eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱☘🌱☘ 🔺یقین دارم چشمی که به نگاه حرام عادت کند خیلی چیزها را از دست می دهد چشم گناهکار لایق شهادت نمی‌شود...🌱 #شهید_هادی_ذوالفقاری #سالروز_شهادت
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 این به دلیل علاقه فراوانی که به داشت، همیشه جلوی موتورش عکس بزرگی از این گرانقدر نصب داشت و در خصلت‌ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. که در درگیری های فتنه 88 جانباز شده بود، جهت دروس حوزوی به نجف رفت و پس از بروز تحولات عراق و بسیج نیروهای مردمی برای دفاع از عتبات عالیات به ویژه سامرا و حرمین عسکریین، به عضویت سازمان بدر عراق درآمد. در نهایت در 26 بهمن سال 93 چند روز پس از سالگرد ، همان که الگوی زندگی‌اش شده بود در مکیشفیه سامراء صدای انفجار مهیبی عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی آمد و مدافع حرم ، در دفاع از حرم آل الله به مقام شامخ نائل آمد و به آرزویش رسید . 🌹 🕊 🥀🌹🕊
مواظب اعمالتان باشید چون 🌼از دشمنی تا دوست یک لبخند 🌸از جدائی تا پیوند یک قدم 🌼از توقف تا پیشرفت یک حرکت 🌸از عداوت تا صمیمیت یک گذشت 🌼از عقبگرد تا جهش یک جرأت 🌸از نفرت تا علاقه یک محبت 🌼از شکست تا پیروزی یک شهامت 🌸از خسته تا سخاوت یک همت 🌼از صلح تا جنگ یک جرقه 🌸از آزادی تا زندان یک غفلت 🌸از مرگ تا زندگی یک نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸همینطور یهویی 💫تقدیم به شما 🌸دوستان گلی که 💫همین الان 🌸آنلاین هستین
در روزگاری که جامعه بی هویت غرب، از نبود اسطوره های واقعی رنج می برد، و برای مخاطبان خود آرنولد و بت من و مرد عنکبوتی و صدها قهرمان پوشالی می سازد، ما قهرمانان واقع داریم که می توانند برای همه جوامع انسانی الگو باشند. آری نسل سوم انقلاب ما اگرچه طعم جنگ و انقلاب نچشیده بودند اما جوانانی دارد کپی برابر اصل شهدای جنگ تحمیلی. این حکایت ها اختصاص به جوانی به نام محمدهادی ذوالفقاری دارد که همیشه سعی داشت مانند شهدا باشد. نوع لباس پوشیدن، برخورد و گفتار او همه را یاد شهدا می انداخت. آن قدر برای شهدا خدمت کرد تا خدا برای او هم معبری برای شهادت باز کرد و در تاریخ 26 بهمن 1393 در دفاع از حرمین عسگریین به شهادت رسید. این شماره بخشی از خاطرات مادر طلبه مجاهد مدافع حرم شهید محمدهادی ذوالفقاری آماده کرده ایم.
نام و نام خانوادگی: محمد هادی ذوالفقاری نام پدر : رجبعلی محل تولد : تهران تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۱۱/۱۳ تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶ محل شهادت: سامراء مدت عمر: ۲۶ سال محل مزار : وادی السلام شهر نجف اشرف/یادبودشهید درگلزار شهدای بهشت زهراتهران قطعه و ردیف و شماره : ۲۶و۱و۲۵ کتاب مربوط به این شهید: پسرک فلافل فروش،خانه ای با عطر ریحان
زندگی نامه شهید محمد هادی ذوالفقاری محمد هادی ذوالقاری در ۱۳ بهمن سال ۱۳۶۷ به دنیا آمد،او در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد. وقتی به تقویم نگاه می ادازیم او درست مصادف با شهادت امام هادی (علیه السلام ) به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند؛ عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی سامراء به شهادت رسید. دوران تحصیل شهید محمد هادی ذوالفقاری در دوران دبستان به مدرسه شهید سعیدی در میدان آیت الله سعیدی رفت. هادی در دوره دبستان بود که وارد شغل مصالح فروشی شد و خادمی مسجد را تحویل داد. دوران راهنمایی را در مدرسه ی توپچی درس خواند.همان موقع کلاس های ورزش های رزمی می رفت و به فوتبال خیلی علاقه داشت. سیکلش را که گرفت،برای ادامه ی تحصیل راهی دبیرستان شهدا گردید.