🌴🥀🕊🌴🥀🕊🌴🥀🕊🌴🥀🕊

شهيد دانشجو حسین عصاری آرانی نام پدر : ماشاءالله تاريخ تولد: 25 شهریور 1346 محل تولد: آران و بیدگل رشته تحصيلي: نساجی نام دانشگاه : صنعتی امیر کبیر تاريخ شهادت : 4 دی 1365 محل شهادت: ام الرصاص عراق عمليات:

   حسین عصاری آرانی مشخصات نام و نام خانوادگی: حسین عصاری آرانی نام پدر: ماشااله نوع عضویت: بسیجی شغل: دانشجو تاریخ تولد: 1346/06/25 تاریخ شهادت: 1365/10/04 محل شهادت: جنوب خرمشهر محل خاکسپاری: گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران  

بيست و پنجم شهريور 1346 خانواده متدين و مذهبى عصارى آرانى صاحب عطيه‏اى الهى به‏نام حسين شد. حسين دوران كودكى را نه‏ چندان آرام و بى‏دردسر كه پنجه در پنجه بيماريهاى سخت و خطرناك سپرى نمود. اولين سال تحصيل در دوره‏ هاى راهنمائى را با فعاليت همراه با موج خروشان مردم انقلابى در مبارزه با رژيم شاه آغاز كرد. پس از پيروزى انقلاب و در دوره دبيرستان با شركت فعال در تأسيس انجمن اسلامى، كتابخانه و فعاليتهاى مذهبى، فرهنگى و هنرى مدرسه و همچنين موفقيت تحصيل به‏ عنوان دانش ‏آموز نمونه مطرح و الگوى همكلاسى‏ی ها و رفقايش شد. با وجود سن كم و جثه ضعيف، جنگ تحميلى عراق عليه ايران در او شورى به وجود آورد كه توصيه اطرافيانش به ادامه تحصيل در او اثرى نداشت و در خرداد 62 جهت مبارزه با منافقين و گروهكهاى ضدانقلاب پس از طى دوره آموزش به ناحيه سنندج اعزام شد و پس از شركت در گروهان ضربت و نبرد با دشمنان از ناحيه سر مجروح شد ولى عليرغم اصرار مسئولين درمان پس ز چند روز استراحت مجددا به منطقه نبرد بازگشت. پايان مأموريت و نشستن پشت ميز مدرسه براى او سخت و ناگوار بود لذا در اسفند 63 مجددا جهت كمك به همرزمانش و شركت در عمليات بدر عازم جبهه ‏ها شد. در اين نبرد نابرابر نيز كه در كنار رود دجله اتفاق افتاد از ناحيه پا مجروح و به مداوا در پشت جبهه پرداخت. شركت در كنكور و قبولى او در دانشگاه امام صادق عليه‏السلام ، دانشگاه صنعتى اميركبير و تربيت معلم نشان از استعداد سرشار او داشت.  حسين پس از انتخاب رشته مهندسى نساجى به ادامه تحصيل پرداخت ولى پس از مدت كوتاهى بر اثر سانحه‏اى چشم راست خود را از دست داد. جراحات قبلى، از دست دادن يك چشم و قبولى در دانشگاه هيچكدام مانعى نبودند كه او را از ادامه نبرد برعليه متجاوزان بازدارد لذا در فروردين 65 دوباره به جبهه برمى‏گردد و جسم خسته‏اش در پناه روح بلندش آرامش مى‏يابد. ... و در نهايت در نيمه‏ شب چهارمين روز دى‏ماه 65 در عمليات كربلاى 4 درحاليكه نداى «ارجعى الى ربك» پروردگارش را لبيك مى‏گفت سوار بر امواج خروشان اروند ياحسين عليه ‏السلام گويان به ديدار معبودش شتافت.  

