قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بهار در آیینه یادمان دشت عباس/ 6 گمنام بینشان میزبان مسافران نوروزی میشوند منطقه دشت عباس یکی از
دشت عباس نقطه آغازین عملیات فتحالمبین، یکی از عبادتگاههای دلباختگان و عشاق شهدای هشت سال جنگ تحمیلی است که هر ساله در ایام نوروز در قالب کاروانهای راهیان نور، عازم مناطق عملیاتی میشوند.

دشت عباس در مسیر شهرستان دهلران تا اندیمشک و در غرب عین خوش قرار دارد؛ این دشت منطقه وسیعی از غرب رودخانه كرخه تا حوالی سه راهی ابوغریب را شامل میشود و به دلیل وجود حرم مطهر امام زاده عباس (ع) از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس (ع) در آن، بدین نام معروف شده است.
ارتش عراق پس از اشغال عین خوش به سوی دشت عباس حركت كرد و تیپ 42 لشگر 10 زرهی عراق در تاریخ چهارم مهرماه 1359 در دشت عباس مستقر شد. دشت عباس حدود 18 ماه اشغال شد، رزمندگان اسلام به ویژه گردان انصار لشگر 27 محمد رسول الله (ص) به فرماندهی شهید اسماعیل قهرمانی در عملیات فتحالمبین نبرد سختی در اطراف امامزاده عباس (ع) داشتند كه موفق شدند بسیاری از تانکها و نفربرهای دشمن بعثی را منهدم و اراضی اطراف مرقد امام زاده را آزاد كنند.
در سال 1364 ، شش شهید گمنام عملیات فتحالمبین توسط رزمندگان لشگر 58 ذوالفقار ارتش، كشف و در گلزار شهدای امامزاده به خاک سپرده شدند که امروز عزیزانی که راهی سفر عشق و جنون میشوند این مکان مقدس را زیارت میکنند.
از نظر تقسیمات کشوری، منطقه دشت عباس از توابع بخش موسیان شهرستان دهلران در استان ایلام به شمار میرود. در واقع این منطقه در نقطه مرزی استانهای ایلام و خوزستان قرار گرفته است و از این حیث میتوان آن را دروازه خوزستان نامید.

دشت عباس از شمال به دامنههای جنوبی کبیرکوه، از شرق به ارتفاعات دهلیز و علی گرهزد، از جنوب به بخش ارتفاعات تینه و از غرب به قسمت دیگری از ارتفاعات تینه و همچنین منطقه عین خوش محدود میشود.
آب و هوای دشت عباس همانند آب و هوای خوزستان است، در تابستان گرم و خشک و در زمستان معتدل و در بهار با بادهای غبارآلود همراه است.
زمین دشت عباس زمینی نرم و قابل کشت است؛ در حوالی دشت عباس، روستاهای متعددی وجود دارند که از جمله آنها میتوان به روستاهای مملح، بیت فزیع، بروم، مطارفه و دچه اشاره کرد.
حماسهها و خاطرات دشت عباس و مناطق عملیاتی فتحالمبین، هیچگاه برای یادگاران دوران دفاع مقدس و عموم مردم که با این زمین مقدس و نبردهای انجام شده در آن آگاهی دارند، فراموش نشدنی است.
گزارش از علیرضا آخوندی
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
امامزاده عباس (ع) دشت عباس در مسیر جاده دهلران ـ اندیمشک و در غرب عینخوش قرار دارد. این دشت، منطقه وسیعی از غرب رودخانه کرخه تا حوالی سهراه ابوقریب را شامل میشود و به دلیل وجود مدفن امامزاده عباس از نوادگان حضرت عباس (ع) به این نام معروف است. ارتش عراق پس از اشغال عین خوش، به سوی دشت عباس حرکت کرد و در چهارم مهر ۱۳۵۹ در دشت عباس مستقر شد. دشت عباس حدود ۱۸ ماه در اشغال دشمن بود و در عملیات فتحالمبین آزاد شد. فاصله مکانی از اهواز: ۱۸۸ کیلومتر
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
دشت عباس و نقش آن در هشت سال دفاع مقدس
ارتش عراق پس از اشغال عین خوش به سوی دشت عباس حركت كرد و تیپ 42 لشگر 10 زرهی عراق در 4 تیر 59 در دشت عباس مستقر شد.
