فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ابومهدی المهندس🌹
حتما نگاه کنید👌🌹
🇱🇧🕊
نام و نام خانوادگی: جهاد مغنیه
تولد: ۱۳۷۰/۲/۱۲ (برابر با ۲ مه ۱۹۹۱)، طیربا، لبنان.
شهادت: ۱۳۹۳/۱۰/۲۸ (برابر با ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵)، میدان الامل، استان قنیطره، سوریه.
گلزار شهید: روضة الشهیدین، ضاحیه جنوبی، بیروت، در جوار پدرش عماد مغنیه(حاج رضوان).
☀️🌻
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهدای_راه_قدس
🌹@martyrscomp قرارگاه شهدا
🇱🇧🕊
📚 *مثل پدر*
- اجازه هست خواهری وارد اتاق برادرش شود؟!
سرم را از لای در، داخل کرده بودم. پشت میزش مثل همیشه مشغول مطالعه بود. چرا خسته نمیشد؟! برگشت و تا مرا دید با لبخند زیبایش به استقبالم آمد.
- بهبه! بفرما. کی بهتر از فاطمه(فاطیما) خانم! خوش آمدی.
- تو هم مثل بابا اصلا وقت نداری که سراغ از ما نمیگیری؟! یادت هست وقتی میپرسیدیم بابا چرا نمیآید، مادر میگفت هروقت امام عصر ظهور کند، پدرتان فرصت میکند بیاید؟!
اشک در چشمان هردویمان حلقه زد. ادامه دادم:
- لااقل در این مورد که خوب جا پای او گذاشتهای. این پنج سال کاری مانده که نکرده باشی فرمانده؟!
- انشاءلله که توانسته باشم. البته این گلایهی تو را تعریف به حساب میآورم.
چشمکی زد و با هم خندیدیم.
- آمدهام درباره وقایع اخیر و موضع مقاومت همفکری کنیم. قبلا این سؤالات را از پدر میپرسیدم. کاش میدید چقدر بزرگتر و پختهتر شدهایم.
من مطمئنم که اگر بود مثل عمو قاسم* به تو افتخار میکرد.
- البته البته! وقتی شهید شوم...
- جهاد! اینقدر این حرف را تکرار نکن. من طاقت ندارم.
💠💠💠
انگار در او تصویر پدرم را میدیدم. از اندام رعنای برادر، خونها شسته شده بود. ولی جای زخمها، بریدگیها و کبودیها دیده میشد. دیگر نمیتوانستم تحمل کنم. به مادر پناه بردم. به یک شیرزن.
او به آرامی خم شد و صورت جهاد را بوسید.
- ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده! البته هنوز به ارباً اربا نرسیده. لایوم کیومک یا اباعبدالله.
همین کافی بود که از خودم خجالت بکشم.
هنگام تشییع، مادر به تنهایی داخل قبر رفت. همان قبر بابا. آنجا سه ساعت قرآن، زیارت عاشورا و دعا خواند.
بالاخره جهاد به هدفش رسید. حالا او هم مثل بابا شده بود.
بر اساس خاطرات و مصاحبههای خواهر شهید.
*شهید سلیمانی که برای خانوادهی شهید عماد مغنیه پدری کرد.
✍🏻سوده سلامت ۱۴۰۰/۲/۹
☀️🌻
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهدای_راه_قدس
🌷@martyrscomp قرارگاه شهدا
🇱🇧🕊
جهاد مغنیه فرزند عماد مغنیه معروف به حاج رضوان، از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان بود که ۲۳ سال، قویترین سرویسهای جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها، صهیونیستها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد عماد مغنیه به نامهای فواد و جهاد را به شهادت رساندند.
«جهاد» در سال ۱۹۹۱ در طیربا لبنان متولد شد. پدرش، نام برادر شهیدش را برای وی انتخاب کرد. وی همواره در کنار پدر حضور داشت و پس از شهادت او، رابطه تنگاتنگی با سیدحسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت؛ بهطوری که برخی از سیدحسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد میکنند.
جهاد عماد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه میباشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه و مصطفی دارد.
جهاد مغنیه تحصیلات عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد.
☀️🌻
🌴@martyrscomp قرارگاه شهدا
🇱🇧🕊
جهاد فردی بی نظیر بود. وی همانند پدرش یک مبارز بزرگ بود. حاج عماد مغنیه تنها یک عنصر مقاومت در لبنان محسوب نمیشد، بلکه در تمامی کشورهای اسلامی فعالیت میکرد و خدمات زیادی به کشورهای مختلف از جمله عراق، فلسطین، سودان، حتی ایران و دیگر کشورها ارائه کرد.
