eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.5هزار عکس
18هزار ویدیو
357 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واسه خوب کردن حال آدما حتما نباید دکتر باشی یه ذره مهربون باشی کافیه❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام علی (علیه السلام ) سه جمله اش برای من شعار زندگی اند ...!🌺 حضرت علی علیه السلام فرمود : همواره در تنهایی مراقب افکارت ، در خانواده مراقب رفتارت و در جامعه مراقب گفتارت باش ‌‌
🌹 امام صادق علیه السلام فرمودند: 🔹اگر نزد خداوند عبادتی بهتر از شکرگزاری در همه حال بود که بندگان مخلصش با آن عبادتش کنند، هر آینه آن کلمه را درباره همه خلقش به کار می‌برد، اما چون عبادتی بهتر از آن نبود از میان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ویژه گردانید و فرمود: «واندکی از بندگان من سپاسگزارند». 📚 کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۵۱، ح۳۶۴۷۲ 🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ 🌹 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی نامه ی شهدا این وبلاگ از طرف سپاه پاسداران تربت حیدریه حوزه سوم ثارالله تهیه شده است شهیدمصطفی شاکری منظری مصطفی‌ شاکری‌ در خرداد ماه‌ سال‌ 1343 در روستای‌ مَنْظَر از بخش‌مرکزی‌ شهرستان‌ تربت‌ حیدریه‌ به‌ دنیا آمد. دوران‌ کودکی‌اش‌ در روستای‌منظر سپری‌ شد و در همان‌ جا پا به‌ مدرسه‌ نهاد. پدر بنا به‌ عهدی‌ که‌ کرده‌بود در تابستان‌ها که‌ مدرسه‌ تعطیل‌ می‌شد، مصطفی‌ را برای‌ آموختن علوم‌دینی‌ به‌ مدرسه‌ی‌ علمیه‌ی‌ تربت‌ می‌فرستاد. پس‌ از پایان‌ دوره‌ی‌ ابتدایی‌مصطفی‌ برای‌ تحصیل‌ در مقطع‌ راهنمایی‌ به‌ تربت‌ حیدریه‌ رفت‌. در سال‌سوم‌ راهنمایی‌ دچار بیماری‌ شد و برای‌ درمان‌ به‌ مشهد منتقل‌ گردید. درمشهد عنایت‌ امام‌ رضا(ع)  شامل‌ حالش‌ شد و شفا یافت‌ اما این‌ امر سبب‌بازماندن‌ او از تحصیل‌ گردید. دوره‌ی‌ نوجوانی‌ او با کمک‌ به‌ پدر در کارکشاورزی‌، مطالعه‌ی‌ کتاب‌های مذهبی‌، ورزش‌ و شرکت‌ در فعالیت‌های‌ انقلاب‌همراه‌ شد در سال‌ 1360 وارد بسیج‌ شد و مدت‌ شش‌ ماه‌ برای‌ حفاظت‌ ازمجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ به‌ تهران‌ رفت‌. او پس‌ از بازگشت‌ به‌ زادگاهش درخرداد ماه‌ سال‌ 1361 به‌ طور رسمی‌ به‌ سپاه‌ پاسداران‌ پیوست‌ و بلافاصله‌به‌ جبهه‌ اعزام‌ شد. شاکری در لشکر 5 نصر سمت‌ معاون‌ گروهان‌ را به عهده گرفت و در عملیات‌ رمضان‌ شرکت‌ نمود. او در سال‌ 1362 به‌ تربت‌بازگشت‌ و مدت‌ یک‌ سال‌ معاون‌ بسیج‌ تربت‌ حیدریه‌ بود. اما در سال‌ 1363 دوباره به‌ جبهه‌ اعزام‌ شد و مسؤول‌ محور لشکر پنج‌ نصر گردید. مصطفی شاکری‌ در این‌ سال‌ها فرماندهی‌ گروهان‌، فرماندهی‌ دسته‌ و معاونت‌ گردان‌را تجربه‌ کرد و مدتی‌ نیز در بخش‌ اطلاعات‌ و عملیات‌ بود. او پس‌ از مدتی‌ به‌لشکر ویژه‌ی‌ شهدا پیوست‌ و هم‌رزم‌ شهید کاوه‌ گردید در طول‌ این‌ سال‌هااو در عملیات‌ مختلف‌ از جمله‌ «مسلم‌بن‌ عقیل‌»، «والفجر 1» و «والفجر2» شرکت‌ جست‌.  آخرین‌ مسؤولیت‌ او مسؤولیت‌ محور کربلای‌ 2 بود. در این‌عملیات‌ و به‌ هنگامی‌ که‌ همراه‌ با همرزمش‌ «محمود کاوه‌» می‌کوشیدچهارمین‌ سنگر کمین‌ عراقی‌ها را از پیش‌ رو بردارند، بر اثر شلیک‌ یک‌ چهارلول‌ در ساعت‌ یازده‌ شب‌ مجروح‌ گردید و در ساعت‌ یازده‌ روز بعد در نهم‌شهریور ماه‌ سال‌ 1365 به‌ شهادت‌ رسید. پیکر آن‌ شهید پس‌ از انتقال‌ به‌شهرستان‌ تربت‌ حیدریه‌ در مزار شهدای‌ روستای‌ منظر  به‌ خاک‌ سپرده‌شد. 