دشت عباس در مسیر دهلران-اندیمشك و در غرب عین خوش قرار دارد. این دشت منطقه وسیعی از غرب رودخانه كرخه تا حوالی سه راهی ابوغریب را شامل می شود و به دلیل وجود مدفن امام زاده عباس از نوادگان حضرت عباس (ع) در آن ، بدین نام معروف شده است.
ارتش عراق پس از اشغال عین خوش به سوی دشت عباس حركت كرد و تیپ 42 لشگر 10 زرهی عراق در 4 تیر 59 در دشت عباس مستقر شد. دشت عباس حدود 18 ماه اشغال ماند،رزمندگان اسلام به ویژه گردان انصار لشگر 27 محمد رسول ا... (ص) به فرماندهی شهید اسماعیل قهرمانی در عملیات فتح المبین نبرد سختی در اطراف امام زاده عباس داشتند كه موفق شدند بسیاری از تانك ها و نفر برهای دشمن بعثی را منهدم و اراضی اطراف مرقد امام زاده را آزاد كنند.
در سال 1364 ، شش شهید گمنام عملیات فتح المبین توسط رزمندگان لشگر 58 ذوالفقار ارتش كشف و در قبرستان كنار امام زاده به خاك سپرده شدند كه امروز زیارتگاه اهالی منطقه و زائران راهیان نور می باشد.
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
صدام برای سر این فرمانده ایرانی جایزه تعیین کرده بود

جماران نوشت: مردم «دشت عباس» به فرمانده شجاع ایرانی لقب «شیر صحرا» داده بودند. این لقب برای او چنان با مسما بود که رادیوهای دشمن هم با این لقب از او نام می بردند.
امیر سرلشکر حسن آبشناسان، نوزدهم اردیبهشت ۱۳۱۵ در محله نازی آباد تهران، چشم به جهان گشود. چون زادروزش نزدیک به روز شهادت امام حسن(ع) بود، قربانعلی، پدر آن شهید، نام«حسن» را بر او نهاد. در دوران نوجوانی با اسلام و آموزههای انسانساز آن آشنا شد و با قرآن مجید و نهج البلاغه انس همیشگی داشت.
مردم «دشت عباس» به او لقب «شیر صحرا» داده بودند. این لقب برای او چنان با مسما بود که رادیوهای دشمن هم با این لقب از او نام می بردند.
عشق بازی دختر فرمانده محبوب سپاه با یک لباس خاص
پیغام تهدیدآمیز آمریکا به روسیه درباره سردار معروف سپاه پاسداران
او فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کرد که یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقر شده است.
درسال ۱۳۳۵ وارد ارتش شد و سریعا به نیروهای ویژه پیوست. فارغ التحصیل اولین دوره رنجری در ایران بود و دوره سخت چتربازی و تکاوری را در اسکاتلند گذراند. اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت، او طی نامه ای به صدام او را به نبرد در دشت عباس فرا خواند.
زمانی که عراق بسیاری از شهرها را موشک باران میکرد، او طی نامه ای به صدام او را به نبرد در دشت عباس فرا خواند. «اگر جناب صدام حسین، امیر جنگی است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است، پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و دوستان جنگاورم دیدار کند و با هر شیوهای که میپسندد، بجنگد، نه اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.»
صدام یک لشکر به فرماندهی ژنرال عبدالحمید معروف به دشت عباس فرستاد. عبدالحمید کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده بود. پس از نبردی نابرابر و طولانی عراقیها شکست خوردند و او شخصا ژنرال عبدالحمید را به اسارت گرفت.
