سرِ پُستم بودم و خسته آمدم که بخوابم.
نصفههای شب بود.
وارد اتاق که شدم، دیدم #سیدرضا نشسته و تا مرا دید رفت زیر پتو.
در دلم گفتم: "باز این پسره شوخیش گرفت."
حرفی نزدم و رفتم داخل کیسه خوابم و کلاهش را به سرم کشیدم؛ ولی زیر چشمی نگاه میکردم ببینم سیدرضا چکار میکند.
لحظاتی که گذشت، دیدم سرش را از زیر پتو در آورده و نگاهی به من و اطراف انداخت.
بلند شد و ایستاد به نماز.
بیسر و صدا نگاهش میکردم.
خواند و خواند تا به نماز وتر رسید.
دست چپش بالا رفت و با دست راستش تسبیح به دست گرفت.
دلم نمیآمد بخوابم و این صحنهی بی نظیر را از دست بدهم. حال خوشی داشت.
بارها به من گفتهبود: "کمیل! هرکس به هرجایی رسید، با نماز شب رسید. نماز شب رو برای خدا بخون تا خدا دستت رو بگیره."
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
گذری بر زندگی شهيده «معصومه نظري»
معرفی شهدا
شهيده « معصومه نظري» سال 1343 در پیربازار رشت متولد شد و سرانجام پس از فداکاری های فراوان دوازدهم اسفند سال 1366 بر اثر بمباران به شهادت رسید.
شهیده «معصومه نظری»
شهیده «معصومه نظری» در سال ۱۳۴۳ در پیربازار رشت متولد شد؛ تا مقطع سوم راهنمایی در آن جا درس خواند و بر اثر مشکلات مالی ترک تحصیل کرد. وی در نوجوانی مادر و در سن ۱۷ سالگی پدرش را از دست داد و با عمه اش زندگی کرد. در سال ۱۳۶۶ با شهید «مهدی شاد» ازدواج کرد.
وی بسیار خوش اخلاق و مهربان بود، مسجد و روضه سیدالشهداء را خیلی دوست داشت؛ سرانجام در شب ۱۲ اسفند ۱۳۶۶ در منزل مسکونی «غلامحسین شاد» بر اثر بمباران دشمن بعثی به شهادت رسید.
ملتی که مشت های گره شده اش توپ و تانک طاغوت را عقب راند و سینه های ستبر و آهنین جوانانش، تیغ و تیر را در خود شکست و جلو آمد، عزیزان و پاره های تنش را به جبهه های نبرد حق علیه باطل فرستاد تا پرچم انقلاب اسلامی را برافراشته نگهدارد، با این ترفندهای شیطانی، بیعت خود را با امام امت نخواهد شکست و دست از پاسداری از آرمان شهیدان و خون مقدس شان بر نخواهد داشت.
در ظهر سال 1366 جنگنده های عراقی منطقه اي از شهرستان رشت را بمباران نمود. شهیده « معصومه نظری» با همسر شهیدش « مهدی شاد» که در سنگر تولید و کشاورزی مشغول فعالیت بودند بر اثر بمباران هواپیمای عراقی به شهادت رسیدند.
دشمن به خیال خویش خواست رعبی ایجاد نماید نبود در همان هنگام سیل عزادار را ببیند که در سوگ این زن و مرد شهید چگونه بر سر و صورت خویش می زدند و اجساد مطهر آنها بر سر شانه های لرزان از هق هق گریه، می چرخیدند و بر دیگر شانه ها قرار می گرفتند ، همچون آفتابی بر شانه های شهر چرخیدند و عروج را آغاز کردند و امروز مزار مبارک شان به دست عاشقی از عاشقان گمنام حزب الله با گلاب شستشو داده می شود و شاخه های گلی با صمیمت تمام بر سنگ مزار چیده می شود.
بارپروردگارا! ما را « زیستی» عطا فرما که مایه ننگ نباشد و « مُردنی» عنایت کن که آرزوی خاصان بارگاه توست. آمین.
شهيده « معصومه نظري» در سال 1343 در پیربازار رشت متولد شد تا سوم راهنمایی در آنجا درس خواند، بر اثر مشکلات مالی ترک تحصیل کرده او در نوجوانی مادر و در سن 17 سالگی پدرش را از دست داد و با عمه اش زندگی کرد. در سال 1366 با شهید «مهدی شاد» ازدواج کرد. بسیار خوش اخلاق و مهربان بود. به نماز و روزه توجه خاصی داشت. مسجد و روضه سیدالشهدا (ع) را خیلی دوست داشت. . . در شب 12 اسفند سال 1366 در منزل مسکونی غلامحسین شاد بر اثر بمباران به شهادت رسید.