eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
42.4هزار عکس
18.4هزار ویدیو
378 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید عبدالعلی بهروزی  زادگاهش «زیدون» از توابع بهبهان و تولدش ۱۳۳۸ است. از خانواده‌ای روستایی و تربیت شده دامان مادری است صالحه و صبور، و پدری زحمتکش و دلباخته آل علی(علیه السلام)، و شیفته انقلاب اسلامی. وی از کودکی درد دین داشت و به گفته پدر بزرگوارش از سنین خردسالی مدام از ماجرای شهادت امام حسین(علیه السلام) و علل آن رویداد بزرگ می‌پرسید و می‌گفت: «بزرگ که شدم، انتقام خونش را می‌گیرم.» دوران تحصیلش را در زیدون، بندر دیلم و شهر بهبهان گذراند. پس از اخذ دیپلم ریاضی، مقارن با وقوع انقلاب اسلامی، راهی خدمت سربازی شد. عبدالعلی همپای نهضت حضرت امام خمینی(س) عشق و دلدادگی خویش را با شعارنویسی روی دیوارها و شرکت در تظاهرات و حضور در مساجد نشان داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از نخستین روزهای تجاوز رژیم بعث عراق به حریم مقدس انقلاب اسلامی ایران، عازم دیار حماسه‌ها شد. یورش دلاورانه فتح سوسنگرد، بستان و جان‌نثاری‌هایش در شبیخون به دشمن، و حضور فعال و تعیین‌کننده‌اش در عملیات کلیدی فتح‌المبین گرفته تا سلحشوری‌های عاشقانه‌اش در عملیات‌های بیت‌المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی و خیبر، همه برگی است از کتاب قطور عشق و حماسه. گرچه در عملیات فتح‌المبین برادرش علی تا آسمان سبز شهادت پرواز کرده بود و در عملیات رمضان دیگر برادرش محمود، اسیر خصم شد، ولی شهادت و اسارت برادراش، خللی در اراده آهنین وی به وجود نیاورد. سردار بهروزی از یاران سردار شهید دکتر مجید بقایی بود که لیاقت‌ها و توانایی‌های حیرت‌آورش در عرصه دفاع مقدس، او را تا جانشین فرماندهی تیپ ۱۵ امام حسن(علیه السلام) که تیپ سرافراز و سینه‌چاکان عاشورایی بود، بالا برد. وی مبتکر پایگاه‌های روی آب در منطقه جزیره مجنون بود. عبدالعلی فرماندهی بود که مهمترین اوصافش، صفای دل، بی‌قراری و خستگی‌ناپذیری بود و با واژه‌های خواب و آسایش و سکون غریبه نداشت. او بعد از چند بار تحمل مصدومیت و جراحت سرانجام در تاریخ ۳/ ۱/ ۱۳۶۳ در حادثه بمباران جزیره مجنون، به شدت مجروح و به شیراز اعزام شد. اما پس از گذشت ۱۵ روز با تن پر از ترکش و تحمل درد و رنج فراوان، در مورخه ۱۵/ ۱/ ۱۳۶۳ جاودانه شد و تا عرش پرواز کرد. پیکر مجروح و زجرکشیده‌اش در میان اشک و اندوه هزاران نفر از یاران، همسنگران و وفاداران به راهش، در بهبهان و زیدون تشییع و به خاک سپرده شد. وصیت نامه «هر کس مرا دوست دارد، عضو بسیج شود. و امام را یاری کند، در راه انقلاب بدون هیچ چشمداشتی شبانه‌روزی کار کنید کمبودها را تحمل کنید و سعی کنید با رونق دادن به کشاورزی و تلاش زیاد، کمبودها را جبران کنید. پروردگارا! هر روز عزیزانی را نزد خود می‌بری، من از پای فتاده‌ای هستم که هنوز به سرمنزل مقصود نرسیده‌ام.» 🕯@martyrscomp قرارگاه شهدا
۲۸ آذر ۱۴۰۰
