•
.
یک روز ك فقیری به مسجد رفته بود
وَکفش مناسب نداشت، ابراهیم پیش
او رفت و ڪفش خود را بھ آن فقیـر
صدقهـ داد و خودش در اوجِ گـرمـاۍ
تابستان با پای برهنہ ازمسجد تا خانه
رفت . او واقعا مردِ خدا بود :))💚!
- شهید ابراهیم هادی -
.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گُم نام
یعنی کسی که دنیا را حتی به اندازه یک نام هم نمی خواهد!گمنامی بجویید ...
♥️|•↫#رفیقشهیدم
.
🖤 روی پیراهنش نوشته بود : تا #کربلا راهی نیست
رزمندگان ما پیش از آنکه سرباز جنگ باشند، عارف بودند
آنها یقین داشتند به آنچه می گفتند
و درست همانی بود که از سوی آنها گفته شد
تا #کربلا راهی نبود
و تو ای برادر و خواهری که این متن را میخوانی!
اگر در مسیر #کربلا هستی
یاد آنها که با آرزوی "یا شهادت یا زیارت" آسمانی شدند را فراموش نکن.
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
30.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شباهت شهید ابراهیم هادی به حضرت عباس
🔸در روز تاسوعا یادی کنیم از شهید ابراهیم هادی که الگو و جوانمردیش را از حضرت عباس گرفته بود
🔹راوی: سردار رمضانی ، همرزم شهید ابراهیم هادی که از کانال کمیل برگشته اند
#سلام_بر_ابراهیم
◇ سال اول جنگ بود به مرخصی آمده بودیم. با موتور به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم عقب موتور نشسته بود. از خیابانی رد شدیم. ابراهیم یک دفعه گفت: امیر وایسا! با تعجب گفتم: چی شده؟! گفت: هیچی، اگر وقت داری بریم دیدن یه بنده خدا! من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم.
◇با ابراهیم داخل یک خانه رفتیم. وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالای مجلس بود. به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم.. ایشان رو کرد به ما و با چهرهای خندان گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف ها!
◇ابراهیم گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمیکنیم خدمت برسیم. وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن!
◇ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. خواهش میکنم این طوری حرف نزنید.
◇ بین راه گفتم: ابراهیم جون تو هم به این بابا یه کم نصیحت میکردی. دیگه سرخ و زرد شدن نداره! با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی میگی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی!؟
گفتم: نه، جواب داد: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلیها نمیدانند. ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند.
◇ سالها گذشت تا مردم حاج آقا دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب
"طوبی محبت" فهمیدم که جمله ایشان
به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده.
#شهید_ابراهیم_هادی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️ صدای واقعی خود ابراهیم هادی❤️
''شهید ابراهیم هادی''
یکی از روزها یک گوشه خلوت نشسته بود حال غریبی داشت تا آمدم حرف بزنم گفت :
«چیزی به شروع عملیات نمونده ،بعد از عملیات هم دیگه منو نمی بینی ،کار من با دنیا تموم شده ،کار دنیا هم با من تموم شده!نه من دیگه با دنیا کار دارم نه دنیا بامن».
درست چند روز بعد از عملیات کربلای ۵ خبر شهادتش در تمام شهر پیچید.
#شهیدخلیل مطهرنیا
#شهدای_فارس
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
[💛🦋]
هادی علاقه ی زیادی به شهید ابراهیم هادی
داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت و
در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.🌷
وقتی که شخصی از زحمات او تشکر می کرد ، می گفت : خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم . همه کاره خداست و همه
کارها برای خداست.🌸
از خصوصیات بارز هادی کمک پنهانی به نیازمندان چه در ایران و چه در عراق بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از شهادتش روشن شد .
#شهیدانه🦋
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