•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•°
روزبهروز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکتهیابی و نکتهسنجی زندگی شهدا در جامعهی ما رواج پیدا کند.
لینک ناشناسمون↯
https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
۱۸ ساله بودم که در اداره آب کرمان استخدام شدم✋در حوادث انقلاب اسلامی ایران با روحانی مشهدی به نام رضا کامیاب آشنا شدم و وارد جریانات انقلاب شدم و یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بودم😊
-------☆🍃 💕🍃☆------
پس ازپیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شدم و همزمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبههها فرستادم 😊
-------☆🍃 💕🍃☆------
در دورهای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشتم. در سال ۱۳۶۰ با حکم آقای محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شدم.
-------☆🍃 💕🍃☆------
در دفاع مقدس ، از فرماندهان عملیاتهای والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بودم،عملیات کربلای ۵ از مهمترین عملیاتهای ایران در دوران جنگ بود،واز نتایج آن، تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران بود.
-------☆🍃 💕🍃☆------
پس از پایان دفاع مقدس، در سال ۱۳۶۷ ، به کرمان بازگشتم و درگیر جنگ با اشراری شدم که از مرزهای شرقی ایران هدایت میشدند، تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان میجنگیدم.
-------☆🍃 💕🍃☆------
از خصوصیات بارزم دیده نشدنم بود😊. مطلبی که حضرت آقا هم در سخنرانی اخیر خودشان فرمودند که ایشان واقعا علاقهای به دیده شدن نداشت. دوست نداشتم دیده بشم و کلا علاقهای به دوربین نداشتم 😊
-------☆🍃 💕🍃☆------
هر چند در این سالها کم و بیش عکسهایی ازم ثبت شد اما واقعا خودم تمایل قلبی نداشتم و همیشه میگفتم چرا باید عکسی از من بمونه؟ در واقع به این دنیا دلبستگی نداشتم. حتی در منزلم هم در و دیوار خانه ام پراز عکس شهدا و حرم معصومین(ع) بود.
-------☆🍃 💕🍃☆------
یکی از دلایل موفقیتم همراهی همسر بزرگوارم بود. همسرم هیچگاه ازم گلایه نکردند که الآن موقع کار نیست، به خانواده برسیدو.....بیشتر مواقع در ماموریت و دور از خانواده بودم.
-------☆🍃 💕🍃☆------
به روایت از سرهنگ جهانشاهی دوست،همرزم وراننده ام:↪️
کار کردن با چنین فرمانده موفقی که صلابت دارد و یک دنیا او را تأیید کرده، خیلی سخت است و هر کسی نمی تواند از عهده آن برآید. من و شهید پورجعفری که یار و همراه حاجی بود و با او شهید شد بیشترین مدت را با حاجی بودیم😊
⤵️⤵️
حاجی من رو با احترام و رفاقت صدا می زد😊 به بچههاش هم از همان اول تأکید کرده بود به من بگویند عمو، چون من از وقتی بچهها کوچک بودند، وقتهایی که سردار مأموریت بود کارهای خانواده حاجی را انجام میدادم.
⤵️⤵️
خانواده من و خانواده حاجی چون همسایه بودیم، همیشه در رفت و آمد بودیم،ماه رمضانها سه چهار بار افطار ما میرفتیم منزل حاج قاسم و خانواده ایشان هم میآمدند منزل ما. تا این حد نزدیک بودیم.😊
⤵️⤵️
حاج قاسم خیلی شجاع بودند😊. دورانی که در قرارگاه قدس حضور داشت، اشرار ۹۰ نفر از نیروی انتظامی را گروگان گرفتند و به ۷۰ کیلومتری مرز افغانستان و پاکستان بردند. 😔حاج قاسم خیلی ناراحت شد😔
⤵️⤵️