#موسیبنجعفر❤️
مست بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد
تو به دنیا آمدی مستی ما تمدید شد
✨͜͡♥️
چِہخۅشبـٰاشَددِلِاُمیدۅارۍ
ڪِہاُمیدِدِلۅجـٰانَشتۅبـٰاشۍ-!
✨¦⇠#امامزمان
♥️¦⇠#الݪهمعجللولیڪالفرج
#یاموسےبنجعفر¹¹⁶
بے تعلّل باز شد از هم گره پشتِ گره
تا ڪہ مادر سفرۂ موسے بن جعفر نذر ڪرد..!
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#دلتنگے_شهدایے🌻✨
این روزها ڪہ گاهے در مشغلہ هاے زندگے حتے خودمان را هم فراموش مےڪنیم هستند ڪسانے ڪہ مےتوانند ،
براے همیشہ عنوان یڪ "دوست خوب" را برای ما یدڪ بڪشند یڪ دوست از جنس آسمان ...🕊♥️
#شهید_مهدی_نوروزی
#دلنوشته_هاے_یک_جامونده :)
🌱 ♥️
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
از ويژگى #شهید_رضا_حاجی_زاده
"دائم الوضو" بودن و قرائت "نماز اول وقت" بود و طوری این عادت را در همه به عنوان وظیفه نهادینه کرد که هر آب زدن به دست و صورت به نیت گرفتن وضو بود.
🌱 ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚گفتند ڪہ تڪ سوارمان در راه است
✨از اول صبح چشممان بر راه است
💚از یازدهم،دوازده قرن گذشت
✨تا ساعت تو چقدر دیگر راه است؟
#استوری
#امام_زمان♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه چیزی بگید من قانع بشم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
امـــام زمــان میگـه:عــهتـــوام رفـتی؟!!!!
پـس ڪــی مـــونــد برام😞
#حرف_قشنگ🌱
هر از گاهی خودت را؛
از " خودت " طلب کن!
شاید گم شده باشی...
💕❤️💕❤️
خدایا
آدمهای خوب سرراهمان بگذار..
حس بسیار خوبیست
هنگامی ڪه درلحظه ی هجوم غم
یاناامیدی یاپریشانی
بی هواڪسی سرراه آدم سبز بشود
ڪلامش ،نگاهش
حتی نوشتهاش
آرامش وشادی وامید بپاشدبه زندگیت ..
💕💜💕💜
یکی از نامهای قیامت یوم الحسرت است.
یعنی در آن روز همه انسانها حسرت میخوردند که کاش در دنیا کار خوب بیشتر انجام میدادند.
حتی بندگان خوب هم حسرت میخورند و میگویند کاش توشه بیشتری برای این روز فراهم می کردیم.
🔹علامه #طباطبائی ره🌱
💕💙💕💙💕
🔴این متن عالیه با اوضاع الانمون کاملا همخوانی داره!!😂👌
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد.
همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید.
صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.
او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!
همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد.
روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!
🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.لطفا خبرهای بد را نشر ندهیم و تلاشمان فقط آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد.
یک عزم همگانی برای عبور از این بحران لازم است. بیایید خودمان به فکر باشیم و فقط اخبار و اطلاعات درست را نشر دهیم.
برای شروع همین متن را برای دیگرانی که دوستشان داریم بفرستیم.
فاطمه کفاش فارمد
نام پدر: ابوطالب
شغل(ها): خانه دار
تاريخ تولد: 10-12-1313 شمسی
محل تولد: خراسان رضوي - مشهد - فارمد
تاريخ شهادت : 9-5-1366 شمسی
محل شهادت : عربستان - مکه مکرمه
دلیل شهادت :
گلزار شهدا: نام گلزار:فارمد شهر:خراسان رضوی - مشهد
شخصيت ها / شهدا / فاطمه کفاش فارمد / متن / زندگینامه / زندگینامه
شهیده فاطمه کفاش فارمد دهم اسفند 1313، در شهرستان مشهد به دنیا آمد. پدرش ابوطالب و مادرش رقیه نام داشت. خواندن و نوشتن نمیدانست. خانه دار بود. ازدواج كرد و صاحب یک پسر و سه دختر شد. و نهم مرداد 1366، در مکه هنگام مراسم برائت از مشرکین توسط عوامل رژیم سعودی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای روستاي فارمد تابعه زادگاهش واقع است.