جهاد، ویژگیهای خود را از خصایص شخصیتی حاج عماد کسب کرده بود. وی در واقع، نسخه کوچک شده حاج عماد محسوب میشد. تمامی تواناییهای جهاد از جمله قدرت مدیریت، قدرت برقراری ارتباط با مردم و محبت به آنها همگی نشأت گرفته از ویژگیهای شخصیتی حاج عماد بود. جهاد تمام تلاش خود را کرد تا از گنجی به نام عماد مغنیه نهایت بهرهبرداری را داشته باشد. اگر ما شخصیت عماد مغنیه را نشناسیم، شخصیت جهاد را هم نخواهیم شناخت. جهاد یکی از ثمرات عماد محسوب میشود.
حاج عماد پیش از شهادت، بسیار به جهاد رسیدگی میکرد. وی جهاد را به کلاسهای آموزش نظامی میفرستاد و مهارتهای مختلف را به او آموزش میداد. علاوه بر این، حاج عماد تلاش بسیاری را برای تقویت جهاد در زمینههای فرهنگی و علمی به کار بست. جهاد تلاش گستردهای برای فراگیری علوم مختلف داشت. در فراگیری و هضم و بهرهبرداری از علوم مختلف بسیار سریع عمل میکرد. حتی در مواقعی که جهاد بنابر دلایل مختلف از جمله شرایط سنی قادر به فراگیری برخی از علوم در فضای دانشگاه نبود، به مطالعه دقیق کتابهای مربوط به حوزه مورد علاقهاش میپرداخت و بدون رفتن به دانشگاه هر آنچه را که اراده میکرد، فرامیگرفت.
🌻☀️
🍁@martyrscomp قرارگاه شهدا
🇱🇧🕊
دوران تحصیل جهاد در دانشگاه یکی از برجستهترین دوران زندگی وی محسوب میشود. وی در دانشگاه آمریکایی بیروت تحصیل میکرد. جهاد در دانشگاه با پیروان ادیان و مذاهب مختلف از جمله مسیحیان، اهل تسنن و دروزیها در ارتباط بود. وی سه سال از زندگی خود را در فضای دانشگاهی گذراند و در طول تمامی این سالها تلاش زیادی برای تربیت فرهنگی جوانان انجام داد. وی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آمریکایی بیروت را در زمینههای فرهنگی تحت آموزش خود قرار داده بود. در واقع، جهاد به نوعی نماینده فرهنگی حزبالله در دانشگاه آمریکایی بیروت بود.
اکنون به سراغ هریک از آن دانشجویان بروید، به خوبی خواهید یافت که تمامی آنها به دنبال آن هستند تا از خود شخصیتی همانند شخصیت جهاد بسازند. همه آنها به جهاد به چشم الگویی در تمامی زمینهها مینگریستند. حتی آنها به نحوه لباس پوشیدن جهاد نیز توجه داشتند و تلاش میکردند در لباس پوشیدن نیز مشابه جهاد باشند.
جهاد زمانی که وارد دانشگاه شد ۱۸ یا ۱۹ سال داشت. واقعا جای تعجب دارد که چگونه جوانی با این سن و سال کم میتواند در یک دانشگاه تأثیر بسزایی بر دانشجویان هم سطح خود داشته باشد.
جهاد در این برهه از زندگی خود میان دو گزینه «فعالیت فرهنگی داوطلبانه» و «فعالیت نظامی» که در حقیقت به آن عشق میورزید، گزینه اول را انتخاب کرد. او به این نتیجه رسیده بود که اولویت در آن برهه، تقویت فرهنگی جوانان است. وی گام گذاشتن در مسیر فرهنگی را در آن زمان نوعی تکلیف میدانست و قصد داشت تا از ظرفیتهای جوانان بهرهبرداری کند.
از همین روی، جهاد در طول دو سال، تلاش بیوقفهای را در راستای تربیت نیروهای جوان برای حزبالله لبنان انجام داد. وی در واقع، بیش از آنکه رهبری جوانان دانشگاهی را برعهده داشته باشد، با آنها رابطه برادری برقرار کرده بود. آثار اقداماتی را که جهاد در آن زمان در دانشگاه آمریکایی بیروت انجام داد، امروز به عینه میتوان در این دانشگاه دید.
☀️🌻
💢@martyrscomp قرارگاه شهدا