قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
مادر شهید🎤
نوید وقتی سوریه بود مدام زنگ میزد. با همه ما صحبت میکرد. اما دفعه آخر که زنگ زد گفت چند روز نمیتوانم زنگ بزنم. نگران نشوید. مامان برای من دعا کن. اگر من بروم اینجایی که میخواهم بروم، خیلی راحتتر برمیگردم ایران. من آن موقع نفهمیدم منظورش چیست، گفتم انشاءالله که راحت برمیگردی. انشاءالله که عاقبت بهخیر میشوی. نوید این را که شنید چند لحظه مکث کرد. انگار که همانجا رضایت من را برای شهادتش برای عاقبت بهخیریاش گرفت. این آخرین تماس ما بود. دیگر از نوید خبر نداشتیم.
🕊🕯
مستند ملازمان حرم. گفتگو با همسر شهید نوید صفری🎙🎥
https://www.aparat.com/v/zyE68
🕊🕯
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
شهید نوید
کتاب زندگی شهید نوید صفری📔
به قلم سرکار خانم مرضیه اعتمادی✒️
🕊🕯
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
از نوشتههای شهید در ماه مبارک رمضان🌔
آقاجان!
طریقه شهادت مهم نیست و باکی ندارم از نوع آن... تیر بخوردم و ذبح شوم! اما از سر بهتر، زیر دست و پای دشمنان لگد شدن است و بعد ذبح شدن که میدانم لذتش از همه بیشتر است و نمیخواهم هیچ وقت بدنم سالم بماند و یا اینکه به کشور باز گردد یا اثری از من باقی بماند زیرا دوست دارم فردای قیامت شرمنده مادر شما نباشم و دوست دارم در حالی محشور شوم که بدنی پر از زخم داشته باشم در حالی که سر خود را به روی دست گرفته باشم و تقدیم حضرت نمایم، باشد که مورد لطف مادرتان قرار گیرم.
🕊🕯
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
آقا جان! شما را به علی اکبر خود شما را به عباس خود و شما را به علی اصغر و شما را به عزیزانتان قسم میدهم که برای ما به حقِ مادرتان شهادت را قرار دهید و نگذارید عمر بیقدر و برکت ما بیشتر از این هدر رود. باشد که انشاءالله در این شبهای عزیز مورد لطف شما قرار گیرم به اذن الله و انشاءلله...
از دستنوشتههای شهید.
چهارشنبه ۹۴/۴/۳، ساعت ۲۰:۳۰. شب هشتم رمضان المبارک
🕊🕯
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
و امروز که ما میهمان توایم؛
ثواب زیارت عاشورایمان را به روح ملکوتیات نثار خواهیم کرد تا نوری از حضورت ضمیر پر گناهمان را روشن سازد. و این نویدمان باشد که سلام ما را به ارباب شهیدان برسانی.
🕊🕯