وی انسان با ارادهای بود و روحیه بسیار بزرگ داشت. افسری آراسته، ورزیده، باسواد و پرکار بود. از همان آغاز جوانی به ورزش و پهلوانی روی آورد و از ورزیدگی و آمادگی بالای جسمی و معنوی برخوردار بود. هیچ چیز را جز برای خشنودی خداوند بزرگ، انجام نمیداد.
یکی از همرزمانش میگوید: «سرهنگ، آدم غریبی بود؛ آرام، کم گو و همواره در حال اندیشه یا مطالعه؛ بسیار خوب فکر میکرد و بسیار خوب عمل میکرد؛ استوار، نترس و همزمان، از خلق و خوی مهربان برخوردار بود، افراد پرکار او را الگوی خود پذیرفته بودند، او هیچگاه بیکار نمیماند.»
هیچ گاه از میدان نبرد دور نبود و درست همانند یک نیروی پیاده تک تیرانداز در میدان آماده میشد. همیشه در کنار سربازان بود و از نزدیک یگان خود را فرماندهی میکرد. او باور داشت که بی عدالتی یگان را از هم میپاشد. وی هرگز تبعیض را دوست نداشت.
حسن آبشناسان در هشتم مهرماه ۱۳۶۴، در حالی که فرماندهی لشکر ۲۳ نوهد(نیروی ویژه هوابرد) و قرارگاه شمال غرب ارتش یعنی بخشی از قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) را به دوش داشت، به هنگام نبرد قادر که با برنامهریزی خودش همراه بود، در منطقه سرسول کلاشین شمال عراق با ترکش توپ شربت شیرین شهادت را نوشید.
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
به مناسبت سالروز عملیات فتح المبین؛ رویارویی تانکها در جنگی نابرابر/ دشت عباس مرز شکست یا پیروزی
توپچی که جوان بسیجی اهل تهران بود، از برجک تانک پایین پرید و گفت حالا که تانکم از کار افتاد، با آر.پی.جی سراغ همان تانکی میروم که تانکم را زد. بعد گفت در عملیات قبلی، در تیپ کربلا، آر.پی.جی زن بودم. با لهجه تهرانی فریاد زد آر.پی.جی...آر.پی.جی.
از خاکریز یک قبضه آر.پی.جی برداشت و با خونسردی موشکی را در آن قرار داد. گفتم در مسیر شلیک تانکها حرکت نکن.
از خاکریز و جوی عبور کرد و در حالی که آر.پی.جی روی دوشش بود، بهسرعت به طرف دشمن رفت. در میان آن حجم دود و آتش میبایست هزار و سیصد متر میرفت تا تانک دشمن در بُرد مؤثر موشکش قرار میگرفت.
تانکها شلیک میکردند. صدای شلیک و انفجار، پشتسرهم میآمد. سه گلوله پشتسرهم به خاکریز تازهساز ما فرود آمد و خاکریز را صاف کرد. اگر دود و خاک فضا را نگرفته بود، تانکهای عراقی میتوانستند در نیم ساعت کل تانکهای ما را منهدم کنند.
به فرمانده تانکها گفتم دشمن در بُرد ما قرار گرفته، پشتسرهم شلیک کنید. دو تانک ما از کار افتاده بود که هریک، دستکم بیست گلوله داشتند. نمیتوانستیم آنها را عقب ببریم و این به معنی عقبنشینی بود، اما بقیه تانکهایمان شلیک کردند و بیاثر نبود و از حجم آتش دشمن میکاست.
تانکهای ما گلولهباران دشمن را ادامه دادند. دشمن هم با امکانات زرهی توانمندش ما را زیر آتش گرفته بود. به فرمانده تانکها گفته بودم که همه گلولهها را شلیک کنید؛ دشت عباس، مرز شکست و پیروزی است، دشمن نباید موفق شود. جایگاه و توان ما خوب بود و میتوانستیم دشمن بعثی را متوقف کنیم.