وصیت نامه شهید حسین عصاری آرانی تاريخ : 1365/06/10 نام : سيدمحمدطاهر طاهرزاده موسويان بسم الله الرحمن الرحیم؛ « أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله » «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً؛ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي؛ وَادْخُلِي جَنَّتِي» «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» سوره توبه 110 خدا جان و مال و اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند این وعده قطعی است و خدا و عهدی است که در توران و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد خود کیست؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگی است. خداوندا! تو را شکر می کنم که مرا مسلمان آفریدی و چنان لیاقتی عطا فرمودی که در خانواده و جامعه ای اسلامی متولد و بزرگ شوم سپاسگزارم از اینکه به من منت نهادی تا بتوانم بهترین ایام زندگی ام یعنی جوانی را در مکان مقدس جبهه در خدمت تو و برای تو بگذرانم. بارالها! این خدمات ناقابل را به عنوان توشه ای برای آخرتمان قبول گردان. یا علی و یا عظیم پروردگارا! اکنون با دلی سیر از دنیا ولی مالامال از غم هجران عزیزان و دوستان و قلبی سوزان از آتش عشق تو و درد فراق تو از این وادی غربت (دنیا) با روحی سیاه و باطنی خراب و دستی تهی از اعمال شرمسارانه رو به سوی درگاه باعظمت و پر رحمت تو آورده ام و جز عفو تو امیدی ندارم. پس خدایا، از گناهانم درگذر به دست خالی از توشه ام منگر، بلکه به ارحم الراحمینت مرا ببخش مرا به فضلت مواخذه کن نه به عدلت «الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک» بار الها! خود آگاهی از دنیا سیر سیرم از لذات دنیوی چشم پوشیده ام دنیا و روزگار سیاهش را دوست ندارم. دلم برای رهایی ازاین قفس تنگ و تاریک پر می زند. تحمل سختی های دنیا زا شیرین ترین اعمال می دانم چشمانم از انتظار لقای دوست (تو) بی سو شده است و توانم در مشکلات صرف اما هنوز هم درد انتظار و فراغ را با جان پذیرایم. خداوندا! امید به لقای تو دارم با رویی شاد و قدی کشیده وسرافراز پس، آتش عشقم به خودت را با جشاندن شربت گوارای شهادت به من فروکش کن و جنان توفیقی ارزانی دار که در لحظه جان دادن با روحیه ای شاد و رویی خندان به استقبال مرگ بیایم. زود روح مرا به سوی خودت ببر و فرصتی ده تا هنگام شهادت آخرین سخنی که از دلم بیرون می آید این باشد که: "فزت و رب الکعبه" خدایا! مرا در حالی بمیران که به یگانگی خدا شاهد واقعی بوده، محمد(ص) را برترین خلایق و آخرین پیامبرانت بدانم و به ولایت علی(ع) تمسک جسته از دوستداران واقعی او باشم ان شاالله. معبودا! در تنهایی و ظلمت قبر به من رحم کن تاب مقاومت در برابر فشار قبر را به من عطا کن و قبر را روشن ترین و وسیع ترین خانه من قرار ده در آنجا با من همراه باش. اما قلم خود را برداشته ام تا در آخرین روزهای زندگی ام بنا به وظیفه شرعی وصیت نامه ای بنویسم. در فکر آنم جملاتی بنویسم که از دل برآیند تا بر دل نشیند. لیک خود را ناتوان می بینم لذا از شما تقاضا دارم سخنان ناقابل این حقیر را با گوش جان شنیده خالصانه و با اراده ای مصمم عمل کنید. از خدا می خواهم که سخنانم را از دل براورد تا بر دل نشیند. " رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي؛ وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي، وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي، يَفْقَهُوا قَوْلِي" اینجانب حسین عصاری آرانی متولد سال 1346 آران وصایایی چند دارم که بنا بر وظیفه بر صفحه ای از تاریخ می نگارم امید آنکه بخوانید و اگر لایق دانستید عمل کنید که ان شاالله سفارش اسلام است ان شالله. با نام و یاد و برای الله تنها مالک ئ سرور عالمیان و با سلام به 14 معصوم پاک(ع) بویژه امام منتظر مهدی صاحب الزمان(عج) منجی انسان ها برقرار کننده عدالت واقعی و سلطان عدل آخر و با درود بر نائب بلند مقامش حق جوی واقعی فخر بشر الامام روح الله الموسوی الخمینی که خدا او را تا انقلاب مهدی حتی کنار او نگه دارد. نخست لازم می دانم تا هدف خود را از حضور در جبهه بیان نمایم.