زندگی نامه سردار شهید عبدالعلی بهروزی «عبدالعلی بهروزی» ، به سال 1338 در "روستای زیدون" از توابع "بهبهان" متولد شد. از خانواده ای روستایی وتربیت شده دامان مادری صالحه وصبور وپدری زحمتکش ودلباخته «آل علی(ع) » وشیفته انقلاب اسلامی. قد و قامتی کشیده داشت، ورزیده بود و چالاک. رخسارش با رنگ گندم های "زیدون" بود و چون رود مواج و جویبارهای آن سامان، زلال بود و پرخروش. ووصفش وصف عشق است وی از جمله خونین دلانی بود که از کودکی درد دین داشت وشقایقی بود که با داغ زاده شده بود. به گفته پدر بزرگوارش، از سنین خردسالی مدام از ماجرای شهادت «امام حسین(ع)» وعلل آن رویداد بزرگ می پرسید ومی گفت: « بزرگ که شدم انتقام خونش را میگیرم.» تحصیلات خود را تا دریافت دیپلم ریاضی در "سردشتِ زیدون" ،"بندر دیلم" و"بهبهان" گذراند و پس از اخذ دیپلم ریاضی، مقارن. با وقوع انقلاب اسلامی راهی خدمت سربازی شد.در میانه ی خدمت سربازی بود که شراره های نهضتِ حضرت روح الله ، سراسر ایران را فراگرفت و جرقه های آن در ضمیرِ پاکِ «عبدالعلی» آتشی روشن برافروخت. عبدالعلی همپای نهضت حضرت امام خمینی(ره) عشق ودلداگی خویش را با شعار نویسی روی دیوارها وشرکت در تظاهرات وحضور در مساجد نشان داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی از نخستین روزهای تجاوز رژیم بعث "عراق" عازم میادین جهاد اصغر شد و در یورش دلاورانه "فتح سوسنگرد"، "عملیات طریق القدس"، "عملیات فتح المبین" و نبرد تاریخی "الی بیت المقدس" و پس از آن "عملیات بیت المقدس"، "عملیات های رمضان"، "والفجر مقدماتی" و "خیبر" جنگید. برادرش «علی» در "عملیات فتح المبین" بود که بوی شهادت را به خانه ی پدری هدیه کرد و برادر دیگر، محمود نیز در "عملیات رمضان" به چنگ متجاوزان گرفتار شد. ولی شهادت واسارت برادران خللی در اراده آهنین وی به وجود نیاورد. «سرداربهروزی» از یاران «سردار شهید دکتر مجید بقایی» بود که لیاقت ها و توانایی های حیرت آورش در عرصه دفاع مقدس او را تا "جانشین فرماندهی تیپ۱۵ امام حسن(ع)" که تیپ دلاوران سرافراز و سینه چاکان عاشورایی بود، بالا برد. وی مبتکر پایگاه های روی آب در "منطقه جزیره مجنون" بود. «عبدالعلی» فرماندهی بود که مهمترین اوصافش صفای دل، بی قراری و خستگی ناپذیری بود و با واژه های خواب و آسایش و سکون سازگاری نداشت او بعد از چند بار تحمل مصدومیت و جراحت راهی بیمارستان گشت و ولی هر بار پیش از بهبودی کامل به جبهه باز می گشت سرانجام به تاریخ سوم فروردین سال 1363 در "منطقه عملیاتی جزایر مجنون" بر اثر آتش بار دشمن جراحت سختی برداشت و به "شیراز" اعزام شد و پانزده روز بعد با تن پر از ترکش و کشیدن درد و رنج فراوان در مورخه۶۳/۱/۱۵جاودانه شد و بال در بال ملائک گشود. پیکر مجروح و زجر کشیده اش در میان اشک واندوه هزاران نفر از یاران و همسنگران و وفاداران به راهش در "بهبهان" و زیدون تشییع و به خاک سپرده شد. «پاسدار شهید عبدالعلی بهروزی» در زمان شهادت ، "قائم مقام فرماندهی تیپ امام حسن(صلوات الله علیه)" بود 🕯@martyrscomp قرارگاه شهدا
۲۸ آذر ۱۴۰۰