گلولهای دیگر بر بدنه تانک ما فرود آمد و به برجک آن آسیب رساند. پرسیکوپ فرمانده تانک را از کار انداخته و دقت تیرش را به هم ریخته بود؛ البته چارهای جز تیراندازی با همین تانک نداشتیم. به توپچی تانک گفتم لوله را از داخل روی انبوه تانکهای دشمن تنظیم و شلیک کن.
پس از هفت ساعت از شروع درگیری، وضع هنوز عادی نشده بود. حسن باقری درحالیکه با فرماندهان یگانهای عملکننده و قرارگاه کربلا در تماس بود، گفت این حرکت ما به طرف دشت عباس، کار خدا بود؛ چون این ستون عظیم تانک، به طرف عین خوش میرفت تا تنگه را باز کند. ما صبح به آخر این ستون رسیدیم. این ستون، کاری به ما نداشت و هدفش این بود که امروز صبح عین خوش را بگیرد.
آتش شدید دشمن در منطقه، تانکها را متوقف کرده بود. صدای جانبخش اذان ظهر، در فضای پر از آتش و دود منطقه پیچید و آرامشی در دلمان به وجود آورد، اما هنوز درگیری شدید بود و آتش دشمن متوقف نشده بود. ماهم بیشتر مهمات تانکهایمان را مصرف کرده بودیم؛ آتشی که باعث شد دشمن موفق به پیشروی و انهدام تانکهای ما نشود.
بعدازظهر، با تدبیر حسن باقری، احمد متوسلیان، حاج همت و مجموعه رزمندگان اسلام، بهویژه تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص)، وضعیت صحنه نبرد تغییر کرد. این تغییر، تهدید نیروهای ما از دو جناح جنوب و شمال و توقف دشمن بود. دشمن نمیخواست موقعیت مناسب خود را در دشت عباس از دست بدهد.
شکست لشکر ۱۰ زرهی، برای سپاه چهارم، بهخصوص سرلشکر هشام صباح فخری گران تمامشده بود. تلاش میکردند به هر نحوی که شده، دشت عباس و در پی آن، توپخانه سپاه چهارم در علی گره زد را که به دست رزمندگان اسلام افتاده بود، پس بگیرند و مسیر عین خوش را نیز باز کنند.
همه ما در منطقه وسیع و صاف دشت عباس شاهد رویارویی جدی حسن باقری با هشام صباح فخری بودیم؛ یعنی رویارویی بین بسیجیان سلحشور و تانکهای دو لشکر زرهی ۳ و ۱۰ از سپاه چهارم عراق.
در این رویارویی، برتری تجهیزاتی و امکاناتی، از آن دشمن بود، اما آنچه میتوانست ما را بر دشمن برتری و غلبه دهد، تدبیر فرماندهی در صحنه نبرد و روحیه شهادتطلبی بسیجیان بود؛ این برتری صحنه نبرد را به نفع ما تغییر میداد.
رضا چراغی که زخمی شده بود، خود را با یک جیپ عراقی به مواضع نیروهای خودی رساند. وقتی بسیجیان دوباره او را در جمع خود دیدند، از شوق دیدارش اشک میریختند.
رضا امانی هم از رقابیه به منطقه دشت عباس آمد و گفت آقا رحیم به صحنه درگیری در رقابیه رفته بود تا موقعیت بهدستآمده را تثبیت کند؛ او در موقعیتهای سخت خطر بهخوبی میتوانست نقش مؤثری در تثبیت پیروزیها و مقاومت در مقابل دشمن ایفا کند.
رضا امانی خبر شهادت پسرعمهاش را در دشت عباس شنید، اما محکم ایستادگی میکرد تا جایی که با کمک او، استقرار تانکها و مقابله با دشمن را کنترل میکردیم».
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
از اسکاتلند تا دشت عباس شهید حسن آبشناسان در سال 1354 همراه تیم منتخب ایران در مسابقات بین الم
حسن، موتورسیکلت سوارهای حرفه ای را از خیابان های نازی آباد جمع کرد و پس از آموزش های لازم در زمینه جنگ های نامنظم چریکی همه آنها را با عنوان گروه ویژه اسب آهنی به جبهه اعزام کرد. آبشناسان بر این باور بود که در میدان نبرد، اضافه بر توکل بر خدا، یک فرمانده لازم است از دانش، جسارت، لیاقت و ابتکارات برخوردار باشد.
