eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
47هزار عکس
21.2هزار ویدیو
477 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی با عطر لیمو آسمان فرصت خوبیست اگر پر بکشیم ... به افق های دل انگیز خدا سر بکشیم. شهید ابوالفضل ابوالفضلی نام:ابوالفضل نام خانوادگی:ابوالفضلی ولادت:1344/11/0 نام پدر: محمد محل تولد: کاشان شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۱ مزار: گلزار شهدای دارالسلام کاشان
شهید ابوالفضل ابوالفضلی، پنجم بهمن 1344در کاشان به دنیا آمد. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. یازدهم اسفندماه 1362 در عملیات خیبر در طلائیه به شهادت رسید. پیکرش یازده سال بعد، پس از تفحص و شناسائی در دوازدهم آبان ماه 1373، روز حماسه و ایثار کاشان، تشییع و در گلزار شهدای دارالسلام کاشان به خاک سپرده شد.
عید اون سال با شب ولادت آقا امام رضا (ع) یکی شده بود. تو یسنگر بچه های لشکر 31 عاشورا جشن گرفته بودند. آخر مراسم نوبت من شد که بخونم. دست به دامن آقا قمر بنی هاشم(ع) شد. عرض کردم: ارباب شما مزه ی شرمندگی رو چشیدید. نذارید ما شرمنده ی خانواده ی شهدا بشیم. فردا صبح از بچه ها پرسیدم: رمز حرکت امروز به نام کی باشه؟ فکر می کردم چون روز ولادت امام رضاست (ع) همه می گن:*امام رضا(ع)* اما حاج آقا گنجی گفت:* یا ابوالفضل (ع)* گفتم: امروز روز ولادت امام رضاست(ع). گفت: دیشب به آقا ابا الفضل (ع) متوسل شدیم، امروز هم به اسم اون حضرت می ریم تا از دستشون عیدی بگیریم. دست به کار شدیم. بعد از چند دقیقه اولین شهید پیدا شد. خوشحال بودیم. اسم شهید هم روی کارت شناسایی ش بود هم روی وصیت نامه ش: *شهید ابوالفضل خدایار، گردان امام باقر(ع)، گروهان حبیب از کاشان* بچه ها گفتند:* توسل دیشب، رمز حرکت امروز و اسم شهید با هم یکی شده!* بی اختیار به زبونم جاری شد که اگه اسم شهید بعدی هم ابوالفضل بود، اینجا گوشه ای از حرم آقاست. ... داشتم زمین رو می کندم که دیدم حاج آقا گنجی و یکی دیگر از بچه های سرباز پریدند داخل گودال. از بیل مکانیکی پیاده شدم خیلی عجیب بود. یک دست شهید از مچ قطع شده بود. پلاکش رو که استعلام کردیم گفتند: *شهید ابوالفضل ابوالفضلی، گردان امام محمد باقر(ع)، گروهان حبیب از کاشان.*
«راز پروانه و انگشتر»؛ روایتی از زندگی شهید «ابوالفضل ابوالفضلی» به چاپ دوم رسید زندگی نامه - خاطره - وصیتنامه نوید شاهد - «راز پروانه و انگشتر »عنوان کتابی است که زندگی شهید «ابوالفضل ابوالفضلی » را روایت می کند و پاییز امسال توسط انتشارات «مکتب بیداران» به چاپ دوم رسید. به گزارش نوید شاهد اصفهان، «راز پروانه و انگشتر» کتابی است که در 300 صفحه و در قالب سیزده فصل، با بازگویی خاطرات خانواده، بستگان، دوستان و همرزمان و اسناد مرتبط با شهید «ابوالفضل ابوالفضلی»، به ابعاد مختلف زندگی این شهید می پردازد.
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
«راز پروانه و انگشتر»؛ روایتی از زندگی شهید «ابوالفضل ابوالفضلی» به چاپ دوم رسید زندگی نامه - خاط
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: من دیگه یقین دارم که ابوالفضل شهید شده اما تنها آرزویم این است که لااقل اگه شده یک تکه استخوان او را برایم بیاورند تا من هم در قطعه شهدا یک قبر داشته باشم که هر شب جمعه باهاش حرف بزنم. هنوز چند روز از خواب مادرم نگذشته بود که در دهم آبان سال 1373 از سپاه زنگ زدند و خبر دادند که پیکر مطهر ابوالفضل به همراه 95نفر از هم رزمانش که در طلائیه به شهادت رسیدند و همه از گردان امام محمد باقر (ع) کاشان بودند را به کاشان می آورند. دقیقا یادم هست آن روزها کاشان غوغا شد انگار همه گردان از امام محمدباقر (ع) دوباره زنده شده بودند و به کاشان برگشتند. بالاخره فراق مادرم با ابوالفضل در روز 11 آبان ماه 1373 به سر آمد و مادرم به همراه دیگر مادران بچه های گردان امام محمد باقر (ع) برای آخرین بار به دیدار تابوتهای مقدس فرزندان خود رفتند. مادرم در میان آن همه تابوت، تابوت ابوالفضل را شناخت. روبه روی تابوت نشست و دستانش را روی پارچه سفید رنگ حتوی استخوان های ابوالفضل می کشید و او را مادرانه نوازش می کرد و در آخر طاقت نیاورد و ..... کتاب «راز پروانه و انگشتر»، نوشته «احمد رضایی و زهرا رجبی» پاییز 1400 توسط انتشارات «مکتب بیداران» با شمارگان 500 نسخه و قیمت صد هزار تومان به چاپ دوم رسید. علاقمندان برای تهیه این کتاب می‌توانند با شماره تلفن09139611269 تماس حاصل کرده و یا در فضای مجازی پیام ارسال نمایند. گفتنی است، شهید ابوالفضل ابوالفضلی، پنجم بهمن 1344در کاشان به دنیا آمد. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار درجبهه حضور یافت. یازدهم اسفندماه 1362 در عملیات خیبر در طلائیه به شهادت رسید. پیکرش یازده سال بعد، پس از تفحص و شناسائی در دوازدهم آبان ماه 1373، روز حماسه و ایثار کاشان، تشییع و در گلزار شهدای دارالسلام کاشان به خاک سپرده شد. انتهای پیام/
بخشی از وصیت نامه شهید ابوالفضل ابوالفضلی: بسم رب الشهداء و الصالحین ان الله یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص براستى که خداوند کسانى را که از دیار خود خارج نشدند و در راه او پیکار کردند دوست مى‌دارد. بار خدایا گنهم از ره احسان تو ببخش معصیت کارم و افسرده و گریان تو ببخش به نام خداوند بزرگ که جان را در بدن انسان میکند و دوباره مى‌گیرد. به نام خداوندى که جهان را از نعمتهایش دگرگون ساخته است. به نام آن کس که رهبر را براى هدایت بشر فرستاد تا گروهى هدایت و یا گروهى گمراه شوند. ملت عزیز ایران ما هرچه داریم از وجود رهبر عزیزمان میباشد. امت حزب الله پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به اسلام ضربه نخورد. اگر ولایت فقیه ضربه بخورد اسلام شکست خورده و اگر ایران شکست بخورد ملتهاى مستضعف نابود شده است. مردم ایران از منع کردن فرزندانتان به جبهه نشوید که ما باید رهرو خون هزاران شهید گلگون کفن باشیم. فکر این نباشید که کشته خواهید شد، مگر ما خونمان از خون على اکبر و على اصغر و ابوالفضل العباس رنگین تر است و یا خونمان رنگین تر از امام حسین(ع) می باشد که چه مصیبت ها کشید و آخر خود شهید شد. و شما اى خانواده گرامى اگر اذیت تان کردم مرا حلال کنید. اى مادر سربلندم تو همچون باید لیلا باشى، با روی سفید در محضر خدا حاضر باشى. و شما اى خواهرانم، شماها هم باید زینب گونه باشید و در مصیبت ها پایدار و صبور باشید. مرا حلال کنید چون فرزند خوب و برادر خوبى برایتان نبودم. خداوند مرا ببخشد چون زیاد گناه کرده‌ام و توبه مرا پذیرا باشد. از ملت ایران و دیگر دوستان خواهانم که مرا حلال کنند چون دوست خوبى برایشان نبودم و شما اى برادرانم مادر را نگهدارى کنید چون من قدر مادر را نگه نداشتم و فرزند خوبى برایش نبودم شما فرزند خوبى براى او باشید و در پایان سلامتى رهبر عزیزمان را تاظهور آقا امام زمان از خداوند خواستارم . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته ابوالفضل ابوالفضلى۱۸/۱۰/۶۲