 سردار شهید عبدالعلی بهروزی جانشین فرمانده تیپ 15 امام حسن‌مجتبی (ع و برادر شهید علی بهروزی فرزند محمد است که در تاریخ بیست و دوم اردیبهشت ماه سال 1338 در روستای چشمه مراد دهستان درونک بخش زیدون از توابع بهبهان متولد شد. وی اولین فرزند خانواده و بسیار ساکت و آرام بود پدرش از طریق کشاورزی نیاز خانواده را برطرف می ‌کرد دوره ابتدایی را در دبستان شهید قناطیر سردشت زیدون آغاز کرد و با استعداد و باهوش بود و درش را به خوبی انجام می ‌داد. پس از اتمام دوره ابتدایی و راهنمایی برای ادامه تحصیل به شهرستان بهبهان رفت و دوره متوسطه را در دبیرستان ۲۵ شهریور آغاز کرد، پس از اخذ دیپلم در رشته ریاضی که مصادف با انقلاب بود راهی خدمت سربازی شد. این دلیرمرد خوزستانی در میانه خدمت سربازی بود که شراره های نهضت حضرت روح الله، سراسر ایران را فرا گرفت و جرقه های آن در ضمیر پاک عبدالعلی آتشی روشن برافروخت. شهید بهروزی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از نخستین روزهای تجاوز رژیم بعث عراق عازم میادین جهاد اصغر شد و در فتح سوسنگرد، عملیات طریق القدس، عملیات فتح المبین و نبرد تاریخی الی بیت المقدس و پس از آن در عملیات های رمضان، والفجر مقدماتی و خیبر حضور داشت. وی پس از حضور در جبهه چهار بار به شدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان و بهبودی نسبی دوباره به جبهه بازگشت. سرانجام در تاریخ سوم فروردین ماه سال 1363 بر اثر آتش بار دشمن در جبهه جراحت سختی برداشت که به بیمارستانی در شیراز منتقل شد و در روز بیست و چهارم فروردین ماه بال در بال ملائک گشود. پس از شهادت پیکر در خون نشسته سردار شهید عبدالعلی بهروزی با حضور اقشار مختلف مردم، خانواده های شهدا، ایثارگران، دوستان، آشنایان و بستگان در زادگاهش تشییع و آرام گرفت.  سردار شهید عبدالعلی بهروزی در سن 25 سالگی در منطقه عملیاتی جزیره مجنون شهد شیرین شهادت را نوشید و تربت پاکش در گلزار شهدای شهر سردشت زیدون زیارتگاه عاشقان است. 🕯@martyrscomp قرارگاه شهدا
۲۸ آذر ۱۴۰۰
درباره یک مرد بزرگ شهر سردشت زیدون شهید سردار عبدالعلی بهروزی درباره سردار شهید بهروزی زادگاهش زیدون از توابع بهبهان و سال تولدش ۱۳۳۸ است. از خانواده ای روستایی وتربیت شده دامان مادری صالحه وصبور وپدری زحمتکش ودلباخته آل علی(ع) وشیفته انقلاب اسلامی.  قد و قامتي كشيده داشت،ورزيده بود و چالاك.رخسارش با رنگ گندمهاي زيدون بود و چون رود مواج و جويبارهاي آن سامان،زلال بود و پرخروش. ووصفش وصف عشق است و :      شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان                       ورنه پروانه ندارد به سخن پروايي وی از جمله خونین دلانی بود که از کودکی درد دین داشت وشقایقی بود که با داغ زاده شده بود. به گفته پدر بزرگوارش،از سنین خردسالی مدام از ماجرای شهادت امام حسین(ع) وعلل آن رویداد بزرگ می پرسید ومی گفت:« بزرگ که شدم انتقام خونش را می گیرم.» دوران تحصیلاتش در سردشت زیدون ،بندر دیلم وشهر بهبهان گذشت. پس از   اخذ دیپلم ریاضی، مقارن با وقوع انقلاب اسلامی راهی خدمت سربازی شد، عبدالعلی همپای نهضت حضرت امام خمینی(ره) عشق ودلداگی خویش را با شعار نویسی روی دیوارها وشرکت در تظاهرات وحضور در مساجد نشان داد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از نخستین روزهای تجاوز رژیم بعث عراق به حریم مقدس انقلاب اسلامی ایران رخت بربست وعازم دیار حماسه ها شد تا شورمندي و ايمان عميق خود را در ستيز با حراميان بعثي بالنده تر كند. یورش دلاورانه فتح