سرتیپ احمد دادبین فرمانده پیشین نیروی زمینی در این باره چنین گفته است: «برای من عجیب بود که ترس در این آدم راهی نداشت. می گفت باید مثل ابراهیم (ع) در آتش رفت. مگر ابراهیم نرفت و خداوند او را سالم نگه داشت؟ به او می گفتم، سرهنگ او ابراهیم بود، ما که ابراهیم نیستیم. اگر بگویم روزی همراه حسن آبشناسان 40 کیلومتر در عمق جبهه عراقی ها پیشروی کردیم باور نمی کنید. مطمئن هستم که باور نمی کنید. خود ما هم باور نمی کردیم. اما سرهنگ بدون توجه به اضطراب ما و موقعیت دشمن تا آن جا جلو رفته بود. با کمین گذاری در محور دشت عباس دو خودروی عراقی را منهدم کردیم و حدود پانزده نفر از آنها را اسیر گرفتیم و بدون دادن حتی یک نفر تلفات به عقب برگشتیم. سرهنگ در طول مسیر با نقشه راه را کنترل می کرد تا گم نشویم».
سرتیپ دادبین می افزاید: «وقتی به قرارگاه برگشتیم و سرهنگ گزارش کارش را ارائه کرد، دهان فرماندهان از تعجب باز مانده بود. این کار با هیچ اصول نظامی سازکار نبود. این عملیات با طرح و فکر سرهنگ آبشناسان به مورد اجرا گذاشته شد. یکی از افسران ارشد جلو آمد و با حالتی ناباورانه که عمق حیرت و بهت او را آشکار می کرد، پرسید: «جناب سرهنگ، من اصلاً متوجه نمی شوم؟ آخر چطور می شود که شما 40 کیلومتر وارد خاک دشمن بشوید، بکشید و بگیرید، بدون حتی یک کشته؟. حسن دستی به محاسن صورتش کشید و لبخندی زد. صدای مردانه و پر هیبت او در گوش مان طنین انداخت: «من یک افسر نیروی مخصوص هستم. انجام عملیات نفوذی و ضربه زدن به دشمن در خاک خودش با حداقل نفرات و تلفات، جزو وظایف من است. من کاری بیشتر از وظیفه خودم انجام نداده ام».
شهید آبشناسان این عارف پاکدل روایتی از امیر المومنین(ع) را به نسل های حاضر و آینده یادآور شد: «در روزی که مرگ برای انسان مقدر می شود، اگر در اعماق دریاها و بالای ابرهای انبوه مقام کند، بالاخره در آن روز از این جهان خواهد رفت. و اگر در صورتی که لحظه ای از عمر باقی مانده باشد، اگر در میان آتش سوزان در افتد یا به کام گرداب های ژرف و عمیق رود، رشته عمرش گسیخته نخواهد شد. بنابراین هرگز از میدان جنگ و جهاد ترس و هراس نداشته باشیم». آبشناسان این روایت را روی کاغذ بزرگ نوشته و بر دیوار اتاق کارش آویخته بود. حسن در مدت حضور در جبهه های جنگ تحمیلی و در کردستان سه بار بر اثر اصابت گلوله و ترکش خمپاره مجروح شد. یکبار از ناحیه پا و دو بار از ناحیه کمر.
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
معرفی امامزاده عباس -دشت عباس
امامزاده عباس واقع در شهرستان دهلران بخش موسيان منطقه دشت عباس قرار دارد
شجره نامه:
شجره نامه ي مستندي ندارد ولي داخل صحن امامزاده يک شجره نامه اي درختي تايپ کرده اند که نسب اين امامزاده را چنين نوشته
است: عباس بن فضل بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن علي بن ابي طالب عليه السلام
زندگي نامه:
در زمان حکومت عباسيان اين امامزاده از دست ظلم و جنايات آن حکومت از منطقه عراق دشمنان تعقيبش مي کنند که ايشان به سمت ايران فرار مي کند تا به منطقه دشت عباس مي رسد و شيخی از اهالي منطقه مي خواسته که پناهش دهد که ايشان را هم کشتند و سپس اين امامزاده مظلوم را مي گيرند و در غربت به شهادتش مي رسانند.