هدف من از اعزام به جبهه های نبرد حق علیه باطل این بود که: اولا دین خود را به خدا اسلام و شهدای انقلاب ادا کرده باشم متاسفانه به علت صقر سن در پیروزی انقلاب اسلامی سهم آنچنانی نتوانستم داشته باشم لذا بر ان شدم تا لااقل بدینوسیله دین خود را ادا کنم. ثانیا تبعیت از امام بر همه واجب است و ایشان با پیام خود در قبال جنگ تحمیلی حجت را بر همه تمام کرده اند بر ما بود که لبیک گوی ندای مظلومانه او باشیم. ثالثا هر کس خواستار کمال و سعادت است و من اکنون دریافته ام که تنها راه رسیدن به آن در این زمان حضور در جبهه و پیکار با کافران و دشمنان خداست. در نتیجه ازاین اعزام احساس شادی و وجدان و روحم در آسایش و راحتی است و هر کس به بهانه ای واهی از حرکت به سوی جبهه سرباز زند در خسرانی عظیم بوده زیان کرده است که هیچ بهانه ای قابل قبول نیست و بنا به سخن امام همه باید بیایند. به قول شهید مظلوم بهشتی :" بهشت را به بها بدهند نه به بهانه" ای امت شهیدپرور شجاع و همیشه در صحنه "سَلام عَلیکم بِما صَبَرتُم" من حقیر بر اساس اینکه این توفیق را پیدا کرده ام تا در میان فرزندان شما در جبهه های نبرد بوده اگر خدا قبول کند یکی از سربازان ناقابل امام زمان(عج) باشم و اینکه فکر می کنم آینده اسلام را باید توسط شما تضمین کرد وصایایی چند با شما دارم که امید عمل دارم البته در مقابل شما احساس حقارت می کنم و خود را لایق نمی دانم ولی ان شاالله سخنان اسلام است و امید که بپذیرید. مهم ترین مسئله ای که در هر برهه ای پشت دشمنان را می شکند وحدت شما ملت است. توصیه دارم بلکه اسلام توصیه دارد که هیچگاه برای مسائل بی اهمیت و کوچک بین خود تفرقه ایجاد نکرده آگاهانه متحد در خط واقعی امام باشید. نسبت به مسائل دینی مثل نماز و روزه و ... کم اهمیت نباشید که همه چیزمان از عمل به این امور است. سعی کنید نمازها را به جماعت و در اول وقت بخوانید. در نماز جمعه دشمن شکن شرکت کنید که خود یکی از عوامل وحدت مسلمین است سعی کنید در این نماز عبادی سیاسی مردم از تمام مسائل اسلام و ایران آگاه شوند وقت را به مسائل جزئی و بی اهمیت نگذرانید طوری باشد که مردم جذب شوند. در مجالس مذهبی شرکت فعال داشته باشید. قران را بخوانید به آن عمل کنید تا راه و رسم زندگی را بیاموزید صحنه را خالی نکنید تا چشم دشمنان اسلام و امام کور شود. سعی کنید نسبت به تمام اموری که در جامعه خودتان می گذرد حداقل آگاهی کامل داشته باشید ناآگاهانه در مسائل دخالت نکرده از گروه و دسته ای که هدف آرمان و تشکل آنها را نمی شناسید پشتیبانی نکنید. در انتخاب معیارها دقت کنید. معیارها را لباس شغل صحبت و شعار مسئول فلان و ... قرار ندهید. معیارهای شناخت امروز جبهه است و حضور در جبهه نه فقط سخن گفتن از جنگ در شهر و پشت جبهه و خوردن و خوابیدن. مردم بیدار باشید تعصبها را کنار بگذارید. حرف های جوانان رزمنده را گوش دهید، درد دلشان را بشنوید که والله اگر پای صحبتشان بنشینید دلشان خون است. آنها را ارزش دهید و به قول قرآن صحبت ها را شنیده بهترین آن را انتخاب کنید. صرف اینکه با فلان کس موافق نیستید ضد انقلاب و منافق و ... نگویید بلکه به دنبال علت باشید. مگر جبهه رفتن کمک به اسلام و انقلاب نیست؟ پس چگونه این ها که برای خدا جانشان را در کف اخلاص گذارده اند ضد انقلاب شده اند؟! خلاصه اینکه آگاه باشید، آگاه باشید، آگاه باشید باتعصب دنبال این و آن نروید که شاید به فکر خود کمک به انقلاب بکنید ولی در اصل از شما در جهت شکست انقلاب بدون اینکه بدانید استتفاده کنند. خودتان عقلتان را به کار بیاندازید که فردا پشیمان نشوید. تو را به خدا بیایید دلتان برای خودتان نسوزد برای فرد تلاش نکنید برای خدا تلاش کنید. دوست و دشمن را بشناسید. دشمن را شاد نکنید. سخنان امام را بشنوید که چگونه از دل اه می کشد و سخن از حفظ انقلاب و وحدت می کند. از آبروی خود برای حفظ آبروی اسلام چون بهشتی ها رجایی ها و باهنرها بگذرید تا انقلابتان بماند سخنان امام را گوش کنید آگاه شوید از تفسیرهای درست آن بهره جویی کرده به آن حتما عمل کنید. از مسئولین می خواهم در تمام کارهایشان خدا و اسلام را مدنظر داشته باشند فقط و فقط برای او کار کنند. بین هیچ احدی با دیگری چه نزدیک و چه غریب فرق نگذارند. کار مردم را راه بیاندازند آنها را معطل نکنند. حب ریاست را در خود سرکوب کرده عدالت را رعایت کنند و از نهج البلاغه علی(ع) در این موارد کمک بگیرند و اگر نمی توانند چون او رفتار کنندحداقل از او سرمشق گرفته. دلشان برای کار بسوزد. کار برای انقلاب نه خود که اگر کمی از مسئولیت خود را انجام ندهند در قیامت از سوال خداند و شهدا سربلند بیرون نخواهند آمد. همیشه قیامت را در نظر داشته باشید. خود را کمتر از همه بدانید نه بالاتر این دنیا و ریاست های آن والله والله هیچ ارزشی ندارد.

این را هنگامی خواهید فهمید که دیگر دیر شده و پشیمانی سودی نداشته باشد. خدا نکند پس از حالا بیدار شوید. باید در اینجا توشه ای برای آخرت برگیرید که هدف بزرگ زندگی دنیا همین است و این هم تنها از طریق انجام امور خالص برای خدا نه برای خود حاصل می شود البته ممکن است به نظر خود اسلامی باشید اما باز هم تلاش کنید که اسلام و امور اسلامی را بشناسید تا شیطان شما را گول نزند که دست شیطان قوی است و حب و ریاست دنیا هم قوی. خلاصه اینکه از خدا بترسید تقوی، تقوی، تقوی. ملت عزیز! دست از امام خمینی برندارید او که جان اسلام است و قلب امت از او و فرامینش حفاظت کنید. نکند روزی برسد که او را تنها بگذارید به جرات قسم یاد می کنم که او برحق است و هیچ وقت از حق اسلام و خدا برنمیگردد. گول افراد ضد انقلاب را در هر لباسی باشند نخورید. او را در هر زمان رهبر خود دانسته اطاعت کنید فرامینش را عمل کنید دشمنان او را از دوستانش تشخیص داده از بین ببرید با معیارهای خط واقعی امام افراد را تمیز دهید که دشمنان دوست نما ضرر بزرگی به اسلام و انقلاب می زنند و پیروی از آنها به شکست اسلام است. باز هم تاکید می کنم که قرآن را نه تنها از رو بخوانید بلکه سعی کنید معانی آن را خوب درک کرده بدان عمل کنید که فهمیدن قرآن و عامل به آن بودن بسیار شیرین است. از روحانیت متعهد دلسوز و در خط امام دست بر ندارید. ای مردم بر خود ببالید که چنان لیاقتی پیدا کرده اید تا امت امام باشید و مسلمان ایرانی تمامی رزمندگان از شما تشکر میکنند که اینگونه به جبهه ها کمک می کنید سرد نشوید بلکه گرم تر شده جنگ را در راس امور قرار بدهید انشاالله خداوند از شما تشکر کند الحق که ملتی دلاور و شایسته تحسین هستید. آخرین کلامم با کسانی است که می گویند اگر جوان ها به جنگ نمی رفتند کشته نمی شدند و می ماندند. شما بدانید که مرگ حق است و این گونه مردن (شهادت) سعادت. بهترین جواب شما آیه ای است از قرآن مجید در سوره آل عمران آیه 155 چنین می فرماید: "ای کسانی که ایمان آورده اید مانند آنها نباشید که کافر شدند و گفتند به برادران خویش هنگامی که به سفر می رفتند یا به جنگ می رفتند لزوما نمی مردند و کشته نمی شدند تا خداوند قرار دهد در دل آنها حسرتی خدا زنده میکند و می میراند و خداوند بدانچه می کند بیناست."

وصیتم به پدر گرامی نور دو دیده ام: پدر جان تو را دوست دارم اما اکنون اسلام عزیز را بیشتر دوست دارم زیرا هر چه داریم از اسلام داریم در شهادتم ناراحت نباش مرا خدا به شما داد و شما مرا برای اسلام پرورش دادید و راهی جز فدا شدن در صراط مستقیم اسلام شایسته من نبود. پدر جان! نمی دانم چگونه از زیر بار خجالت تو در آیم آن همه تلاش و زحمتی که برای ما تحمل کردی تا ما را بدین جا رساندی ولی من قدر ندانستم و به جای تشکر شما را آزار دادم. پدرم خدا می داند هنگامی که شما را خسته در خانه می دیدم چقدر شرمسار بودم که نتوانسته و نمی توانم جبران کنم با همه این ها از شما می خواهم که مرا ببخشید و بر نادانی من رحم کنید. پدرم برایم دعا کن که خدا از من درگذرد خصوصا از کوتاهی بزرگی که در حق شما کرده ام. پدر جان مرا ببخش ان شاالله در روز محشر در پیش اباعبدالله شما را روسفید خواهم دید و با دست هایم اگر لیاقتی داشتم شما را در آن دنیا به نزد خود خواهم خواند. وصیتم به مادر عزیزم عزیزتر از جان و عزیزتر از همه وجودم: مادر جان تو را نیز بسیار دوست دارم اما در این زمان اسلام را و راه حسین(ع) فرزند فاطمه(س) را بیشتردوست دارم پس اگر از دست شما رفتم به خود غمی راه ندهید زیرا من را برای چنین موقعیت و مکانی بزرگ کرده بودید، باید من که سرباز ناقابل هستم از خدا به دست شما بزرگ شده به راه خدا و به سوی او رجعت کنم. مادرم! خدا شاهد است از دستان پینه بسته تو و پدرم می کشیده و می کشم که چرا نتوانستم از عهده زحمات شما برآیم دعا کنید خداوند از این کوتاهی ما در حق شما درگذرد. مادرم! بدان که اگر شما در روح خود شاد باشید روح من نیز شاد است و اگر به خود ناراحتی راه داده کمترین بی صبری نشان دهید روح من نیز برای شما ناراحت خواهد بود پس با شادی خود مرا شاد کنید. البته اگر می خواهی گریه کنی بکن چون درد فراق دوستان را خود چشیده ام و می دانم چقدر سخت است اما هدفتان برای شهادت من نباشد بلکه برای مظلومیت شهدا بویژه شهدای کربلا باشد. حتی گریه کردنتان برای خدا باشد تا ثواب داشته باشد. مادرم صدقه برای رفع مظالم من یادت نرود با فرستادن ثواب های قرائت قرآن دعا و صدقه از شدت گناهان من بکاهید من نیز در عوض از فاطمه زهرا(ص) خواهم خواست که شما را در روز محشر در کنار خویش جای داده روسفید درگاهش و بلند مقام باشید. به شما قول می دهم که به اذن خدا در آن دنیا در کنار هم خواهیم بود و از زیر بار خجالت شما در خواهم آمد ان شاالله. وصیتم به برادران عزیز و بزرگوارم: برادرانم شما خوب وظیفه خود را می دانید و فکر می کنم برای انقلاب مفید هستید. سفارشی که به شما دارم این است که هیچ گاه خدا را از یاد نبرید. با شهادت من در راه خود مصمم تر شوید و راهم را که راه حسین(ع) است رهرو باشید. در جامعه ای که هستید با تحصیلات پشتکار و حضور در جبهه و کمک به جنگ برای اسلام مفیدتر باشید. دوست دارم شما با فعالیت خود برای اسلام و انقلاب و امام مرا در آن دنیا روسفیدتر گردانید. من نیز به شما قول شفاعت می دهم. برادرانم من از دست شما راضی بودم. ان شاالله خداوند هم راضی باشد. از شما عاجزانه می خواهم اگر شما را زحمت داده یا در حقتان کوتاهی کرده ام مرا ببخشید. وصیتم به