شهید مصطفی شاکری منظری : فرمانده محور عملیاتی تیپ ویژه شهدا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) هشتم خرداد ماه سال 1343 در روستای منظر یکی از روستاهای شهرستان تربت حیدریه به دنیا آمد. ابتدا در روستا به کودکستان و پس از آن در سه ماه تابستان برای فراگیری قرآن به مدرسه علمیه ی شهر تربت حیدریه رفت. کودکی فعال و پر جنب و جوش و جسور بود. دوره ی ابتدایی را بین سال های 1355 ـ 1350 در روستای منظر و دوره ی راهنمایی را در مدرسه ی کارخانه قند تربت حیدریه بین سال های 1356 تا 1359 به اتمام رساند. در سال دوم راهنمایی ( که همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی بود ) به همراه تعدادی از دانش آموزان در فعالیت هایی از جمله تعطیل کردن کلاس های درس و شرکت در راهپیمایی ها نقش به سزایی داشت. در تظاهرات دیگران را نیز به این کار تشویق می کرد. به نهج البلاغه و مناجات های عارفانه علاقه ی زیادی داشت. در سال 1360 به مدت شش ماه بسیج شد و بعد از اتمام دوره ی آموزش با عضویت در سپاه پاسداران عنوان محافظ نمایندگان مجلس انتخاب گردید. با شروع جنگ تحمیلی برای دفاع از کشور، ناموس و دین اسلام و به دستور امام خمینی که گفته بود همه به جبهه بروند ,به جبهه های حق علیه باطل شتافت. در سال 1361 به جبهه های جنوب اعزام شد. ابتدا به عنوان مسئول دسته در گردان شهید رجایی از لشکر 21 امام رضا (ع) حضور داشت. با همین مسئولیت در عملیات رمضان در منطقه ی شلمچه شرکت کرد و سپس در جبهه کردستان به نیروهای قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) پیوست و از آن جا به لشکر ویژه ی شهدا مامور گردید. در سال 1362 در عملیات مسلم بن عقیل شرکت کرد. مصطفی شاکری از تاریخ 1/3/1361 تا 17/3/1361 در تربیت حیدریه فرماندهی واحد عملیات و از تاریخ 18/3/1361 تا 13/3/1363 در جبهه مسئولیت واحد طرح عملیات را برعهده داشت. از تاریخ 14/3/1363 تا 13/3/1363 معاون بسیج و از تاریخ 13/3/1363 تا 15/6/1365 در جبهه مسئول محور بود. در عملیات مختلفی، از جمله رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر یک و دو و چهار و کربلای دو حضور داشت. در والفجر نه فرمانده محور عملیاتی لشکر ویژه ی شهدا بود. در منطقه جنگی مسئولیت هایی چون فرماندهی گروهان، فرماندهی گردان امام حسین (ع) و گردان امام سجاد (ع) فعالیت در اطلاعات عملیات و طرح و عملیات لشکر ویژه ی شهدا، مدتی معاون فرمانده تیپ امام موسی کاظم (ع) از لشکر 5 نصر و مسئول محورهای عملیاتی لشکر ویژۀ شهدا در عملیات والفجر نه و عملیات کربلای دو را عهده دار بود. همچنین نقش فعالی در سرکوبی ضد انقلاب در کردستان و دفاع از حریم جمهوری اسلامی ایران را به عهده داشت. در عملیات مسلم بن عقیل در حالی که با تیربار، بعثیون عراقی را نشانه گرفته و تعدادی از آن ها را به هلاکت رسانده بود، از قسمت چپ صورت مورد اصابت گلوله قرار گرفت. بعد از عملیات از بیمارستان به سپاه تلفن کرد و جریان مجروحیت خود را به برادران سپاه اطلاع داد و بعد به خانواده اش تلفن کرد. به دلیل شدت جراحات دو ماه در بیمارستان بستری بود که بعد از مرخص شدن دوباره به جبهه رفت. در والفجر نه فرمانده محور عملیاتی بود واز ناحیه ی بازوی دست راست و زانو مجروح شد. اکثر روزها را روزه بود. در نماز جمعه شرکت می کرد و نماز شب او ترک نمی شد. مرتضی شاکری به نقل از علیرضا لشکر ( دوست شهید ) می گوید: «در سال 1363 ایشان به عنوان مهمان چند روز در اهواز نزد من بود و یک شب نیمه های شب بلند شدم و دیدم ایشان نیستند. توی آسایشگاه نبود. به دنبال او گشتم و به مسجد آسایشگاه سر کشیدم که دیدم در آن دل شب مشغول نماز و عبادت است.»