شهید محمد استحکامی در ۱۴ تیرماه سال ۱۳۶۲ مصادف با شب ۲۳ ماه مبارک رمضان در یک خانواده مذهبی در جهرم به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان شهید طالقانی و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید سلیمی گذراند. در طی دوران تحصیل هموراه جزو دانش آموزان کوشا و بااخلاق مدرسه بود.
در دوران دبیرستان در مدرسه نیک ذات و در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل داد و بعد از اخذ مدرک فنی، عازم خدمت سربازی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جهرم شد. بعد از اتمام خدمت سربازی به استخدام تیپ المهدی (عج) درآمد و به مدت ۱۱ سال در آنجا خدمت کرد. شهید محمد استحکامی در سال ۱۳۸۵ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج، دو پسر هستند.
زمانی که ماموریت سوریه برای او پیش آمد، شهید محمد استحکامی با همرزمانش به سرعت عازم منطقه شد. در طی این ماموریت و به گفته همرزمانش، فعالیت ها و تلاش های تاثیرگذاری در دفاع از حرم اهل بیت (س) داشت؛ تا اینکه در اواخر مهرماه ۹۴ در مبارزه با تکفیری های تروریست، در سن ۳۲ سالگی به شهادت رسید و افتخار خادمی و دفاع از حرم حضرت عقیله بنی هاشم (س) را در کارنامه افتخارات زندگی خود کسب کرد و سرانجام در عصر روز تاسوعای همان سال، در جوار گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک سپرده شد.
خاطرات شهید از زبان همسرش:
- همسرم آرامش خاصی داشت و بسیار متین بود. هیچ وقت صدای بلندش را کسی نشنید؛ چرا که خیلی راحت با مسایل و مشکلات کنار می آمد.
- ساده زیستی، کمک کردن به دیگران، حساس بودن نسبت به پرهیز از غیبت، همچنین مقید بودن به خمس دادن از ویژگی های بارز محمد بود. هر زمان که سال خمسی می رسید، محمد حتی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب می کرد و خمس مالش را پرداخت می کرد.
- وقتی همسرم کارهای اعزامش را انجام داد خیلی دلم شور میزد. مدرسه ها تازه شروع شده بود، دوست داشتم که الان نرود و رفتنش را بگذارد برای تابستان؛ اما محمد رفتنش قطعی بود. انگار خودش یقین داشت که رفتنش برگشتی ندارد. از آرامشی که در چهره اش موج می زد، فهمیده بودم که اگر برود، حتما شهید میشود.
باسلام
هر روز را بایاد شهدا آغاز کنیم
🌷 پاسدار مدافع حرم شهید محمد استحکامی
🌷 تولد ۱۴ تیر ۱۳۶۲ جهرم
🌷 شهادت ۲۷ مهر ۱۳۹۴ حلب سوریه
🌷 سن موقع شهادت ۳۲ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
✍ بخشهایی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند: " پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد "، اصل ولایت فقیه، اصل بسیار مهمی است که همه ی کسانی که به خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام اعتقاد دارند باید، توجه ویژه به آن داشته باشند و هر کجا که از آن دور شدیم و یا غفلت کردیم ضربه خوردیم.
✅ وظیفه ی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده، تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده ی خود نابود کنند، سنگین است.
✅ باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن و اهلبیت علیهم السلام و نائب امام زمان(عج) را خوب درک کرده و در زندگی، روش، رفتار ، کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم
🤲 شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
روایت عاشقی از زبان همسر شهید استحکامی؛ شهیدی که لباس رزم را برای کفن انتخاب کرد
طاهره غلامعلی شاهی همسر شهید مدافع حرم محمد استحکامی از لحظات خوب با هم بودنشان میگوید، از لحظه خواستگاری و سر به زیری بیش از حد محمد تا دورانی که در نخلستانهای جهرم عکسهای دونفره میگرفتند.
یک سال و چهارماه از شهادت محمد استحکامی گذشته، وعده دیدار طاهره و محمد گلزار شهدای جهرم است و سنگ سردی که هر هفته با گلبرگهای سرخ و دستهای کوچک امیرعلی و رضا رنگ و گرما میگیرد.
طاهره غلامعلی شاهی همسر شهید مدافع حرم محمد استحکامی از لحظات خوب با هم بودنشان میگوید، از لحظه خواستگاری و سر به زیری بیش از حد محمد تا دورانی که در نخلستانهای جهرم عکسهای دونفره میگرفتند آن هم با دوربین ساده عکاسی. طاهره با خنده میگوید که از همان دوران عکس سلفی میگرفتیم.
به گفته همسر شهید ازدواجشان کاملا به صورت سنتی بوده، مادر محمد از در غیاب فرزندش از طاهره غلامعلی خواستگاری میکند و پس از بازگشت محمد از ماموریت ارومیه جلسه رسمی خواستگاری انجام میشود. طاهره میگوید: محمد در جلسه خواستگاری آنقدر سر به زیر بود که من گفتم تمام گلهای قالی را شمرده است.
