eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
روز و ساعت شهادتش را می دانست همرزمان "سید محمد" از روزهای آخر زندگی او می گویند: او روز و ساعت شهادت خود را پيش بيني کرده بود، یک روز قبل از شهادت با خانه تماس می گیرد و می گوید که براي چهار نفرمان(با شهیدان ظل انوار) يک مراسم بگيريد و تاکيد مي کند که اسم پسرم را پس از تولد «سيد محمد» بگذاريد. یا در دفتر يادداشتش با خط و امضاي خودش می نویسد و قول شفاعت روز قيامت را به همرزمانش می دهد و اين يادداشت را با جمله شهيد سيد محمد کدخدا امضا کرده است. 
حیا و غیرتش زبانزد بود  "سيد محمد" در دعوتهای خانوادگي پيش نماز ما بود. سرش را از روی زمین بلند نمي کرد در رابطه با نامحرمان خيلي حساس بود. حتي با زنهاي بستگان نزديکش امکان نداشت سر يک سفره غذا بخورد. از شنيدن غيبت بشدت ناپرهيزي مي کرد. نه از خودش تعريف مي کرد و نه دوست داشت از او تعريف کنند. از 13 سالگي بطور جدي نماز مي خواند و روزه مي گرفت. از اولين چهار هزارتوماني که مستقلابدست آورد خمس داد. اسرار زيادي در حفظ و حراست از آبرو و موقعيت سپاه داشت. از کارهاي رزمي او خانواده او اطلاع زيادي ندارند تنها مي دانند که او از بعد از انقلاب و از اولين لحظات شروع جنگ تحميلي با مسائل جنگ و درگيريهاي داخلي درگير بود.
خاطره ای از شهید "سیدمحمد کدخدا"/ آخرین ضربان قلب یک شهید با برادران ظل انوار و سید محمد به سمت سنگر فرماندهی می رفتیم. در بین راه به شوخی سرم را روی قلب سید محمد گذاشتم و گفتم: « چه خبره سید قلبت خیلی سر و صدا می کنه !» گفت: «این سر و صداهای آخر است . قلبم آخرین سر و صداهایش را می کند و به زودی آرام می شود.» گفتم: «پس آماده ای؟» گفت: «بله! اعلام شده که ما اعلام آمادگی کنیم.» گوشم را روی قلب مهدی ظل انوار گذاشتم، گفتم: « این هم که سر و صدا می کنه! » سید گفت: « این هم با ماست! » گوشم را روی قلب کمال و جمال ظل انوار هم گذاشتم و سید باز گفت: « این هم با ماست! ». گفتم حالا که شما آماده رفتن هستید،  سلام مرا هم به حاج مهدی برسانید گفت: « بسیار خوب.»
توضیح کتاب: این کتاب یادنامه سردار شهید "محمد کدخدایی "است که از سوی کنگره سرداران و چهارده هزار شهید استان فارس تهیه و منتشر گردیده است .در این یادنامه، شخصیت، منش، رفتار و خصوصیات شهید کدخدایی در قالب 17داستان‌واره کوتاه براساس خاطرات دوستان، همرزمان، بستگان و آشنایان آن شهید بازگو شده است .
مؤلف:  علیرضا نسیمی   ناشر: کنگره ‌سرداران ‌و چهارده‌ هزار شهید استان ‌فارس   ویراستار:  بابک طیبی   زبان: فارسی   رده‌بندی دیویی: 955.0843   سال چاپ: 1380   نوبت چاپ: 1   تیراژ: 3000 نسخه   تعداد صفحات: 112   قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)   شابک 10 رقمی: 9645719410   شابک 13 رقمی: 9789645719416   کد کتاب در گیسوم: 1193030
بانوی کدخدا: بر اساس خاطرات مرضیه رجبی همسر سردار شهید سیدمحمد کدخدا (فرمانده گردان امام حسین (ع) لشکر 19 فجر) مؤلفان:  فاطمه رعیت‌نژاد، سمیه سروش‌نژاد   ناشر: صریر (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس)   زبان: فارسی   رده‌بندی دیویی: 955.0843092   سال چاپ: 1400   نوبت چاپ: 1   تعداد صفحات: 164   شابک 10 رقمی: 6003316748   شابک 13 رقمی: 9786003316744   کد کتاب در گیسوم: 11817144    
سلام های عاشقانه! همدم دل تنگی‌ها اين اواخر اكثر دوستان سيد محمد شهيد مي‌شدند و اين ترس در دل من هم افتاده بود كه ممكن است ديگر صداي سيد محمد را نشنوم. به اين صرافت افتادم كه صداي ايشان را به عنوان يادگاري براي خودم نگه دارم. يك نوار خام تهيه كردم و وقتي مي‌خواست به جبهه برود به او دادم و از او خواستم تا صدايش را براي من ضبط كند. چند بار به مرخصي آمد، اما هر بار، نوار خالي بود. بهانه مي‌آورد كه فراموش كردم. يك روز صبح ديدم در آشپزخانه با صداي بلند، دعا مي‌خواند. ضبط ‌صوت را بردم و مخفيانه شروع به ضبط صدايش كردم. تا متوجه من شد دعا را قطع كرد. من ناراحت شدم، ‌گفتم: «اصلاً ديگر صداي شما را نمي‌خواهم.» چند روز بعد از آن ماجرا ديدم نوار را آورد و گفت: «اگر قبول كني، اين را برايت ضبط كردم.» در آن نوار به ائمه اطهار(ع) سلام داده بود. سلام‌هاي عاشقانه سيد شد‌ همدم دلتنگي‌هايم در شب و روزهاي فراق.