سوسنگرد، بستان وجان نثاریهایش در شبیخون به دشمن وحضور فعال وتعیین کننده اش در عملیات کلیدی فتح المبین گرفته تا سلحشوریهای عاشقانه اش در عملیاتهای بیت المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی وخیبر همگی برگی است از کتاب قطور عشق وحماسه. گرچه در عملیات فتح المبین برادرش علی تا آسمان سبز شهادت پرواز کرده بود ودر عملیات رمضان دیگر برادرش محمود اسیر خصم شد، ولی شهادت واسارت برادران خللی در اراده آهنین وی به وجود نیاورد. سرداربهروزی از یاران سردار شهید دکتر مجید بقایی بود که لیاقتها وتوانایی های حیرت آورش در عرصه دفاع مقدس او را تا جانشین فرماندهی تیپ۱۵ امام حسن(ع) که تیپ دلاوران سرافراز وسینه چاکان عاشورایی بود، بالا برد. وی مبتکر پایگاههای روی آب در منطقه جزیره مجنون بود. عبدالعلی فرماندهی بود که مهمترین اوصافش صفای دل، بی قراری وخستگی ناپذیری بود  وبا واژه های خواب وآسایش وسکون سازگاری نداشت اوبعد از چند بار تحمل مصدومیت وجراحت و نيز فرار از بستر بيمارستان، سرانجام در تاریخ۳/۱/۶۳ در حادثه بمباران جزیره مجنون به شدت مجروح وبه شیراز اعزام شد. اما پس از گذشت پانزده روز با تن پر از ترکش وکشیدن درد ورنج فراوان در مورخه۱۵/۱/۶۳ جاودانه شد وتاعرش پرواز کرد. پیکر مجروح وزجر کشیده اش در میان اشک واندوه هزاران نفر از یاران وهمسنگران ووفاداران به راهش در بهبهان وزیدون تشییع وبه خاک سپرده شد. زنده وجاوید کیست؟کشته شمشیر دوست کاب حیات قلوب از دم شمشیر اوست گر بشکافی هنوز خاک شهیدان عشق آید از آن کشته گان زمزمه دوست دوست 🕯@martyrscomp قرارگاه شهدا
۲۸ آذر ۱۴۰۰
خاطره ای از شهید بهروزی شهيد عبدالعلي بهروزي و شهيد خداداد اندامي جهت كسب اطلاعات به محور عراقيها رفته بودند.چون به زبان عربي مسلط بودند،شكل و شمايل خود را هم مثل عراقيها كرده بودند.اين دو فرمانده شجاع بين فرماندهان عراقي نفوذ كرده بودند،هنگام صرف شام يكي از فرماندهان عراقي در حضور اين دو شهيد بزرگوار مي گويد: « در عملياتي كه تدارك ديده ايم بايد مادر بهروزي،اندامي و غلامي را به عزايشان بكشانم.»  نفر اول سمت راست شهید بهروزی - نفر سوم سمت چپ شهید اندامی با تدبيري كه اين دو فرمانده شجاع داشتند،عمليات عراقيها با شكست روبه رو شد و همان فرمانده عراقي كه گفته بود:« بايد مادر بهروزي،اندامي و غلامي را به عزايشان بكشانم.» اسير شد و شهيد بهروزي او را شناخت و به او گفت:« آيا بهروزي،غلامي و اندامي را مي شناسي؟!» در اين لحظه بود كه فرمانده عراقي متوجه مي شود و انگشت تعجب در دهان،كه آن شب بين  بهروزي ،غلامي و اندامي بوده كه اين حرفها را به آنها زده بود. التماس دعا..... 🕯@martyrscomp قرارگاه شهدا
۲۸ آذر ۱۴۰۰
تیپ خوبان یاد باد آن روزگاران یاد باد. سفره خونین پس از عملیات خیبر وماموریت تیپ برای پدافندی از مناطق متصرف شده در طی عملیات در جزایر مجنون فرماندهان تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) متشکل از فرماندهان تیپ ،گردان ،گروهانها جهت شناسایی منطقه هور و پاسگاههای مد نظر به منطقه عملیاتی خیبر رفتند .  