سال ساخت بنا ومساحت آن
سال يا قرن ساخت بناي اصلي: تاريخ دقيقي در دست نيست.
سال ساخت بناي جديد: سال 1365 اين امامزاده توسط اداره اوقاف استان ايلام ساخته شد.
مساحت بنا: مساحت داخل امامزاده که به صورت مربع شکل مي باشد هر ضلعي 13متر مي باشدو جمعاً 169 متر مي باشد. و مساحت فضاي بيروني آن هر ضلع 16متر مي باشد و جمعاً 256 متر مربع مي باشد.
مساحت زمين هاي اطراف بنا(تا جايي كه مربوط به حوزهي امامزاده است و جزء حياط امامزاده محسوب شود)6 هکتار زمين دارد.
مشخصات بنا و نوع بنا:
اين بنا داراي يک گنبد بلند که با ايزوگام نقره اي رنگ روي آن پوشيده شده است اين بنا فاقد مناره مي باشد، مصالح به کار رفته در آن از مصالح امروزي و به سبک معماري اسلامي بنا شده است دور تا دور اين بنا با کاشي هاي فيروزه اي رنگ نقش بسته شده است که روي اين کاشي ها آيه و حديث نوشته شده است اين بنا داراي دو در ورودي که هر دو تا در يکي در ضلع شمالي مقبره و يکي ديگر در ضلع شرقيش داخل ايوان کاشي کاري شده قرار دارند. روي مقبره امامزاده ضريحي از جنس طلا و نقره و مس قرار دارد و اين ضريح در وسط صحن زير گنبد قرار دارد شبستان صحن داراي 8 گنبد گوچک مي باشد رنگ طاق ديوارهاي شبستان و گنبن بالا سر ضريح پسته اي رنگ مي باشد و ديوارهاي داخل صحن به اندازه يک متر از سطح زمين صحن با سنگ مرمر نماکاري شده است، داخل صحن نرسيده به ضريح يک زيارت نامه داخل يک قابي تهيه شده است.اطراف صحن سکويي به ارتفاع 75 سانت از زمن فاصل دارد که حرم بر روي آن سکو بنا شده است.
كرامات امامزاده
مردم به نيت حضرت ابوالفضل العباس به زيارت اين امامزاده مي آيند و چه بسيار افرادي که از اين امامزاده شفا گرفتند.
الف) يک جوان 22 ساله دچار بيماري صرع شده بود که در سال 1387 با مراجعه به امامزاده و يک شب کامل را در امامزاده به راز و نياز پرداخت و صبح شفا يافت و اکنون هر ساله نذر ميآورد و بين مردم تقسيم مي کند.
ب) يک نفر لال را از لرستان آورده بودند و بعد از چند ساعتي که در امامزاده مي ماند شفا مي گيرد و شروع به تکلم مي کند.
تعداد شهداي مدفون در جوار امامزاده: 30 شهيد.
جمعيت روستا امامزاده: جمعيت دهستان دشت عباس 12 هزار نفر مي باشد.
زايرين امامزاده: از اکثر نقاط کشور بدليل بين مسير بودن کاروان راهيان نور همچنين از تمام نقاط ايلام و استان هاي هم جوار مثل خوزستان و گرمانشاه و لرستان.
تراكم زائرين: درايام بهار و تعطيلات است.
اعتقادات و باورهاي مردم نسبت به امامزاده:
مردم به همان اندازه که به حضرت ابوالفضل العباس اعتقاد دارند به اين امامزاده هم اعتقاد کامل دارند.
