11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
شهید سیدمهدی اسلامی خواه
شناسه شهید : 401065
نـام پـــدر : سیدحسن
تاریـخ تولد : 1336/6/1
اصالت : سبزوار - روستای استیر
سن : 24 سال
شغل : جهادگر, روحانی
مذهب : شیعه
تاهل : مجرد
تحصیلات : حوزوی
وضعیت در سازمان : روحانی جهادگر
مسئولیت : تبلیغات
تاریخ شــهادت : 1360/9/14
مــحل شـهادت : بستان
عملیات منجر به شهادت : طریق القدس
محل تدفین : سبزوار - روستای استیر - گلزار مطهر شهدا
شهیدی از نام آوران آسمان و گمنامان زمین و از جرگه طلاب و روحانیون, شهید سيد مهدي اسلاميخواه است که در اول شهريور 1336 در يكي از روستاهاي شهرستان سبزوار به دنيا آمد. او که با یقین به وصال الهی در بهشت اعلی و مهم تر از آن، نوشیدن شهد مصفای رضای حق در ملکوت قرب، آرمید.
شهدا زنده اند؛ آنقدر زنده که نزد خدا روزی می خورند؛ این نشانه زیبا و دوست داشتنی از حقیقتی که قرآن کریم بر آن توجه و تنبه می دهد، اشارتی است برای اهل یقین.
و شهدا پیشروان کاروان یقین و پرندگان سبکبال آسمان وصالند.
وقتی زندگی و خاطرات و وصیتنامه شهدایمان را مرور می کنیم، اشاره هایی را می یابیم که راه را نشانمان می دهد.
وقتی انگشت خدا اشاره می کند به سوی بهشت
اشاره هایی که می توان دریافت از کجا نشأت می گیرند و تا کجا می برندمان.
اشاره هایی که از آنسوی زمین و در قلب بهشت یقین، ارسال می شوند.
آری؛ اگر کسی یقین نداشته باشد و دلش به چیزی قرس نباشد، چرا باید جانش را در کف دست بگیرد و مقابل گلوله و آتش سینه سپر کند؟
آنها هم مثل ما بودند؛ مثل ما. اما...!
مگر آنها همین امیال و غرایز و تمنیات و ویژگی های جسمی و روحی که هر انسانی دارد را نداشتند؟
چرا داشتند اما، در اختیار داشتن یک چیز مهم تر باعث شد تا بتوانند از همه این موانع عبور کنند و پرشی بلند داشته باشند از دنیای دنی به بهشت برین و آن عبارت است: از یقین!
یقین به وصال الهی در بهشت اعلی و مهم تر از آن، نوشیدن شهد مصفای رضای حق در ملکوت قرب.
می خواهیم از یکی از این نام آوران آسمان و گمنامان زمین سخن کنیم؛ از طلبه روحانی شهید سيد مهدي اسلاميخواه که در اول شهريور 1336 در يكي از روستاهاي شهرستان سبزوار به دنيا آمد.
سيد مهدي تنها سه سالش بود كه به همراه خانواده راهی تهران شد.
او سال 1344 تا 1350 در دبستان چهاردانگه به تحصيل گذراند.
با آن که نونهالی بود اما نشانه های نبوغ و كياست در او موج می زد.
وقتی نونهالی خوش فهم، راهی بوستان حوزه می شود
اما سید مهدی که نه تنها در شهرت بلکه در دل و روحش هم «اسلاميخواه» بود راهي حوزة علميه شد و در مدرسه علمية «حجت» ثبت نام کرد.
سپس به مدرسه علميه «چيذر» رفت و بعد از چندی رهسپار قم شد.
این شهيد سعید وظیفه خویش می دانست که درخلال تحصيل، به وعظ و تبليغ هم بپردازد و از این عرصه به هیچ وجه غافل نشود.
این شهید سعید که تا سال 1360 در مناطق مختلفي به امر تبلیغ مبادرت ورزیده و با حضور زیبا و جوانانه خویش به امر خطیر و خاطره انگیز ارشاد و تبليغ، پرداخته بود با رسیدن به سال 1360، و شعله ور شدن آتش جنگ تحمیلی وظیفه خویش دید تا در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یابد و سلاح ایمان و یقین خویش را این بار در میدانی دیگر به محک امتحان گذارد.
و سرانجام در تاریخ 14/9/1360 روح بلند و آسمانی این مرد مبارز و طلبه روحانی از خاک به افلاک پرکشید و شهد شیرین شهادت نوشید و به وصال حق رسید.