پس از شناسایی و بازدید از جزیره شمالی و هور که 48 ساعت به طول کشید با دستور برادر عبدالعلی بهروزی جانشین  فرمانده تیپ 15 آبی-خاکی امام حسن مجتبی (ع) که با توجه به شهادت سردار بهروز غلامی در عملیات خیبر اکنون سرپرستی تیپ را به عهده داشت ، فرماندهان در هور غسل شهادت نموده که البته برخی از جمله برادر یوسف حمیدی از انجام آن خودداری نمودند و پس از آن همگی به قرارگاه تاکتیکی تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع)  واقع در جزیره شمالی مجنون آمده و چون تعداد برادران حدود 30 نفر بود چادر فرماندهی گنجایش همه را نداشت لذا به دو گروه 15 نفره جهت صرف نهار تقسیم شده و دسته اول وارد چادر شده و نهار را صرف نمودند ؛ هنگامی که دسته دوم از فرماندهان تیپ 15 برای صرف نهار داخل چادر شدند هواپیماهای عراقی بمباران منطقه را شروع کردند که با اصابت راکت و بمب به چادر فرماندهی تعداد زیادی از برادران به شهادت رسیده و یا زخمی شدند  اکثر برادران که زخمی شده بودند حرفی نمی زدند و یا اصرار داشتند که دیگر برادران به عقب منتقل شوند چون فکر می کردند شهید می شوند و دیگران که امکان نجات بود به عقب منتقل شوند که البته این امر درجه ایثار و از خودگذشتگی برادران رزمنده را نشان می داد ؛ مجروحین توسط یک تویوتا لنکروز به اورژانس منتقل شده و از آن جا به شهرهای مختلف جهت مداوا اعزام شدند که برخی آز آن ها با توجه به شدت جراحات وارده چند روز بعد به شهادت رسیدند .از جمله برادران که در این بمباران هوایی به شهادت رسیدند می توان به برادران عبدالعلی بهروزی فرمانده  تیپ و عبدالخالق اولادی،مجید آبرومند،حمید شمایلی ،سعیدموسویون،خداداد اندامی و .... اشاره کرد. 🕯@martyrscomp قرارگاه شهدا
۲۸ آذر ۱۴۰۰
زمینه های شکل گیری تیپ 15 آبی-خاکی امام حسن مجتبی (ع) با تشکیل سازمان رزم در سپاه در طی عملیات فتح المبین ما شاهد تشکیل تیپ های رزمی در سرتاسر مناطق جنگی و بخصوص در خوزستان بودیم.در عملیات ثامن الائمه آبادان نیروهای بهبهان در قالب یک گروهان در ایستگاه هفت مستقر شده بودند که در این زمان سپاه و ارتش بصورت مشترک عملیات را اداره و انجام می دادند.نیروها در منطقه مارد با تکیه بر اصل غافلگیری وارد عملیات شدند که منجر به آزادی منطقه مارد بدون تلفات شد که در این عملیات تجهیزات زیادی از دشمن غنیمت گرفته شد.در طی عملیات فتح المبین تعداد زیادی از برادران به فرماندهی برادر حسن درویش در تیپ 17 قم بودند ، که نیروهای بهبهان در این یگان تحت هدایت و فرماندهی شهید شعبانی و برادر یوسف حمیدی در منطقه عملیاتی پل کرخه بودند. تعداد دیگری از رزمندگان اسلام در قالب یک گردان به فرماندهی برادر احمد وتری در تیپ 46 فجر به فرماندهی برادر اسحاق عساکره حضور داشتند .در طی عملیات بیت المقدس گردان صف متشکل از یک گروهان از بهبهان و دو گروهان از نیروی زمینی و هوایی ارتش به فرماندهی شهید احمد وتری در قالب تیپ 46 فجر در مرحله اول عملیات بیت المقدس  در خرمشهر وارد عمل میشود. مرحله اول عملیات تصرف جاده اهواز-خرمشهر بود که در مرحله دوم نیروها به فرماندهی برادر مشیدی ضمن هجوم به خط دوم دشمن آن را تصرف کردند و در مرحله سوم عملیات نیروها از طریق جاده اهواز-خرمشهر وارد عمل شده و از ورودی پل نصر در پشت خرمشهر وارد خرمشهر می گردند. در همین زمان نیروهای