eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.8هزار عکس
17.7هزار ویدیو
351 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
توضیح کتاب: این کتاب یادنامه سردار شهید "محمد کدخدایی "است که از سوی کنگره سرداران و چهارده هزار شهید استان فارس تهیه و منتشر گردیده است .در این یادنامه، شخصیت، منش، رفتار و خصوصیات شهید کدخدایی در قالب 17داستان‌واره کوتاه براساس خاطرات دوستان، همرزمان، بستگان و آشنایان آن شهید بازگو شده است .
مؤلف:  علیرضا نسیمی   ناشر: کنگره ‌سرداران ‌و چهارده‌ هزار شهید استان ‌فارس   ویراستار:  بابک طیبی   زبان: فارسی   رده‌بندی دیویی: 955.0843   سال چاپ: 1380   نوبت چاپ: 1   تیراژ: 3000 نسخه   تعداد صفحات: 112   قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)   شابک 10 رقمی: 9645719410   شابک 13 رقمی: 9789645719416   کد کتاب در گیسوم: 1193030
بانوی کدخدا: بر اساس خاطرات مرضیه رجبی همسر سردار شهید سیدمحمد کدخدا (فرمانده گردان امام حسین (ع) لشکر 19 فجر) مؤلفان:  فاطمه رعیت‌نژاد، سمیه سروش‌نژاد   ناشر: صریر (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس)   زبان: فارسی   رده‌بندی دیویی: 955.0843092   سال چاپ: 1400   نوبت چاپ: 1   تعداد صفحات: 164   شابک 10 رقمی: 6003316748   شابک 13 رقمی: 9786003316744   کد کتاب در گیسوم: 11817144    
سلام های عاشقانه! همدم دل تنگی‌ها اين اواخر اكثر دوستان سيد محمد شهيد مي‌شدند و اين ترس در دل من هم افتاده بود كه ممكن است ديگر صداي سيد محمد را نشنوم. به اين صرافت افتادم كه صداي ايشان را به عنوان يادگاري براي خودم نگه دارم. يك نوار خام تهيه كردم و وقتي مي‌خواست به جبهه برود به او دادم و از او خواستم تا صدايش را براي من ضبط كند. چند بار به مرخصي آمد، اما هر بار، نوار خالي بود. بهانه مي‌آورد كه فراموش كردم. يك روز صبح ديدم در آشپزخانه با صداي بلند، دعا مي‌خواند. ضبط ‌صوت را بردم و مخفيانه شروع به ضبط صدايش كردم. تا متوجه من شد دعا را قطع كرد. من ناراحت شدم، ‌گفتم: «اصلاً ديگر صداي شما را نمي‌خواهم.» چند روز بعد از آن ماجرا ديدم نوار را آورد و گفت: «اگر قبول كني، اين را برايت ضبط كردم.» در آن نوار به ائمه اطهار(ع) سلام داده بود. سلام‌هاي عاشقانه سيد شد‌ همدم دلتنگي‌هايم در شب و روزهاي فراق.
زنده باد بسیجی... سید آرام نزدیک شد و بی جلب توجه خم شد و دست دوستم را که به ماشین تکیه داده بود را بوسید. دوستم با عصبانیت گفت: این چه کاریه سید! خندید و گفت:وقتی امام می گوید من دست بسیجی ها را می بوسم، ما باید پای بسیجی ها را ببوسیم! هدیه به شهیدسیدمحمدکدخدا صلوات- شهدای فارس
در میدان مین... "معبر را برای ما باز کردند!" میدان مین بی معبر بود.گفتم سید من به ان طرف میدوم از جاپای من بچه هارا بکش عقب،اگه هم رفتم رومین سینه خیزراه راباز میکنم! سیدگفت نه مهدی توبمون من میرم! بلاخره هردو دست دردست هم شروع کردیم به دویدن،مین هارا زیرپاحس میکردیم اماعمل نمیکردن..؟! هدیه به شهیدان مهدی ظل انوار و سید محمدکدخدا صلوات "شهدای فارس"
شمع صراط 3 روایت هایی کوتاه از سردار شهید سید محمد کدخدا عنوان: سید محمد قطع: پالتویی تعداد صفحه: 68 صفحه مصور قیمت: 1000 تومان سال انتشار: 1390 چکیده: سید محمد کدخدا یکی از محجوب ترین و دوست داشتنی ترین شهدای استان فارس. سید عزیزی که از اولین روز های تشکیل سپاه استان فارس به این نهاد مقدس پا گذاشت و خود را وقف دفاع از دستاوردهای این انقلاب نمود. سید محمد یار و رفیق جدا شدنی حاج مهدی زارع است که با او قول قرار ها برای شهادت دارد اما... این کتاب کوچک تنها روایت هایی اندک از این سردار بی نظیر ایران سرفراز است. ان شاالله به زودی و با عنایت خود شهید این جلد از شمع صراط با تغیرات کلی به چاپ خواهد رسید.
شهادت آخرين ماموريت او فرماندهي گردان امام حسين عليه السلام و خط شکني سرنوشت ساز کربلاي 5 بود. پس از اينکه چندين محور را آزاد کرد و تعداد زيادي از کفار را به هلاکت رساند در 19 دي ماه 1365 در جبهه شلمچه به آرزوي ديرينه اش که همان شهادت در راه خدا بود رسيد و به ديار معشوق شتافت .