خواهران مکرمه و گرامی ام: خواهرانم همیشه به داشتن شما افتخار می کرده و میکنم زیرا شما شیردلی هستید که هر کدامتان به نحوی قصد کمک به انقلاب و اسلام را دارید شما وظیفه سنگینی به عهده دارید چه شما که معلم مدیر و باخانه داری و چه شما که محصل هستید با تربیت فرزندان نیکو و با کمک به جبهه از نظر مالی و یا خانواده نقش بزرگی دارید و تو که درس می خوانی دوست دارم با خوب درس خواندن در آینده پیام رسان برادرت باشی تا آیندگان فریاد مظلومیت ما را بشنوید. والدین گرامی، خواهران و برادران عزیز: هنگامی که جنازه ام را دیدید نگویید دیگر او را نخواهم دید وقتی به خاکم می سپارید با من خداحافظی نکنید زیرا قبر و مردن واسطه ای است بین این دنیا و آخرت و به قول شاعر: جنازه ام چو بدیدی مگو فراق، فراق مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد مرا به گور سپردی مگو وداع، وداع که گور پرده جمعیت جنان باشد وصیتم به دوستان و آشنایان: دوستان عزیز مخصوصا شما جوانان عزیز قدر جوانی خود را بدانید تمامی عمر خود را فدای اسلام کنید که بهترین راه است از زیر بار مسئولیت ها شانه خالی نکنید همیشه به فکر پیشرفت اسلام باشید و پیشرفت خود را برای پیشرفت اسلام بخواهید. هوای نفس خود را مغلوب خود کنید گول دنیا را نخورید که به قول امام تمام گرفتاری های ما از حب نفس و حب دنیاست. دوستی هایی که برقرار می کنید از روی هوای نفس نباشد که عاقبت جدایی است برای خدا دوست شوید دوست های خوب انتخاب کرده دقت کنید که دوست خوب بسیار برای انسان در تمامی زمینه ها کمک است اگر برای خدا دوست شوید لذتی می برید که در دوستی های دنیوی نیست.

به هم کمک کنید و دست از امام اسلام و انقلاب برندارید فقط به درس نچسبد بلکه در کنار آن فعالیت داشته باشید در مسائل سیاسی آگاه و سهیم بوده برای انقلاب دفاع کنید بی تفاوت نباشید که در آن دنیا در قبال خون شهدا مسئول خواهید بود از خواب غفلت بیدار شوید و جوانی خود را هدر ندهید که پشیمان نباشید در این ایام که بهترین ایام است برای آخرت توشه برگیرید. و اما شما ای دوستانی که بر عهد خود مانده و انتظار پیوستن به خیل شهدا را میکشید مطمئن باشید که اگر برای خدا فعالیت کنید و اعمالتان خوب باشد ما شما را از یاد نمی بریم و دوست داریم شما را در بهشت در جوار خود ببینیم پس بیمناک نباشید که با خودسازی می توانید به خدا رو کرده در جوار او قرار گیرید همیشه و در همه جا سعی در خود سازی داشته باشید. در پایان از تمامی دوستان آشنایان و اقوام می خواهم که اگر در حق آنان کوتاهی کرده حق آنها را خورده یا پایمالی کرده ام مرا ببخشید و حلال کنید که خداوند از حق الله می گذرد اما از حق الناس نمی گذرد به امید آنکه خداوند همه ما را مورد رحمت خود قرار دهد ان شاالله. از همه التماس دعا دارم. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار. «والسلام علینا و علی عباد اللع الصالحین» – هدیه ای از خدا به سوی خدا – الحقیر العبد العاصی حسین عصاری آرانی – 1365/06/10 – اهواز – لشکر مقدس امام حسین(ع)

ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر #شهید_حسین_عصاری_آرانی 🕊🥀🌴🕊🥀🌴🕊🥀🌴 ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