تیپ 17 قم نیز در قالب سه گردان از سوی برادر حسن درویش و تحت هدایت برادر شمایلی به عنوان فرمانده محور منطقه بصورت عملیات ایذایی در منطقه فکه وارد عمل می شوند. پس از عملیات بیت المقدس تیپ 46 فجر، تیپ 37 نور و تیپ بیت المقدس بعد از عملیات بیت المقدس منحل شدند و نیروهای تیپ 46 فجر  به تیپ بعثت منتقل شدند که فرمانده آن برادر علی تمیمی بود که در طی عملیات رمضان وی به شهادت رسیده  و با انتقال برادر حسن درویش به تیپ بعثت تعدادی از نیروهای زرهی بعثت به تیپ 72 محرم منتقل و تعدادی از آنها می مانند و بسیاری از نیروهای 46 فجر،تیپ 37 نور،تیپ بیت المقدس و بچه های جبهه شوش وارد تیپ بعثت می شوند. در عملیات رمضان بهبهان یک گردان به نام رعد به فرماندهی شهید جنت شعار و جانشینی شهید محمد شجاعی در تیپ بعثت داشت که ابتدا در سپنتا،پادادشهر و بعد از آن در مدرسه شهید رجایی در اهواز مستقر شدند.عملیات در محور کوشک صورت گرفت که با وارد شدن نیروهای گردان رعد در شب عملیات به دلیل ارائه اطلاعات غلط و نحوه چینش نیروها با مقاومت شدید دشمن روبرو شده و با شهادت و زخمی و اسارت تعدادی از نیروها و عدم الفتح بودن عملیات رمضان ،نیروها عقب نشینی به به مواضع خویش در قبل از عملیات را شروع کردند.   سازماندهی و تشکیل تیپ 17قم و تولد تیپ 15 امام حسن مجتبی(ع) با قرار سازماندهی نیروهای شوش و شرکت در عملیاتهای آتی ،باعث شد تا فرماندهان جنگ دستور تشکیل تیپ را بدهند و بر همین اساس برادر حسن درویش مامور به تشکیل و بنیانگذاری تیپ شد و وی نیز تعدادی از یاران قدیمی خود در جبهه شوش را به دور خود جمع و ضمن اعلام از آنان خواست که او را در تشکیل و راه اندازی آن یاری نمایند . تیپ فوق با نام تیپ 17 قم تشکیل یافت و برادر حسن درویش به عنوان فرمانده و حشمت حسن زاده جانشینی آن را به عهده گرفت. تیر ماه 1361 مرحله سوم عملیات رمضان به همراه تیپ 17قم  با هدایت حسن درویش انجام شد و پاسگاه زید عراق به تصرف نیروهای خودی در آمد. بنا به ضرورت و شرایط حاکم بر تیپ 17 قم که اغلب نیروهایش از شهرهای ساوه،اراک،همدان و قزوین بودند به تشخیص فرمانده کل سپاه و از سوی قرار گاه کربلا در حین عملیات رمضان که هنوز نیروها در حال تثبیت منطقه عملیات بودند به برادر حسن درویش فرمانده تیپ 17 قم (که بعدها به لشکر تبدیل و لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) عملیات نام گرفت) ابلاغ گردید که تیپ 17 قم را به برادر مهدی زین الدین تحویل داده و تیپ دیگری را تشکیل و سازماندهی نماید . برادر حسن درویش نیز به همراه تعدادی از یاران و همرزمان قدیمی خود که او را در تشکیل تیپ 17 قم یاری نموده بودند برادرانی همچون حشمت حسن زاده ،عبدالعلی بهروزی ،حبیب الله شمایلی ،خداداد اندامی و نیروهای جبهه شوش ،تیپ بیت المقدس،تیپ 46 فجر با ادغام در تیپ بعثت زمینه های تشکیل تیپ مهمی را بنیان نمودند که در ابتدا بنام قبلی آن بعثت بود.برادر حسن درویش به مدت بسیار محدودی به فرماندهی تیپ 22 بعثت جایگزین شهید علی تمیمی که در طی عملیات رمضان به شهادت رسیده بود شد. تیپ  22 بعثت بعد از عملیات رمضان منحل شد و کلیه نیروهای تیپ در قالب یک گردان زرهی به نام گردان 72 محرم
۲۸ آذر ۱۴۰۰