eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.9هزار عکس
17.8هزار ویدیو
351 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد حمزه ئی درمیان چهارم تير ۱۳۳۹ ، در شهرستان درميان به دنيا آمد. پدرش محمديعقوب و مادرش فاطم هبيگم نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. ازدواج كرد و صاحب كي پسر و دو دختر شد. سرگرد نيروي انتظامي و فرمانده حوزه انتظامي سربيشه بود. بيس ت و هشتم فروردين ۱۳۸۰ ، در ارتفاعات روستاي در هچرم زادگاهش هنگام درگيري با اشرار مسلح افغاني بر اثر اصابت گلوله به سينه و پا، شهيد شد. مزار او در همان شهرستان واقع است
  زندگینامه   محمد حمزه‌ای فرزند محمدیعقوب در سال ۱۳۳۹ در روستای درمیان از توابع شهرستان بیرجند دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش سپری نمود. برای ادامه تحصیل به همراه برادر به شهرستان زاهدان عزیمت کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. پس از اتمام تحصیل و موفقیت در آزمون ورودی در تاریخ ۲۷/۰۱/۱۳۶۲ وارد دانشکده افسری گردیده . هوش و استعداد فوق العاده محمد باعث شد تا پس از اخذ مدرک فوق دیپلم موفق به اخذ درجه ستوان سومی گردد . او سالها با خلوص نیت در خدمت نظام بود و با اشرارمبارزه می‌کرد حتی یکبار در برخورد با قاچاقچیان در اثر اصابت ترکش از ناحیه صورت مجروح شد .
محمد حمزه ای درمیان در سال ۱۳۳۹ در روستای درمیان از توابع شهرستان بیرجند دیده به جهان گشود . تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش سپری کرد ، برای ادامه تحصیل به دلیل فوت پدر به همراه برادر به شهرستان زاهدان عزیمت کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد . پس از اتمام تحصیل و موفقیت در آزمون ورودی وارد دانشکده افسری گردید ، در سال 1365 با دختر دایی خود طاهره اطمینان ازدواج کرد و صاحب سه فرزند با نام های هادی ، هانیه و هنگامه گردید . او سال ها با خلوص نیت در خدمت نظام بود و با اشرار مبارزه می کرد به طوری که بارها و بارها مورد تشویق و تقدیر فرماندهان انتظامی کشور قرار گرفت . وی در تمام طول سالیان خدمتش ، به دلیل داشتن مسئولیت های سنگین فرماندهی در رده های مختلف ، همراه با خانواده خود مجبور به سفر در شهرها و مرزهای مختلف کشور بود . همیشه در محل کار حضور داشت لذا خانواده وی هیچگاه نتوانستند حضور او را به عنوان پدر به درستی درک کنند و همیشه بار مسئولیت ، دلتنگی و دوری او را از فرزندانش ، همسرش به دوش می کشید . همسری که هنوز که هنوز است او را عاشقانه می ستاید . سرانجام در سال ۱۳۸۰ در سن ۴۱ سالگی در محل روستای خلف در ه چرم در درگیری با اشرار دعوت حق را لبیک گفت و به درجه رفیع شهادت نایل گشت . پیکر عطر آگین شهید پس از تشییع با شکوه بر دوش امت همیشه بیدار بیرجند ، به روستای درمیان انتقال یافت و به خاک سپرده شد .پس از او همسرش با تمامی عشق و تعهدی که نسبت به فرزندان و عزیز از دست رفته اش داشت ، فرزندان خود را به گونه ای پرورش داد که پله های ترقی علم را یکی پس از دیگری پیمودند ، در حال حاضر هادی با مدرک لیسانس معلم مدارس راهنمایی بیرجند ، هانیه دانشجوی سال آخر رشته دندانپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد و هنگامه دانشجوی سال اول پزشکی دانشگاه بیرجند است . روحش شاد . با اینکه از عزیزان اهل سنت ما بود اما در تمام مراسم مذهبی و اعتقادی که ما داشتیم شرکت می کرد. کلاً ما تعجب می کردیم . در مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی بیشتر مامورین می گفتن ما میریم در مراسم عزاداری روستامون شرکت کنیم ولی ایشون می گفت : من هستم ، من جاتون می ایستم ، کلاً جلودار بود ، خودش جلو جلو حرکت می کرد و سینه می زد ، مرد عجیبی بود ، بسیار خستگی ناپذیر بود من تا به حال چنین نیرویی ندیده بودم ، با این همه پشتکار و خستگی ناپذیری ، و از همه مهمتر خوش خلقی ایشون بود ، همه کاراشون و با لبخند انجام می دادن و به همین دلیل همه پرسنل برای ایشون پای کار بودند . شهید حمزه ای همیشه در محل کار بود و ما تعجب می کردیم که ایشون با داشتن فرزندان کوچک ، پس کی اون ها رو می بینه؟! [=""] "گزیده ای از گفته های سرهنگ عبداللهی – همکار شهید"[/]
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر ئی_درمیان 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مَن عَرَفَ خِداعَ الدُّنيا لَم يَغتَرَّ مِنها بِمُحالات الأَحلامِ كسى كه فريبكارى دنيا را بشناسد، فريب رؤياهاى پوچ آن را نمى خورد 📚 غررالحكم ، حدیث8939