اعتقادات و باورهاي مردم نسبت به كرامت امامزاده: مردم کرامات بسياري از اين امامزاده ديده اند و به صاحب کرامت بودنش اعتقاد راسخي دارند.
از هر نوع مريضي و گرفتار و حاجتمندي براي گرفتن شفا و حاجات خود به اين امامزاده رجوع مي کنند.
نوع هدايا و نذورات مردم: وجه نقد، فرش، آبسردکن، يخچال، کولر گازي و ...
مردم براي خاتمه دعاوي يا فيصله اختلافات به امامزاده ها مراجعه مي كنند: براي قسم خوردن مي آيند که دو طرف اختلاف بايستي نسبت به قسمي که خورده اند پايبند باشند.
ميزان تأثير امامزاده بر اعتقادات و معنويات مردم: از آن جايي که مردم اين امامزاده را خيلي قبول دارند و هنگام زيارت نيت زيارت حضرت ابوالفضل العباس نيز مي کنند نشان مي دهد که اين امامزاده خيلي در اعتقادات مردم جاي گرفته است و باعث شده که مردم با زيارتش توجه قلبي به حضرت ابوالفضل العباس نيز داشته باشند.
در ساختمان امامزاده جايي براي برگزاري مراسم: فضاي نسبتاً خوبي وجود دارد هر چند زياد بزرگ نيست ولي در صورت جا نشدن افراد داخل محوطه مراسم نيز اجرا مي شود.
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
امام زاده عباس علیه السلام

دشت عباس در مسير دهلران – انديمشك و در غرب عين خوش قرار دارد.اين دشت منطقه وسيعي از غرب رودخانه كرخه تا حوالي سه راهي ابوغريب را شامل مي¬شود و به دليل وجود مدفن امام زاده عباس از نوادگان حضرت عباس (ع) در آن ، بدين نام معروف شده است.
ارتش عراق پس از اشغال عين خوش به سوي دشت عباس حركت كرد و تيپ ۴۲ لشگر ۱۰ زرهي عراق در1359/7/4 در دشت عباس مستقر شد.دشت عباس حدود ۱۸ ماه اشغال ماند،رزمندگان اسلام به ويژه گردان انصار لشگر ۲۷ محمد رسول ا... (ص) به فرماندهي شهيد اسماعيل قهرماني در عمليات فتح المبين نبرد سختي در اطراف امام زاده عباس داشتند كه موفق شدند بسياري از تانك ها و نفر برهاي دشمن بعثي را منهدم و اراضي اطراف مرقد امام زاده را آزاد كنند.در سال ۱۳۶۴ ، شش شهيد گمنام عمليات فتح المبين توسط رزمندگان لشگر ۵۸ ذوالفقار ارتش كشف و در قبرستان كنار امام زاده به خاك سپرده شدند كه امروز زيارتگاه اهالي منطقه و زائران راهيان نور مي باشد.
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
دشت عباس دشت عباس از اصلیترین پایگاههای محور شمالی در عملیات فتحالمبین بود. از نظر تقسیمات
اهمیت شناسایی دقیق و جزیی به این دلیل بود که اولاً دشت عباس قرار بود محل الحاق دو قرارگاه قدس و نصر باشد، ثانیاً دشت عباس جزو معدود زمینهایی بود که عارضه و پستی و بلندی خاصی نداشت و همین ویژگی زمینه را برای مانور تانک و خودروهای زرهی فراهم میکرد.
از مهمترین عملیاتهایی که در منطقه دشت عباس انجام شد میتوان به عملیاتهای زیر اشاره کرد: عملیات محرم که 10 الی 20 آبان 1361 در جبهه جنوبی عینخوش ـ زبیدات با هدف تصرف سرپل در منطقه العماره و آزادسازی ارتفاعات مرزی انجام شد و پانصد کیلومتر مربع از اراضی اشغالی آزاد شد؛ والفجر مقدماتی که 17 الی 21 بهمن 61 در جبهه جنوبی و شمال چزابه با هدف پیشروی به سوی العماره و تهدید آن در شرق انجام شد و بدون نتیجه پایان یافت؛ والفجر 1 که 21 الی 28 فروردین 62 در جبهه جنوبی جبل نوقی با هدف پیشروی به سوی العماره انجام شد و منجر به شکستهشدن خطوط پدافند دشمن شد، ولی بهعلت عدم الحاق یگانها، منطقه آزادشده تثبیت نشد.
