امان از ظهر عاشورا...
آجرك الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدك الحسین علیهالسلام
#دلتنگی_شهدایی 🌱💔
دلم از فرط گنه
سنگ شده
کاری کن..
که نفس های تو در سنگ
اثر خواهد کرد :)
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
🏴 بازخوانی ماجرای خطبهخوانی تاریخی آیتالله خامنهای در شب عاشورای 1357 در حرم مطهر امامرضا علیهالسلام به نام امام خمینی
▪️ آذرماه 1357؛ چند ماهی مانده بود تا پیروزی انقلاب. فرا رسیدن ماه محرم هم مبارزات ضدطاغوتی مردم را در سراسر ایران از جمله مشهد پرحرارت کرده بود. 19 آذرماه مصادف با روز تاسوعا، مردم مشهد راهپیمایی عظیم چندصدهزارنفری برگزار و با شعارهای «مرگ بر شاه» و «این شاه آمریکایی اعدام باید گردد» موضع خود را نسبت به رژیم طاغوت نشان دادند. در پایان تجمع اعلام شد که مراسم خطبهخوانی شب عاشورا در حرم امام رضا علیهالسلام توسط آیتالله خامنهای برگزار میشود و قرار است به نام امام خمینی(ره) خطبه خوانده شود.
▪️ «خطبهخوانی» مراسمی تشریفاتی و حکومتی بود که سالی دو بار برگزار میشد: شب عاشورا و شب شهادت امام رضا علیهالسلام. در این مراسم مقامات دولتی استان هم حضور داشتند. خطبهخوان میایستاد و با ذکر اسم شاه و رژیم سلطنتی، خطبه قرائت میکرد. آن سال نیز مثل هر سال استاندار و نائبالتولیهی آستان قدس از مقامات دولتی دعوت کرده بودند در این مراسم حضور یایند. پیشنهاد خطبهخوانی به نام امام خمینی(ره)، همان روز توسط آیتالله خامنهای بهطور محدود با چندتن از دوستانشان مطرح میشود: «پیش از راهپیمایی چیزی به ذهنم رسید که آن را برای برخی برادرانم گفتم و خواستم اگر موافق هستید خبرش را پوشیده بدارید تا زمان آن برسد... فکر کردم که چنین خطبهی رسمی آن هم با یادکرد شاه متناسب جو انقلابی مشهد نیست. باید زمام امور را به دست بگیرم و موضوع باید پنهان میماند. زیرا اگر آشکار میشد درهای حرم را روی ما میبستند.»
▪️ با هماهنگی جمع محدودی از اطرافیان، قرار میشود آیتالله خامنهای نه در جای همیشگی خطبهخوان، بلکه در فضای جلوی طبقهی دوم که مشرف به صحن است سخنرانی کنند. جایی که کمتر کسی از وجود درگاه ورودی سیستم صوت در آنجا خبر داشت: «در راهپله بودیم که سیدغفوری از روبرو آمد و یک دوشاخه را گذاشت کف دست من و گفت آنجا یک پریز است. این را به آنجا بزنید.» مقامات استانی در اطاقهای موزه نشستهاند و انتظار دارند طبق رسم همهساله خطبه به نام شاه خوانده شود. آیتالله خامنهای خطبه را با نام حضرت امام(ره) شروع میکنند.
Hossein Sibsorkhi _ Zendegi Hekmat Dare (320).mp3
3.58M
زندگی علت داره
عشق علت داره
اینکه برات میمیرم
واقعیت داره یاحسین✋🏼💔
🏴🏴
🌷 شهید همت:
🌿 سفارشم به ملت، تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت از در گاه خداوند است تا این #انقلاب را به انقلاب #حضرت_مهدی (عج) وصل نمایند.
"شادی روح شهید همت #صلوات"
#دریافت_روزانه
#کلام_بزرگان
🏝بزرگترین درس عاشورا🏝
⬅️ مهمترین کلاس درس دانشگاه امام حسین علیهالسلام درس شناخت و معرفت امام زمان علیه السلام میباشد.
⬅️ آنان که امام زمانشان را شناختند کربلایی شدند و کسانی که در کلاس درس شناخت امام زمانشان نمره قبولی نگرفتند از کاروان حسینیان جا ماندند.
⬅️ حتی کسانی که مسلمان بودند و خوب نماز میخواندند و زیبا قرآن تلاوت میکردند مهر مردودی بر کارنامه آنها زده شد.
🏴یاد امام عصر ارواحنافداه؛
تسلی بخش بیقراری ملائک در روز عاشورا
💢امام صادق علیهالسلام فرمودند:
آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند:
پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟
پس خداوند نور قائم را به آن ها عرضه کرد و فرمود:«با مهدی انتقام او را میگیرم»
📚 منبع؛ اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥
🏴یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّةِ...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🏴حضرت ولیعصر(عج) با پای برهنه و بدون عمامه در میان سینه زنان حسینی...
🔹حاج آقا قرائتی:
توفيقى بود چند عاشورا كربلا بودم، روز عاشورا مردم كربلا عزادارى را زود تمام كرده و به استقبال هيأت طويريج مى روند. من علماى زيادى را ديدم كه پابرهنه در اين هيأت به سر و سينه مى زدند، از جمله شهيد محراب آيت الله مدنى، پرسيدم: راز اين قصه چيست!؟
🔸فرمودند:
سيد بحرالعلوم كه از علماى بزرگ نجف بود، براى زيارت به كربلا آمده بودند. در مسير راه حرم، به تماشاى هيأت عزاداراى طويريج مى ايستد.
ناگهان مردم مى بينند سيد بحرالعلوم عبا و عمامه را به كنارى گذارده و به داخل جمعيت رفته و يا حسين، يا حسين مى كند و به سر و سینه می زند.
طلبه ها مى روند آقا را از داخل جمعيّت نجات دهند تا زير دست و پا له نشود، امّا اجازه نمى دهند. بعد از عزادارى مى بينند سيد در آستانۀ غش كردن است، علّت اين حركت را مى پرسند؟
سيد مى گويد:
همين كه مشغول تماشاى هيأت بودم، حضرت مهدى (عج) را ديدم كه با پاى برهنه و سر بدون عمامه، در ميان عزاداران به سر و سينه مى زنند، من شرم كردم كه تماشاچى باشم.
📚خاطرات حجت الاسلام قرائتی ج ۱ ص ۶۶
------------------
#در_محضر_عارفان