اما از همان سال های اولیه ی دبیرستان،زمزمه ی ترک تحصیل را کوک کرد! محمد هادی پس از پایان خدمت، چندین کار مختلف مثل کار کردن در فلافل فروشی را تجربه کرد و بعد از آن، راهی حوزه علمیه شد؛زیرا راهی جز طلبگی در نجف پاسخگوی غوغای درون هادی نبود. جانبازی شهید هادی ذوالفقاری در سال۸۸ در جریان فتنه ۸۸ و اغتشاشات صورت گرفته ، برای دفاع از کشور حضور جدی داشت،یکی از دوستان شهید ، ماجرا حضور ایشان در اغتشاشات سال ۸۸ را این‌گونه روایت می کند: بارها برای مقابله با فتنه گران که در سال ۸۸ به خیابان ها آمده بودند به همراه شهید به محل اغتشاشات رفتیم . شهید ذوالفقاری ازآن‌هایی که بگوید باید به من موتور و امکانات و کلاه ایمنی و ضربه گیر بدهند تا بروم و از کشور دفاع کنم نبود ،دل شیر داشت و در شرایطی که برخی می ترسیدند موتورهایشان به آتش کشیده شود و جا زدند با موتور شخصی خود به میدان آمد. در یکی از تجمعات آشوب گران که برای مقابله با تخریب اموال عمومی و جلوگیری از اغتشاش آنان حضور یافتیم ، درگیری به اوج خود رسید و فتنه گران موتور ما را محاصره کردند و سنگ خیلی بزرگی را به صورت شهید هادی ذوالفقاری کوبیدند.اگر قصد اغتشاش گران مقابله با ما بود ، قطعا سنگ را به سینه و یا پاهای ما نشانه می رفتند ، اما سنگ را به سمت صورت شهید نشانه رفتند و سنگ به زیر چشم شهید برخورد کرد و آن‌چنان دردی به شهید وارد کرد که به دور خود می پیچید و در حال غش کردن بود که او را به بیمارستان منتقل کردیم . شدت این سنگ به حدی بود که صورت شهید پر از خون شد و گونه ایشان شکافته شد و تا مدت ها ، وقتی شهید لبخند می زد ، جای این زخم بر گونه ایشان به خوبی قابل دیدن بود. آن جا هم به دنبال این نبود که پیگیر بحث جانبازی شود یا جار بزند که من در راه دفاع از کشور آسیب دیده ام ، با هزینه شخصی اش ، موضوع معاینه ودرمان خود را پیگیری کرد؛آن ضربه آن قدر محکم بود که بخش هایی از صورت شهید ، چندین روز بی حس بود. یکی از علت هایی هم در اعلامیه ایشان نوشته شده جانباز شهید همین مجروحیت ایشان در فتنه ۸۸ است.
‌کودکی سال 67 که مصادف بود با آخرین سال جنگ هادی را باردار بودم. و خیلی مراقب بودم که هر چیزی نخورم و هر حرفی نزنم، سعی میکردم دائم الوضو باشم. در 13 بهمن متقارن با شهادت امام هادی علیه السام به دنیا آمد و اسمش را هادی گذاشتیم. از همان کودکی برای فرزندانم قرآن میخواندم و بعضی شب ها برای نماز شب بیدارشان میکردم، پنج فرزندم را ردیف میکردم و میگفتم در نماز شب چهل مؤمن را دعا کنید و اگر فراموش کردید شهدا را دعا کنید. بچه ها از اینکه با من نماز میخواندند خیلی لذت میبردند
خصوصیات اخلاقی شهید محمد هادی ذوالفقاری ارادت زیاد شهید ذوالفقاری به شهید ابراهیم هادی باعث شده بود در خلق و خو شبیه اوباشد؛اورا در زندگی الگوی خود قرار داد. از خصوصیات بارز هادی کمک پنهانی به نیازمندان (چه در ایران و چه در عراق)بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از شهادتش روشن شد. این شهید بزگوار همیشه دائم الوضو بودند و به مسائل مذهبی اهمیت می دادند. ایشان مداحی می کردند و اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت؛هادی انرژی‌اش را وقف بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود. اخلاص هادی زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. هنگامی که شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست. او جوان فعال، کاری،پرتلاش اما بدون ادعایی بود. هادی بسیار شوخ طبع و خنده رو و در عین حال زرنگ و قوی بود.
مداحی بیشتر وقتش را در اتاق بسیج مسجد موسی ابن جعفر علیهم السام میگذراند. یک اتاق ساده که دیوارهایش مزین شده بود به عکس هایی از حرم ائمه اطهار. به خاطر فرمایشات مقام معظم رهبری)مدظله العالی( به کارهای فرهنگی علاقه خاصی داشت. با دوستان بسیجی در جلسات هفتگی هیئت مداحی میکردند. خیلی اهل روضه بود و ما را تشویق میکرد که به مجالس ائمه برویم. هادی همیشه زمزمه لبش روضه بود، توی خانه، روی موتور، در هر حالی که داشت روضه میخوند. حال و هوای عجیبی داشت.