از نیروهای مستقر در دشت عباس علاوهبر سپاه دزفول، یک گروه ویژه به فرماندهی سرلشکر شهید حسن آبشناسان بود که عملیات چریکی انجام میدادند. همچنین، تیپ 84 پیاده خرمآباد پس از تثبیت دشمن در غرب کرخه، در ارتفاعات شمالی منطقه دشت عباس و عینخوش استقرار یافت.
در دشت عباس یکی از ترفندهایی که بارها توسط نیروهای شناسایی به کار گرفته میشد، استراقسمع بود که به کمک اعراب بومی انجام میگرفت.[15] اما یکی از مهمترین افراد سپاه دزفول که کار شناسایی و عملیات را در منطقه بهتر از هرکسی انجام میداد، شهید توکل قلاوند بود. قلاوند بچه کوهستان بود و بهراحتی میتوانست در مناطق کوهستانی فعالیت کند. اغلب شبانه کار میکرد. دوربین و وسایل لازم را برمیداشت و تا عمق نیروهای دشمن نفوذ میکرد و اطلاعات لازم درباره نفرات و تعداد ادوات نظامی و محل استقرار آنها را به دست میآورد. به همین دلیل وی به آواکس دشت عباس مشهور بود.[16]
روز شنبه 7 فروردین 1361 قرارگاه نصر به فرماندهی حسن باقری، قرارگاه عملیاتی قدس، تیپ 14 امام حسین و تیپ 84 خرمآباد ارتش، گردانهای ابوذر غفاری، مسلمبنعقیل و حمزه سیدالشهدا از تیپ 27 برای آزادسازی دشت عباس وارد منطقه شدند[17]و بدین ترتیب با حضور رزمندگان دلاور، این منطقه بعد از هجده ماه آزاد شد.[18]
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعه روایتگری آشنایی با یادمانهای دفاع مقدس (راهیان نور)_ فتحالمبین (دشتعباس)
در این قسمت راویان دفاع مقدس، آقایان: محمدحسین یکتا، محمد مختاری، حمید پارسا و علی پیراسته درباره یادمان فتح المبین(دشت عباس) روایت میکنند:
منطقه دشت عباس در مسیر دهلران- اندیمشک و درغرب منطقه عین خوش قرار دارد. این دشت منطقه وسیعی از غرب رودخانه کرخه تا حوالی سه راهی ابوغریب را شامل می شود و به دلیل وجود مدفن امامزاده عباس از نوادگان حضرت عباس(ع) ، بدین نام معروف شده است. ارتش عراق پس از اشغال عین خوش به سوی دشت عباس حرکت کرد و در همان روزهای نخست جنگ در این منطقه مستقر شد.
دشت عباس حدود۱۸ ماه در اشغال متجاوزان بعثی باقی ماند تا اینکه رزمندگان اسلام در عملیات فتح المبین بعد از نبرد سختی که در اطراف امامزاده عباس(ع) انجام دادند توانستند با انهدام ماشین زرهی ارتش عراق، اراضی اطراف امامزاده را آزاد کنند.
در سال ۱۳۶۴، شش شهید گمنام عملیات فتح المبین توسط رزمندگان لشگر ۵۸ ذوالفقار ارتش کشف و در کنار امامزاده به خاک سپرده شدند که امروز بعنوان یادمان شهدای فتح المبین زیارتگاه اهالی منطقه و زائران راهیان نور می باشد.
#خادم_الشهدا 🕊
#یادمان_شهدای_دشت_عباس🕊
#یادمان_شهدای_امام زاده عباس🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
#اختصاصیانتشارفقطبالینک
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