اعتماد به محبوب🦋
از ویژگی های بارز اخلاقی مسلمان،
صفت «توکل» است.
توکل یعنی اعتماد و اطمینان باطنی
در تمامی کارها به خداوند
سید ساجدان و پیشوای توکل کنندگان
در صحیفه سجادیه می فرماید:
«بار خدایا! آیا این گونه نیست که تو
هر کسی را که به درگاهت، با توکل بر
تو از تهی دستی خویش شکایت کند،
بی نیاز میگردانی؟.»🌙
#نجوای_دل🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『 🎥| #مناسبتی⊹ 』
👤 • شهید مصطفی احمدی روشن •
ای منجی ابدی
و ای خواسته ازلی
همه تو را می جویند
و تپیدن قلبها نیز می گوید:
بیا،بیا،بیا..
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سالگرد_شهادت #شهید_احمدی_روشن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
░📱
#چراغ_راه💡
{وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ}
و خدا آنچه در قلب های
شماست، میداند!
- سوره احـزاب-آیه ۵۱
انگار خدا داره میگه:
بنده های عزیزمن، از هر چی که
توی دلتون هست ، باخبرم 💚
✨
استاد امینیخواه.mp3
1.65M
4_5893283763969855291.mp3
23.81M
فکر کن در گوش آدم بگه:
سختی کیلو چند؟! تا من خداتم !
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
زیرا همراه هر سختی ای، آسانی ای هست
همراه هر سختی آسانی ای خواهد بود.
الشرح ۵/۶
4_5904534954787738216.mp3
3.97M
مادر دریا...
#حضرت_زهرا سلام الله
#روز_مادر
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
فکر کن در گوش آدم بگه: سختی کیلو چند؟! تا من خداتم ! فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ ا
هر موقع سخت میگذره برو یه جای خلوت هندزفری بذار گوش کن
یه انرژی مثبتی بهت میده که قابل وصف نیست...
شهید "سيدمحمد کدخدا" در 9 مهر ماه 1338 در خانواده اي متدين و مذهبی که مدتها در انتظار فرزند بودند در شيراز دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را از 7 سالگی آغاز کرد. پس از طي مراحل تحصيل و اخذ مدرک ديپلم فني از هنرستان ، که مقارن بود با اوج انقلاب اسلامي و برچيده شدن رژيم ستم شاهي در سال 1357 او نیز در تمام مراسم راهپيمايي ها و تظاهرات شرکت می کرد."سيد محمد" از همان ابتدای روزهای تشکيل سپاه پاسداران با پوشيدن لباس مقدس پاسداری به عضويت این نهاد در آمد و با ايماني راسخ به پاسداري از دست آوردهاي انقلاب اسلامي پرداخت.
با آغاز جنگ تحميلي از سوي ايادي استکبار جهاني بر عليه امت مظلوم ايران، "سيد محمد" به عنوان کادر ثابت در جبهه هاي نور عليه ظلمت مبارزه را شروع کرد و در طول شش سال نبرد شرافتمندانه با مزدوران بعثي و شرکت در عملياتهاي مختلف از جمله عمليات رمضان ، فتح المبين ، بيت المقدس ، کربلاي چهار و پنج ، و الفجر هشت و... پيروزهای چشمگيری را نصيب امت مسلمان نمود.
وی سرانجام در آخرين ماموريت خود که فرمانده گردان امام حسين عليه السلام و خط شکني سرنوشت ساز کربلاي 5 بود. پس از اينکه چندين محور را آزاد کرد و تعداد زيادي از کفار را به هلاکت رساند در 19 دي ماه 1365 در جبهه شلمچه به آرزوي ديرينه اش که همان شهادت در راه خدا بود رسيد و به ديار معشوق شتافت .
همرزمان "سید محمد" از روزهای آخر زندگی او می گویند: او روز و ساعت شهادت خود را پيش بيني کرده بود، یک روز قبل از شهادت با خانه تماس می گیرد و می گوید که براي چهار نفرمان(با شهیدان ظل انوار) يک مراسم بگيريد و تاکید می کند...

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "سيدمحمد کدخدا" در 9 مهر ماه 1338 در خانواده اي متدين و مذهبی که مدتها در انتظار فرزند بودند در شيراز دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را از 7 سالگی آغاز کرد. پس از طي مراحل تحصيل و اخذ مدرک ديپلم فني از هنرستان ، که مقارن بود با اوج انقلاب اسلامي و برچيده شدن رژيم ستم شاهي در سال 1357 او نیز در تمام مراسم راهپيمايي ها و تظاهرات شرکت می کرد و از همان زمان مسجد را بعنوان سنگر انتخاب نمود. وي يکي از اصحاب مسجد نو و جامع عتيق بود .
پاسدار دست آوردهای انقلاب
"سيد محمد" از همان ابتدای روزهای تشکيل سپاه پاسداران با پوشيدن لباس مقدس پاسداری به عضويت این نهاد در آمد و با ايماني راسخ به پاسداري از دست آوردهاي انقلاب اسلامي پرداخت.