شهید سید مهدی اسلامی خواه شهید سید مهدی اسلامی خواه در تاریخ 1/6/1336 در خانواده سیادت و مذهبی چشم به جهان گشود. در اوایل عمر به امراض متعددی مبتلا شد که چند بار تا آستانه ی مرگ پیش رفت. او را نذر سیدالشهدا کردند و بدین واسطه از مرگ نجات یافت. دو ساله بود که با خانواده راهی کربلای معلی شد. شهید دوران تحصیلات ابتدایی را در تهران به پایان رساند و سپس در مدرسه ی علمیه ی حضرت حجت(عج) تهران و 2 سال بعد در مدرسه ی علمیه ی چیذر به فراگیری معارف اسلامی مشغول شد. شهید در مدرسه ی چیذر با شهید والامقام سید علی اندرزگو و نام امام خمینی (ره) آشنا شد. وی در شهرهای مختلف چون اهواز و آبادان به تبلیغ احکام اسلامی پرداخت و در حین مبارزه با شخصیت هایی همچون عباسعلی ناطق نوری و شهید آیت الله مدنی آشنا شد. پس از مدتی توسط نیروهای ساواک شناسایی شد و اجبارا جهت ادامه ی تحصیل به شهر قم عزیمت نمود. در سال 1354 در مدرسه ی آیت الله مرعشی (ره) حجره گرفت و در آن جا رسما تبلیغ از امام و قیام ایشان کرد. تا توسط نیروهای ساواک شناسایی شد و در حین فرار به یکی از باغ های محله نیروگاه پناه برد. با اوج گیری انقلاب دست به تنویر افکار عمومی زد و در شهرهای مختلف به تبلیغ انقلاب وشناساندن پرداخت و هر بار با لباس مبدل به شهر دیگری می رفت. در سال 1356 با چند تن دیگر از طلاب توسط نیروهای امنیتی شناسایی شد و راهی سبزوار گردید و پس از آرام تر شدن اوضاع به قم عزیمت نمود. وی از اولین کسانی بود که اطلاعیه و عکس و رساله ی امام را به سبزوار آورد. با پیروزی انقلاب جزم محافظان امام برگزیده شد و بعد از پیروزی انقلاب جهت پاکسازی ارتش از وجود ایشان استفاده گردید. پس از چندی به دستور امام جهت تاسیس جهاد سازندگی به سبزوار عزیمت نمود و با چند تن از دوستان، این نهاد مقدس را تاسیس کرد. با شروع جنگ در چند مرحله به جبهه ی نبرد اعزام شد. در عملیات طریق القدس وی را به سبب پاتکهای سنگین عراق از رفتن به خط مقدم منع نمودند ولی او گفته بود که الآن وظیفه ی من رفتن و روحیه دادن است. در حالی که با لباس مقدس روحانیت عازم خط مقدم بود در تاریخ 14/9/1360 در بستان به مقام شامخ شهادت نائل آمد. روحش شاد و یادش گرامی باد
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
شهیدی از نام آوران آسمان و گمنامان زمین و از جرگه طلاب و روحانیون, شهید سيد مهدي اسلاميخواه است که
خاطرات زیبای او که پر از بوی بهشت است
برادر جانباز شهيد، سيدمحمدباقر اسلاميخواه در یادکردی از برادرش می گوید:
او از جنس عاطفه و مهرباني بود. اگر ازتمام اندوختهاش گذشت و به مصاف گلولهها شتافت، به خاطر مهربانيهايش بود كه نميتوانست اضطراب و گريه كودكي را در هجوم متجاوزان زيادهخواه، ببيند.
مادرم ميگفت: روزي در حال اقامه نماز بودم كه ناگاه متوجه شدم سيدمهدی در كنارم قامت بلند نماز بسته است. در نگار ضميرم رنگ سرخ شهادتش نقش بسته بود و ميدانستم خاكي نيست. پس با خود انديشيدم كه نماز را به درازا كشم تا از عطر حضورش بيشتر استشمام كنم. او با من ماند. من آهسته ميخواندم و او پا به پاي من مثل روزهاي حضورش آهسته ميخواند. اگر هم نمازم را سرعت ميبخشيدم، او نيز چنين مينمود.
در سجده آخر، با خود گفتم كه در سجده بمانم تا او هم بماند؛ اما ناگاه متوجه شدم كه چادر روي دستم سنگيني ميكند؛ جوري كه نميتوانستم سر از سجده بردارم. لحظاتي بعد كه سر برداشتم، جاي خالي لالهام را ديدم. او بارها و بارها اتفاق افتاد كه آمد و از من خبر گرفت.
زندگینامه
شهید سید مهدی اسلامی خواه فرزند میرزاحسن درسال 1336 در روستای استیر از توابع شهرستان سبزوار متولد شد. دوران کودکی را در زادگاهش گذراند. از آنجا که علاقه زیادی به علوم دینی داشت وارد حوزه علمیه شهر تهران شد و در خلال تحصیل به تبلیغ و ارشاد مردم می پرداخت. در مدرسه حضرت حجت به مدت دو سال تحصیل کردند، سپس برای ادامه تحصیل به مدرسه علمیه چیذر رفته و در آنجا با شهید اندرزگو و امام(ره) آشنا شدند. در سنین جوانی مبارزه علیه حکومت ستمشاهی پهلوی را آغاز نمود. پس از مدتی توسط ساواک شناسایی شده و اجباراً به قم عزیمت نمودند. در سال ۵۴ وارد حوزه علمیه قم و در مدرسه آیت الله مرعشی(ره) مشغول به تحصیل شدند. در مدرسه عکس و اعلامیه و رساله ایشان را مخفیانه توزیع می کردند و مجدداً توسط ساواک شناسایی شده و از مدرسه اخراج می شود.
با ورود امام (ره) به کشور، به عنوان عنصری در گروه حفاظت از ایشان برگزیده شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت پاکسازی ارتش از افراد دست نشانده رژیم منحوس ستمشاهی، در آنجا مشغول به کار شد و چندین نفر را شناسایی و به مقامات قضایی معرفی نمود. پس از مدتی به دستور امام(ره) جهت تشکیل جهاد سازندگی به شهر سبزوار آمد و این نهاد را به همت چند تن از دوستان تاسیس کردند. با شروع جنگ تحمیلی از طرف دفتر تبلیغات اسلامی به جبهه جنوب اعزام شد و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۰/۰۹/۱۴ بر اثر اصابت ترکش به سرش در منطقه بستان و در جریان عملیات طریق القدس به مقام والای شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهرش بعد از تشییع با شکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد.