eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
41.4هزار عکس
17.9هزار ویدیو
356 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات دوستان و همرزمان حسین : جبهه جنوب حسین و تعدادی از بچه ها دورتر از محل استراحت قبرهایی حفر کرده بودند که نیمه های شب آهسته بر می خاستند و در آن   عبادت میکردند. “”بعضی از بچه ها مثل حسین، فرشید ،رضا و… به حالت سجده نیم ساعت تا 45دقیقه داخل قبرهایی که کنده بودند به خاک میافتادند وهيچ چیز خلوتشان را بهم نمی زد. از سمت چپ اولین نفر مصطفی تعریف میکند که آرامتر از قبل شده بودیم وقبرها تکانمان داده بود ولی یک شب هوای گذشته را کردیم وبا دو نفر از بچه ها  یک بیل برداشتیم و رفتیم سراغ حسین که سردسته قبر کن ها بود و درحالی که تو قبر درحالت سجده بود  ، روی او خاک ریختیم، ما خندیدیم ولی حسین تکان نخورد….”””  (کتاب رد پا برهنه ها….خاطرات  حاج مرتضی نادرمحمدی معاون گردان  تخریب لشگر 32 انصار الحسین) از سمت راست نفر دوم ***یکی از همرزمانش که تا ساعت های آخر با وی بوده است، نقل می کرد او زیارت عاشورا و دعای عهد روزانه اش ترک نمی شد و فکر می کنم موفق شد 40 روز متوالی دعای عهد را بخواند. *حسین با ما توی چادر قرار گذاشته بود که اگر گاهی بین بچه ها غیبت می شود با فرستادن صلوات جلوی غیبت را بگیریم
حسین بعد از شهادت بعضی دوستانش مینویسد: باری خوش دارم که این چنین قصه ها را خود درک کنم و فاعلش باشم نه به ‌وصف کشنده آن  که اکنون شنونده قصه هایم و تحمل  میکنم سماع قصه یاران را که می روند و به جای دیدارشان باید به گلستان شهدا شتافت و اما نه ای کاش این چنین بود که نیست قبر نیز ندارند و بی پیکرند. من آن شمعم که خاکستر ندارم **** شهید عشقم و پیکر ندارم  اکنون که  میخواهم این مطلب را بنگارم در برابر کوههای سر به فلک کشیده  و غیور  کردستان سر تعظیم  به خاک می سایم  و آسمانش  را به وسعت  قلب شهیدی می پندارم و جای جای خاکش یادآور قطره قطره اشک لاله گون.  نمیدانم چه میگویم میخواهم سخن بر لوح به تصویر کشم قلمم  به فرسایش  در می آید  و جوهر چون جاده های سنگلاخ کردستان در پیچ  وتاب و خود می گوید  آنچه  در دل دارد چه میگوید و چه  میخواهد. حضور دانش آموزان در تشییع پیکر شهید حسین سپهر
نحوه شهادت حسین در سن ۱۳ سالگی اولین بار  در همراه گروهی از دوستان هم سن و سال خود (کانون نو جوانان حافظین قران)  جهت امور تبلیغی عازم جبهه های نبرد شد بار دیگر نیمه فروردین ۶۵ عازم  جبهه های غرب کشور شد و پس سه ماه حضور در آن منطقه بار دیگر مهر  ۶۵  در حالیکه  دانشـ آموز ممتاز سال سوم ریاضی بود درس و مدرسه را رها کرد  وبه عنوان تخریب چی  در قالب گردان تخریب لشگر انصار الحسین ع استان همدان عازم جبهه جنوب شد روزی که به مادر حسین خبر خوش بازگشت پیکر حسین را دادند، جمع دوستان با وفای گردان تخریب وی از شهدای مفقودالجسد گردان تخریب لشکر32 انصارالحسین(ع) است که در 26دی ماه سال 65 به عنوان بسیجی در عملیات کربلای 5 در شلمچه شرکت کرده و درجه رفیع شهادت نایل آمد.
اطـلاعات مـزار شهر محل دفن : تهران محل مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا س قطعه : 50 ردیف : 109 شماره : 20 تاریخ تولد: 1349/07/12 روز شهادت: 1365/10/26 سن در زمان شهادت : 16 سال محل شهادت: شلمچه عملیات : کربلای 5 وضعیت پیکر: مشخص پیکر حسین پس از 31 سال با کمک بچه های تفحص پیدا شد و در گلزار شهدای بهشت زهرا س به خاک سپرده شد
کتاب خاطرات "شهید سپهر" رونمایی شد  حوزه/ در مراسمی از کتاب "سپهر آفتاب" زندگینامه و خاطرات شهید حسین سپهر، نوشته حجت الاسلام سید جعفر دزفولیان رونمایی شد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در همدان، در مراسمی از کتاب "سپهر آفتاب" زندگینامه و خاطرات شهید حسین سپهر، که نوشته حجت الاسلام سید جعفر دزفولیان و به اهتمام علیرضا زنگنه به نگارش درآمده، رونمایی شد. علیرضا زنگنه از طلاب مدرسه علمیه زنگنه همدان در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در همدان، با اشاره به برگزاری مراسم یادواره شهدا توسط کانون فرهنگی تربیتی آفتابگردان، اظهار داشت: بعد از برگزاری مراسم یادبود شهید سپهر به این فکر افتادیم تا با جمع آوری زندگی نامه و خاطرات این شهید والامقام، در جهت معرفی الگویی خوب به جوانان و نوجوان قدم موثری را برداریم. وی افزود: شهید حسین سپهر نوجوان همدانی بود که با وجود سن کم و زمانی که تنها ۱۶ سال سن داشت، در منطقه عملیاتی شلمچه مفقود الاثر شد. زنگنه با اشاره به اینکه حوزه کار کانون آفتابگردان در زمینه کودک و نوجوان است، گفت: کار کردن برای کودک و نوجوان با سختی‌ها و حساسیت‌هایی همراه است که لازم است افراد فعال در این عرصه بسیار دقیق و با دید وسیع وارد این حوزه شوند. وی، شهید حسین سپهر را الگویی مناسب برای نسل جوان دانست و گفت: در این راستا با جمع آوری خاطرات این شهید عزیز و با هدف ترویج روحیه بسیجی و آشنایی نسل جوان با شهدای هم سن خود، در مدت نزدیک به ۴ ماه به تدوین کتاب سپهر آفتاب پرداختیم. طلبه مدرسه علمیه زنگنه همدان تصریح کرد: در حوزه کودک و نوجوان کتب و آثار کمتری نسبت به دیگر سنین و دوره ها وجود دارد و از آنجایی که یکی از ماموریت های طلاب، ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه است، تصمیم به تهیه این کتاب گرفتیم. گفتنی است، شهید حسین سپهر در سال ۱۳۴۹ در شهر همدان به دنیا آمد و تا سوم متوسطه در رشته ریاضی به تحصیل مشغول شد، سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در نهایت بیست و ششم دی ۱۳۶۵، در سن ۱۶ سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. شهید سپهر از شهدای مفقودالاثر گردان تخریب لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) بود که پس از ۳۱ سال شناسایی شد.
 اصرار بر خواندن نماز اول وقت رمز شهادت حسین بود هم‌رزم شهید حسین سپهر گفت پرده‌های حجاب از جلوی چشم حسین برداشته شده بود و این هم به خاطر اصرار او به خواندن نماز اول وقت بود، که در هیچ شرایطی ترک نمی‌شد. «علی اصغری» از هم‌رزمان شهید «حسین سپهر» اظهار داشت من به عنوان سرتیم تخریب به همراه شهید حسین سپهر، شهید فرشید امانی، باقر زارعی و نقی کردلو برای باز کردن معبر به ماموریت اعزام شدیم. هم‌رز ... هم‌رزم شهید حسین سپهر گفت پرده‌های حجاب از جلوی چشم حسین برداشته شده بود و این هم به خاطر اصرار او به خواندن نماز اول وقت بود، که در هیچ شرایطی ترک نمی‌شد. «علی اصغری» از هم‌رزمان شهید «حسین سپهر» اظهار داشت من به عنوان سرتیم تخریب به همراه شهید حسین سپهر، شهید فرشید امانی، باقر زارعی و نقی کردلو برای باز کردن معبر به ماموریت اعزام شدیم. هم‌رزم شهید ادامه داد من با اینکه از حسین بزرگتر بودم، آن شب از شدت آتش سنگین دشمن وحشت کرده بودم؛ اما حسین از افراد شجاع گروه ما بود. او و فرشید آن شب واقعا شوق شهادت داشتند و انگار به مهمانی می‌رفتند. وی افزود پرده‌های حجاب از جلوی چشم حسین برداشته شده بود و این هم به خاطر اصرار او به خواندن نماز اول وقت بود، که در هیچ شرایطی ترک نمی‌شد. اصغری یادآور شد در شب عملیات به هر نفر یک قمقمه آب دادند، که باید زمان طولانی با آن سر می‌کردیم. فرماندهان تاکید داشتند کسی حق ندارد وضو بگیرد، یا بیرون سنگر نماز بخواند. هم به خاطر کمبود آب و هم به خاطر اینکه در حال آماده‌باش بودیم، نباید پوتین‌هایمان را درمی‌آوردیم؛ اما حسین اصرار داشت که وضو بگیرد. من وقتی دلیل اصرار او را خواستم گفت این نماز آخر من است. نمی‌دانم چه شد که به او اجازه دادم وضو بگیرد. همرزم شهید در ادامه گفت حسین نمازش را جلوی سنگر خواند؛ اما من از ترس سرم را میان دست‌هایم مخفی کردم. چند دقیقه بعد از اینکه حسین نمازش را خوانده بود، فرمانده گردان به ما دستور پیشروی داد. همان ساعت فرشید امانی که نوجوانی 13 ساله بود، گم شد و نتوانستیم او را پیدا کنیم. چند روز بعد از عملیات، شهادت فرشید تایید و پیکرش نیز چند سال پیش تفحص شد. وی افزود ما به یک خاکریز رسیدیم و باید از آن عبور می‌کردیم، تا بتوانیم با تصرف آن دشمن را زمین‌گیر کنیم. من توان حرکت نداشتم و به ذهنم رسید که حسین زودتر برسد. به او گفتم تو که مشتاق شهادتی برو. حسین منتظر این جمله من بود. بدون مکثی حرکت کرد و به طرف خاکریز دوید. باقر زارعی هم همراه او بود. این آخرین باری بود که حسین را دیدم. چند روز بعد باقر زارعی را دیدم و او گفت که حسین سپهر شهید شده است. شهید سپهر از شهدای گردان تخریب لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) است، که در ۲۶ دی ماه سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل شد. پیکر مطهر این شهید چندی پیش در جریان تفحص پیکرهای شهدا به وطن بازگشت و از طریق انجام آزمایشات «دی. ان. ای» شناسایی شد. منبع دفاع پرس