زنده باد بسیجی... سید آرام نزدیک شد و بی جلب توجه خم شد و دست دوستم را که به ماشین تکیه داده بود را بوسید. دوستم با عصبانیت گفت: این چه کاریه سید! خندید و گفت:وقتی امام می گوید من دست بسیجی ها را می بوسم، ما باید پای بسیجی ها را ببوسیم! هدیه به شهیدسیدمحمدکدخدا صلوات- شهدای فارس
در میدان مین... "معبر را برای ما باز کردند!" میدان مین بی معبر بود.گفتم سید من به ان طرف میدوم از جاپای من بچه هارا بکش عقب،اگه هم رفتم رومین سینه خیزراه راباز میکنم! سیدگفت نه مهدی توبمون من میرم! بلاخره هردو دست دردست هم شروع کردیم به دویدن،مین هارا زیرپاحس میکردیم اماعمل نمیکردن..؟! هدیه به شهیدان مهدی ظل انوار و سید محمدکدخدا صلوات "شهدای فارس"
شمع صراط 3 روایت هایی کوتاه از سردار شهید سید محمد کدخدا عنوان: سید محمد قطع: پالتویی تعداد صفحه: 68 صفحه مصور قیمت: 1000 تومان سال انتشار: 1390 چکیده: سید محمد کدخدا یکی از محجوب ترین و دوست داشتنی ترین شهدای استان فارس. سید عزیزی که از اولین روز های تشکیل سپاه استان فارس به این نهاد مقدس پا گذاشت و خود را وقف دفاع از دستاوردهای این انقلاب نمود. سید محمد یار و رفیق جدا شدنی حاج مهدی زارع است که با او قول قرار ها برای شهادت دارد اما... این کتاب کوچک تنها روایت هایی اندک از این سردار بی نظیر ایران سرفراز است. ان شاالله به زودی و با عنایت خود شهید این جلد از شمع صراط با تغیرات کلی به چاپ خواهد رسید.
شهادت آخرين ماموريت او فرماندهي گردان امام حسين عليه السلام و خط شکني سرنوشت ساز کربلاي 5 بود. پس از اينکه چندين محور را آزاد کرد و تعداد زيادي از کفار را به هلاکت رساند در 19 دي ماه 1365 در جبهه شلمچه به آرزوي ديرينه اش که همان شهادت در راه خدا بود رسيد و به ديار معشوق شتافت .
🌹ســید آرام نزدیک شــد و بے جلب توجه خــم شــد و دســت دوستــم را که به ماشــین تڪیه داده بود را بوسیــد. دوستــم با عصبــانیت گـفت: این چه کاریه ســـید! خندیـــد و گفــت:وقتی امام می گوید من دســت بسیجے ها را مے بوســم، ما باید پای بسیجی ها را ببوســیم! 🌹 🍃🌹🍃🌹🍃 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
وصیت نامه شهید "سيدمحمد کدخدا"؛ اشکی که قلبت را جلا می بخشد شهید "سيدمحمد کدخدا" در وصیت نامه خود می نویسد: از خداوند بزرگ طلب آمرزش مرا بکنيد و هروقت ياد مرا مي کنيد به ياد امام حسين بيفتيد و روضه امام حسين را بخوانيد و گريه کنيد گريه کردن براي امامانمان مخصوصا امام حسين عليه السلام قلب انسان را پاک مي کند و باعث مي شود که انسان گناه نکند.
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
وصیت نامه شهید "سيدمحمد کدخدا"؛ اشکی که قلبت را جلا می بخشد شهید "سيدمحمد کدخدا" در وصیت نامه خود م
متن وصیت نامه: بسم الله الرحمن الرحيم " و لا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون." گمان نکنيد آنهايي که در راه خدا کشته مي شوند مرده اند بلکه آنها زنده هايي هستند که نزد خدا روزي دريافت مي کنند.پدر و مادر عزيزم از اينکه من فرزند خوبي براي شما نبودم شکي نيست اما شما مرا حلال کنيد تا روحم شاد بشود و ازشما مي خواهم که بي تابي نکنيد .
