eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.5هزار عکس
18هزار ویدیو
357 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
17.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مڪتب‌حـاج‌قـاسم‌! حضرت‌آقا: 💢شھیدسلیمانۍبه‌ما‌ثابت‌ڪرد‌ڪه‌میتـوان‌؛ هم‌ملۍتریـن‌چھره‌ۍڪشور‌بود‌وهـم...!👌🏻🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷| در میان هق هق گریه هایت و اشک هایی که بر روی گونه های عبودیت جاری می شود😭😭 دو رکعت نماز عشق نیت می کنی و جانمازت می شود فرش خاک و مهر نمازت زمینی که جای پای عرشیان است…. می مانی بروی یا بمانی، دل بکنی یا دل را جا بگذاری، اما پای رفتنت نیست💔 جاذبه مافوق تصور این خاک تو را در آغوش خود می گیرد و تو روحی که در قفس زمینی محبوس کرده ای را ناگاه رها می بینی.☘️ 🕊
مــــــــــــقــــــــــــــــــدمــــــــــــه: شهدای استان خراسان جنوبی نوید شاهد خراسان جنوبی زندگینامه شهید "رمضان حسنی حاجی آباد" را برای علاقه مندان منتشر می کند. او روز چهارم دی ماه 1365 در عملیات کربلای 4 به فیض شهادت نایل شد 🕊
شهید رمضان حسنی حاجی آباد نام پدر: علی تاریخ تولد:         ۱۳۴۴/۱۰/۰۷        محل تولد: حاجی آباد تاریخ شهادت:    ۱۳۶۵/۱۰/۰۴        محل شهادت: پاسگاه زید محل دفن: حاجی آباد یگان خدمتی: بسیج
 گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، شهید رمضان حسنی حاجی آباد روز هفتم دی ماه سال 1344 در حاجی آباد زیرکوه و در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. او تا کلاس سوم ابتدایی را در زادگاهش زیر نظر مربیان سپاه دانش درس خواند و برای گذراندن کلاس چهارم به روستای بمرود رفت و آمد می کرد. علیرغم وجود همه سختی ها و مشکلات، علاقه بسیاری به ادامه تحصیل داشت و آن موانع را تحمل می نمود. بعد از یک سال برای ادامه تحصیل در کلاس پنجم، به روستای آبیز رفت. فراگیری قرآن در مکتب خانه از آنجایی که در منطقه محل سکونت ایشان، مدرسه راهنمایی وجود نداشت، تصمیم گرفت بعد از اتمام دوره ابتدایی، در کلاسهای قرآن شرکت کند. ایشان در مکتب درس قرآن روستای حاجی آباد حضور فعال و مؤثری داشت. او بدین طریق قرآن را فراگرفت. در ایام ماه مبارک رمضان، دعای افتتاح و دعای سحر را در مسجد برای مستمعین قرائت می کرد.  مبارزه با دشمن بعثی و شهادت بعد از انقلاب و شروع جنگ تحمیلی که مردم فوج فوج به سمت جبهه ها می رفتند، او هنوز 14 سال بیشتر نداشت که به دلیل همین سن کم، چند بار او را از قائن برگرداندند و اجازه ندادند که به جبهه اعزام شود. او در تمام راهپیمایی ها شرکت فعالانه ای داشت. خیلی تلاش می کرد تا بتواند در اولین فرصت به جبهه اعزام شود. بالاخره در سن 16 سالگی توانست در وادی نبرد نور علیه ظلمت حضور یابد. او دوازده ماه در جبهه حضور داشت و در بسیاری از عملیات ها از جمله عملیات رمضان، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر1 و کربلای 4 شرکت نمود. دو سال خدمت سربازی را هم در جبهه ها بود، به طوری که از طرف سپاه پاسداران به منطقه کردستان اعزام شد. در همین ایام و بعد از دو سال خدمت مقدس سربازی ازدواج کرد. گویا دست از جنگ و جبهه برنمی داشت و هنوز 4 ماه از ازدواجش نگذشته بود که باز راهی جبهه شد و چهار ماه دیگر هم به نبرد پرداخت. سرانجام روزچهارم دی ماه سال 1365 حین عملیات کربلای 4 در منطقه عملیاتی شلمچه به علت اصابت ترکش به ناحیه دست و پا به مقام رفیع شهادت نایل گردید. پیکر مطهر شهید پس از تشییع بردوش امت حزب الله در روستای زادگاهش به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی. 🕊
در تصوراتم بار و بندیلم را میبندم و به گذشته سفر می کنم. همان زمان ها که شجاع مردان و دلیر زنانی بودند که برای کشور جان دادند اما نگذاشتند که دشمن حریمشان را بشکند. دلم می خواهد به آن موقع سفر کنم و ببینم که آزادگی، شجاعت و شهامت آنها چه قدر بود که حاضر به انجام این کار شدند، دلم می خواهد به آن زمان بروم و ببینم که چه عشقی درونشان بود که باعث شد آنها از مهمترین دارایی شان یعنی زندگی بگذرند تا ارزش هایشان حفظ گردد. 🕊
این حرف ها، این سخنان، سخنان قلبم هستند، از اعماق قلبم به پا می خیزند. این حرف ها درباره شهدای دفاع مقدس هستند، آنها که شجاعانه به دفاع پرداختند و کاری کردند که دشمن دیگر به خود اجازه ندهد ارزش های ما را از بین ببرد. آنها پا روی بزرگترین ارزش انسان ها یعنی جانشان گذاشتند تا ارزش های دیگری حفظ شود، ارزش هایی که اگر به بطن آنها بنگری می بینی که بالاتر و والاتر از هر ارزش می باشند. 🕊
در وجودم عشقی نسبت به شهدای دفاع مقدس لبریز است که نمی دانم آن را چگونه ابراز کنم. گاهی به خود می گویم فریاد بزنم، فریاد بزنم تا بتوانم این عشق را بروز دهم اما بعد که به خوبی با خود می اندیشم می بینم این جبرانی برای کارهای آنها نیست. آنها از خود گذشتند تا کشور حفظ شود، تا ارزش های کشور خدشه دار نشود حال اگر من بخواهم عشقم را به آنها بروز دهم، من هم باید به پای ارزش های کشوم بمانم و برای آنها اهمیت قائل شوم. حس میکنم این بزرگترین کاری است که می توانم در حق شهدای دفاع مقدس انجام دهم. 🕊