پس از عقد دیدارها و قرار ملاقاتهای طاهره و محمد در باغ پدری محمد در میان نخلهای سر به فلک کشیده بوده است. همسر شهید میگوید: یک دوربین ساده داشتیم که با آن عکسهای دونفره میگرفتیم هر کدام از عکسها به یک شکل میافتاد و پس از هر بار عکس به عکسهای دونفرهمان میخندیدیم.
با یاد آن لحظات خنده بر لبان طاهره نقش میبندد و از علاقه محمد به خودش میگوید. محمد سر به زیر جلسه خواستگاری پس از ازدواج احساسات و محبتش را به راحتی بروز میدهد و همسرش را «عاشقانه من» خطاب میکند.« نام مرا در تلفن همراهش «عاشقانه من» سیو کرده بود، هر وقت دلم برای محمد تنگ میشود با گوشی محمد شماره خودم را میگیرم یا به محمد زنگ میزنم و میگویم محمد تو رفتی و عاشقانهات را تنها گذاشتی». این را همسر شهید میگوید.
سادهزیستی، کمک کردن به دیگران، حساس بودن نسبت به غیبت و خمس دادن از ویژگیهای بارز شهید استحکامی از زبان همسرش است. به گفته طاهره غلامعلی «هر زمان که سال خمسی میرسید. من به محمد میگفتم ما که چیزی اضافه نداریم که خمس بدهیم اما محمد حتی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب میکرد و خمس مالش را پرداخت میکرد».
محمد که هیچگاه از ماموریتهای خود به طاهره چیزی نمیگفت، چند روز قبل از رفتن به ماموریت آخر از شهادت برای طاهره سخن میگوید از اینکه باید صبورتر از دیگر دفعات باشد. به گفته طاهره غلامعلی « محل کارم شهر اوز بود و من در پی این بودم که به جهرم انتقالی بگیرم. محمد میگفت نگران نباش به زودی همسر شهید میشوی و خودشان تو را منتقل میکنند».
طاهره همیشه محمد را لایق شهادت میدانست و برایش آرزو میکرد که شهید شود اما میگوید « هرگز گمان نمیکردم که به این زودی شهید شود و به همین دلیل هر وقت محمد صحبت از این میکرد که همسر شهید میشوی. میگفتم این چه حرفیه! من نمیخواهم همسر شهید شوم».
روز 8 محرم سال 94 است که دلتنگی و بیقراری طاهره بیشتر میشود چند روزیست که از محمد بیخبر است. « با پدر محمد تماس گرفتم خیلی با من حرف نزد. نگران شدم دوباره تماس گرفتم، دیدم صدای گریه میآید تا گفتم آقاجون از محمد خبری شده؟ گفت: آقاجون محمد دیگر تمام شد».
طاهره هنوز هم با یادآوری آن لحظات بغض میکند، بغضی که هر چند نمیترکد اما سنگین است. همسر شهید میگوید: « همه میدانستند غیر از من. آنقدر گریه و بیتابی کردم که متوجه نشدم همسایهها آمدند و مرا آماده رفتن کردند».
همسر شهید میگوید: « همه جا با محمدم اما بعضی جاها مثل حرم شاهچراغ دلتنگی برای محمد بیشتر میشود. با محمد زیاد به حرم شاهچراغ (ع) میرفتیم. یک بار امیرعلی کوچک بود محمد با امیرعلی کنار حوض آب رفتند حالا هر بار به شاهچراغ میآیم به یاد آن روز و بازی محمد با امیرعلی میافتم.»
تنها چیزی که طاهره را بعد از شهادت محمد میآزارد، حرف و حدیثهای درباره پولهای کلان به خانواده شهداست. به گفته طاهره نمیدانم برخی از کجا و با چه حسابی چنین حرفهایی را مطرح میکنند. محمد هیچ انگیزه مادی نداشت و حتی اگر سپاهی هم نبود باز هم برای دفاع میرفت. محمدی که در وصیتنامهاش خواسته با لباس رزم و شهادت کفن شود هرگز برای مادیات نرفت.
نامه همسر شهید محمد استحکامی جهرمی مدافع حرم به مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
باردیگر در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی فرزند پاک از سرزمین شهیدان در دفاع از حریم اهل بیت (ع) جان به جان آفرین تسلیم و عاشقانه شربت شهادت نوشید اما خون غیرت و مردانگی اش همچنان در تار و پور فرزندانش جاری است. شهادت سرافرازانه پاسدار مدافع حرم اهل بیت (ع)، محمد استکامی جهرمی را به شما پدر بزرگوارم تبریک و تسلیت عرض نموده و با عزت و افتخار اعلام می نمایم که سر و جانم را و فرزندانم را هم در راه اعتلای دین مبین اسلام و شکوه و اقتدار کشور عزیزم ایران خواهم داد. سلامتی و طول عمرحضرتعالی را از ایزد منان خواستارم.
منبع: سربازان سردار/شجاعت ها و رشادت های سردار قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم/مرتضی کرامتی/1395