آغاز زندگی جدید و تو اي همسر عزيزم مي دانم که اين خبر را که به تو مي دهند خيلي ناراحت مي شوي و من به تو مي گويم که ممکن است که براي چند روزي از هم جدا باشيم ولي دو مرتبه ما همه همديگر را خواهيم ديد و زندگي جديدي را آغاز خواهيم کرد. همسر عزيزم مهدي راخوب تربيت کن و سعي کن که به کلاسهاي مذهبي او را بفرستي تا وقتي بزرگ مي شود براي اسلام مفيد باشد. سعي کن مهدي را طوري تربيت کني که سرمشق براي ديگران باشد پدر و مادر از اينکه فرزند خودتان و همسرم از اينکه شوهر خودت را در راه خدا از دست داده ايد خوشحال بشويد اين آزمايشي بزرگ و دشواري براي شما هست اميدوارم که در اين آزمايش بزرگ موفق بشويد زيرا اين توشه اي است براي آخرت.
شهادت هدیه ی الهی شهادت هديه اي است الهي براي کساني که لايق آن باشند امام خميني . خداوندا مي دانم که چه بنده بدي بودم و اينقدر گناه مرا فرا گرفته بود که فاصله من و تو زياد شده بود، اما خدايا چيزي که به من اميد مي داد سخناني بود که از زبانهاي بندگان خوبت مي شنديم و آن اين بود که شهيد اولين قطره خونش که مي ريزد تمام گناهانش پاک مي شود و دومين قطره خونش که مي ريزد تمام فاصله ها ما بين او و خدا از بين مي رود و اين است که انسان را به جبهه هاي جنگ مي فرستد و انسان هميشه آرزوي شهادت مي کند ما بنده بدي هستيم و لياقت همچنين خداي مهرباني را نداريم. اينقدر خداوند بزرگ به ما مهربان است که مادربه بچه اش نيست. خدايي که هر چه انسان عمل زشت انجام بدهد برملا نسازد و انقدر به او فرصت مي دهد که توبه کند و توبه او را هم مي پذيرد و دوباره اگر توبه اش را شکست و دوباره توبه کند بازهم توبه او را مي پذيرد.
خدای رحمان منتظر توست  او خدايي است که به دنبال فرصتي است که انسان عمل خوبي را انجام دهد تا تمام عملهاي زشتش را ناديده بگيرد او خدايي است که براي راهنمايي انسان و درآوردن او از گمراهي 124 هزار پيغمبر فرستاد حالا به خودمان نگاه مي کنيم و کمي بينديشيم آيا ما بنده خوبي هستيم و لياقت همچنين خداي خوبي را داريم؟ سعی کنيد هميشه نمازهايتان را تا حد امکان در مساجد و با جماعت بخوانيد و هميشه امام را دعا کنيد دعا کنيد که خداي بزرگ آقاي خامنه اي و ديگر روحانيون اسلام را در پناه خودش حفظ کند. به اين جنگ الهي کمک کنيد زيرا اين براي شما بهتر است هر چه کمک کنيد به اين انقلاب براي شما بهتر است نفعش به خودتان مي رسد.
اشکی که قلبت را جلا می بخشد از خداوند بزرگ طلب آمرزش مرا بکنيد و هروقت ياد مرا مي کنيد به ياد امام حسين بيفتيد و روضه امام حسين را بخوانيد و گريه کنيد گريه کردن براي امامانمان مخصوصا امام حسين عليه السلام قلب انسان را پاک مي کند و باعث مي شود که انسان گناه نکند. يکي از وصيتهايم اين است که وقتي مرا در قبر مي گذاريد براي من روضه امام حسين بخوانيد.خداوندا بر محمد و خاندانش سلام و درود بفرست زيرا آنها بودند که از طرف تو ما را از گمراهي نجات دادند. از امام امت جانشين امام صاحب الزمان روح الله موسوي الخميني اطاعت کنيد که اطاعت از او يعني اطاعت از امام صاحب الزمان و اطاعت از امام صاحب الزمان يعني اطاعت از پيغبر و اطاعت از پيغبر يعني اطاعت از خداوند بزرگ. ديگر حرفي ندارم و همه شما را به خداوند بزرگ مي سپارم.خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.مقداري چيزهاي ديگر که در دفتري در کمد منزل گذاشته ام نوشتم اميدوارم که همه شما در اين آزمايش موفق بشويد تا بتوانيم دو مرتبه در کنار هم به زندگي جاويد بپردازيم.آن کس که تو را شناخت جان را چه کند.فرزند و عيال و خانمان را چه کند.ديوانه کني هر دو جهانش بخشي. ديوانه تو هر دو جهان را چه کند. والسلام