کادر ثابت جبهه ها
با آغاز جنگ تحميلي از سوي ايادي استکبار جهاني بر عليه امت مظلوم ايران، "سيد محمد" به عنوان کادر ثابت در جبهه هاي نور عليه ظلمت مبارزه را شروع کرد و در طول شش سال نبرد شرافتمندانه با مزدوران بعثي و شرکت در عملياتهاي مختلف از جمله عمليات رمضان ، فتح المبين ، بيت المقدس ، کربلاي چهار و پنج ، و الفجر هشت و... پيروزهای چشمگيری را نصيب امت مسلمان نمود.
"سید محمد" و معاونت فرماندهي گردان امام حسين
رشادت و بي باکي "سید محمد" باعث شد که معاونت فرماندهي گردان امام حسين و مسئوليت ستاد تيپ امام سجاد و همچنين فرماندهي سپاه پاسداران اقليد را به او محول نمايند و با اين عقيده که همه ما در قبال خون شهدا مسئول هستيم، حضور در جبهه را واجب مي دانست . لذا با روحيه اي بسيار بالا در عملياتها شرکت مي کرد و از اين بابت بسيار خوشحال بود . در طول اين مدت بارها ترکش هايی به بدنش اصابت کرد و زخمی شد لکن کوچکترين خللي در امر حضورش در جبهه ها نداشت. در سال 1359ازدواج کرد که ثمره آن سه فرزند مي باشد که همواره فرزندان را توصيه مي کرد تا امام را دعا کنند و يکديگر را تنها نگذارند. حضور مداوم او در جبهه ها باعث شد تا مدتي به اتفاق خانواده در اهواز به سر برند .
روز و ساعت شهادتش را می دانست
همرزمان "سید محمد" از روزهای آخر زندگی او می گویند: او روز و ساعت شهادت خود را پيش بيني کرده بود، یک روز قبل از شهادت با خانه تماس می گیرد و می گوید که براي چهار نفرمان(با شهیدان ظل انوار) يک مراسم بگيريد و تاکيد مي کند که اسم پسرم را پس از تولد «سيد محمد» بگذاريد. یا در دفتر يادداشتش با خط و امضاي خودش می نویسد و قول شفاعت روز قيامت را به همرزمانش می دهد و اين يادداشت را با جمله شهيد سيد محمد کدخدا امضا کرده است.
حیا و غیرتش زبانزد بود
"سيد محمد" در دعوتهای خانوادگي پيش نماز ما بود. سرش را از روی زمین بلند نمي کرد در رابطه با نامحرمان خيلي حساس بود. حتي با زنهاي بستگان نزديکش امکان نداشت سر يک سفره غذا بخورد. از شنيدن غيبت بشدت ناپرهيزي مي کرد. نه از خودش تعريف مي کرد و نه دوست داشت از او تعريف کنند. از 13 سالگي بطور جدي نماز مي خواند و روزه مي گرفت. از اولين چهار هزارتوماني که مستقلابدست آورد خمس داد. اسرار زيادي در حفظ و حراست از آبرو و موقعيت سپاه داشت. از کارهاي رزمي او خانواده او اطلاع زيادي ندارند تنها مي دانند که او از بعد از انقلاب و از اولين لحظات شروع جنگ تحميلي با مسائل جنگ و درگيريهاي داخلي درگير بود.
خاطره ای از شهید "سیدمحمد کدخدا"/ آخرین ضربان قلب یک شهید
با برادران ظل انوار و سید محمد به سمت سنگر فرماندهی می رفتیم. در بین راه به شوخی سرم را روی قلب سید محمد گذاشتم و گفتم: « چه خبره سید قلبت خیلی سر و صدا می کنه !»
گفت: «این سر و صداهای آخر است . قلبم آخرین سر و صداهایش را می کند و به زودی آرام می شود.»
گفتم: «پس آماده ای؟»
گفت: «بله! اعلام شده که ما اعلام آمادگی کنیم.»
گوشم را روی قلب مهدی ظل انوار گذاشتم، گفتم: « این هم که سر و صدا می کنه! » سید گفت: « این هم با ماست! » گوشم را روی قلب کمال و جمال ظل انوار هم گذاشتم و سید باز گفت: « این هم با ماست! ». گفتم حالا که شما آماده رفتن هستید، سلام مرا هم به حاج مهدی برسانید گفت: « بسیار خوب.»
توضیح کتاب:
این کتاب یادنامه سردار شهید "محمد کدخدایی "است که از سوی کنگره سرداران و چهارده هزار شهید استان فارس تهیه و منتشر گردیده است .در این یادنامه، شخصیت، منش، رفتار و خصوصیات شهید کدخدایی در قالب 17داستانواره کوتاه براساس خاطرات دوستان، همرزمان، بستگان و آشنایان آن شهید بازگو شده است .
مؤلف:
علیرضا نسیمی
ناشر: کنگره سرداران و چهارده هزار شهید استان فارس
ویراستار:
بابک طیبی
زبان: فارسی
ردهبندی دیویی: 955.0843
سال چاپ: 1380
نوبت چاپ: 1
تیراژ: 3000 نسخه
تعداد صفحات: 112
قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)
شابک 10 رقمی: 9645719410
شابک 13 رقمی: 9789645719416
کد کتاب در گیسوم: 1193030