هم نپسند... اگر ادامه میدادند، آرمان آن جمع را ترک میکرد.
• به روایت مـادر شهیــد
#آرمان_عزیز 🕊
#شهید_آرمان_علی_وردی
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
#نماز_اول_وقت #سیرهشهدا
#شهیدحاجقاسمسلیمانی ازشهید حاج احمد کاظمی میگوید:
🔰 هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند و پیوسته این ذکر:
«یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد.
#شهیدحاجاحمدکاظمی
🌷یادشون گرامی وراهشون پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#راهیان_نور
#سفرنامه
🍃🌸سرزمین نور🌸🍃
🔹🔷🔹شلمچه
🌷شلمچه را هرکه دلش آنجا مانده...
هرکه در غروب شلمچه گام برداشته و با غروب آنجا نجوا کرده، می داند از چه سخن می گوییم:
شلمچه ؛ قطعه ای از بهشت خداست...
شلمچه بوی چادر خاکی زهرا (سلام الله علیها)
را می دهد.
🔹🔷🔹اروند رود
🌷اینجا اروند است،
رودی خروشان و نا آرام، رودی که تنها افرادی می توانستند از سیم خاردارها و موانع خورشیدی تعبیه شده در آب عبور کنند؛
که در سیم خاردار نفس خود گیر نکرده باشند.
اینجا اروند است،
رودی که هر چیزی را که در مسیرش باشد می برد،
حتی دل را...
🔹🔷🔹نهر خین
🌷از پل نو که به سمت شلمچه حرکت کنی ،
سمت چپ تابلوی«به طرف نهر خین»
را می بینی،
نهری که جزیره بوارین عراق را از شلمچه ایران جدا میکند.
این نهر در بیابان دور افتاده، دروازه ایی از بهشت است که آن هایی که رفتند خیلی هایشان برنگشتند...
و چراغ راهی شدند تا ما راهمون رو گم نکنیم.
🔹🔷🔹فتح المبین
🌷از اتوبوس که پا بر زمین نهادم کمی به اطرافم نگاه کردم، وارد صحرای فتح المبین شدم؛
عشق باریده بود و زمین تر شده بود.
در میان خیل جمعیت انگار کسی مرا به طرفی میکشید.
اول ورودی شیار نوشته بود:
اگر عشقت نبود من اینجا نبودم!
یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)
🔹🔹نگارنده:
راوی جوان حسین فضیار
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#راهیان_نور #سفرنامه 🍃🌸سرزمین نور🌸🍃 🔹🔷🔹شلمچه 🌷شلمچه را هرکه دلش آنجا مانده... هرکه
#راهیان_نور
#سفرنامه
🍃🌸سرزمین نور🌸🍃
🔹🔷🔹فکه
🌷فکه مثل هیچ جا نیست؛
نه شلمچه، نه ماووت،نه سومار،نه مهران، نه طلائیه، نه... فکه فقط فکه است!
باقتلگاه و کانال هایش،
با تپه ماهور و دشت هایش.
فکه قربانگه اسماعیل هاست
به درگاه خدای مکه.
فکه را سینه ایی است به وسعت میدان مین های گسترده برخاک.
فکه را دلی است به پهنای سیم خاردارهای خفته در دشت.
فکه را باغ هایست به سرسبزی باغ های بهشت...
🔹🔷🔹کانال کمیل
🌷گردان کمیل درست در این ساعت به پشت میدان مین اول در فکه رسیدند آنها منتظرند معبری عاشورایی به عرش خداوند باز میشود ،
ذکر یازهرای ابراهیم هادی قوت قلب همه بود این نوا هنوز از اعماق تاریخ شنیده می شود.
🔹🔷🔹هویزه
🌷این روزها نی زدن کار سختی است؛
نی نوازی در فراق نای بریده نینوایی ها سخت تر!
تو بهتر از همه میدانی، صدای نی چه سوز غریبی دارد؛
آن هم میان نیزار های آتش گرفته هور به گوش برسد.
آی خاک سوخته هویزه!
حرفی بزن و این بغض ناتمامت را بامن قسمت کن!
🔹🔷🔹طلائیه
🌷طلائیه که می گویند
یا همت می افتی که از همین نقطه آسمانی شده است...
عاشقی که در پی لیلای شهادت در بیابانهای
زخم خورده ی طلائیه مجنون شد.
من امروز آمده ام رد پای او را تا افق های بی نهایت و در امتداد عشق جست و جو کنم.
اینجا عطر او لحظه ها را پر کرده است و دست هایش هنوز مهربانی را منتشر میکند.
حاج قاسم در تمام این روزها که در دیار رفیقانت در سرزمین راهیان نور بودم
تو همراهم بودی و در کنار تو به یارانت که سربازان خمینی بودند
عرض ادب و ارادت میکردیم
ها ای حاج قاسم کجایی که در این ظلمت روزگار دستمان را بگیری تا رها شویم از بند نفس....
🔹🔸🔹نگارنده:
راوی جوان حسین فضیار
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
یاد باد
آن روزگاران
یاد باد
یاد جبهه ها
یاد دفاع مقدس
#یاد_شهدا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی رزمندگان 8 سال دفاع مقدس
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🌹🕊