گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، مریم مجتهدزاده، رئیس سازمان نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدس با حضور در منزل شهید اوحدی، با مادر این شهید گرانقدر دیدار و از وی دلجویی کرد. در این دیدار فاطمه قربان، معاون برنامهریزی و مالی اداری سازمان و شهناز اشکیان، معاون امور استانهای سازمان نیز حضور داشتند.
مجتهدزاده مادران شهدا را شاهدانی بیادعا که نزد پروردگارشان مأجورند، معرفی کرد و اظهار داشت: مادران شهدا با خدا معامله کردند و قطعاً اجر شهیدپروری کمتر از شهادت نیست. مادران و همسران شهدا در طول هشت سال دفاع مقدس حماسههای جاویدی ساختند که تاریخ همیشه از آن یاد خواهد کرد. آنها با صبر و استقامت خود دشواریها را تحمل کردند و هماکنون نیز در تمام عرصههای مختلف کشور، حضوری پررنگ دارند و دیگر بانوان کشور را پیوسته به این حضور تشویق میکنند.
رئیس سازمان نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدس ادامه داد: اگر شهیدان ما با تأسی از اعمال و رفتار امام حسین(ع) درس فداکاری و وفاداری و از خودگذشتگی و شجاعت و شهامت آموختند و در عمل نیز آن را به اثبات رساندند و در راه دفاع از اهداف مقدس اسلام جانفشانی کردند و حماسهای جاوید آفریدند، بیشک آموزگاری داشتهاند بهنام «مادر» که در دامان پرمهر او و در کلاس درس او، به این مقام رسیدند.
در ادامه مادر شهید اوحدی گفت: خداوند سه پسر به من عنایت کرد، هر سه پسرم با هم در یک روز به جبهه رفتند. شب عملیات والفجر مقدماتی سعید اسیر شد و محمدحسین شهید و پسر کوچکم مجروح شد. محمدحسین چند ماه قبل از شهادتش گفت میخواهم ازدواج کنم. عقد کرد و به جبهه رفت. در واقع قاسموار ازدواج کرد، مهریه همسرش مهریه حضرت زهرا(س) بود و در اتاقش روی کاغذ دیواری نوشته بود «ارزش این ازدواج را نه پول و طلا بلکه فریادهای الله اکبر خمینی رهبر رزمندگان تعیین میکند.
وی افزود: بعد از این موضوع من احساس کردم دیگر آماده شدهام و آمادگیاش را دارم، وقتی خبر شهادتش را شنیدم خوشحال شدم و در مراسمش مشکی نپوشیدم. لباسی سبز با سربندی قرمز که از جبهه برایم آورده بودند تنها وسایل بازمانده از شهید بود. دوست نداشتم کسی به من تسلیت بگوید. شهادت پسرم تبریک داشت نه تسلیت ما هم با الگو گرفتن از صبر حضرت زینب(س) توانستیم به فضل خدا صبر پیشه کنیم.
خانم اوحدی مادر شهید محمدحسین (مسعود) اوحدی در یادمان شلمچه حضور یافت و به مقام شامخ شهدای گمنام ادای احترام کرد.
در حاشیه این حضور مادر شهید محمد حسین اوحدی در گفت گو با خبرنگار مستقر در یادمان شلمچه گفت: وقتی پسرم شهید شد سجده کردم و شکرگزار خدا بودم چون پسرم به آرزویش رسید.
خانم اوحدی گفت: خداوند ۳ پسر به من عنایت کرد که سعید در آمریکا درس خوانده بود اما ۶ ماه مانده به اتمام تحصیلش درس و دانشگاه را رها کرد و به ایران آمد محمد حسین پسر دوم من بود که دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد رشته مهندسی راه و ساختمان و شاگرد اول دانشگاه تهران و پسر کوچکم هم مرحله اول کنکور سراسری قبول شده بود.
وی بیان کرد: هر ۳ پسرم با هم در یک روز به جبهه رفتند. شب عملیات والفجر مقدماتی سعید اسیر شد و محمدحسین شهید و پسر کوچکم مجروح گردید.
این مادر شهید در پاسخ به این سوال که چگونه یک مادر از فرزندش دل میکند این گونه عنوان کرد: محمدحسین همیشه از سختی های زندگی حضرت زهرا (س)، مظلومیت امام حسین(ع) و صبر حضرت زینب (س) برای ما میگفت و در واقع برای ما این آماده سازی را به وجود آورده بود.
وی ادامه داد: چند ماه قبل از شهادتش گفت میخواهم ازداواج کنم، عقد کرد، به جبهه رفت در واقع قاسم وار ازدواج کرد، مهریه همسرش مهریه حضرت زهرا بود و در اتاقش روی کاغذ دیواری نوشته بود «ارزش این ازداواج را نه پول و طلا بلکه فریادهای الله اکبر خمینی، رهبر رزمندگان تعیین میکند.»
خانم اوحدی گفت: بعد از این موضوع من احساس کردم دیگر آماده شده ام و آمادگی اش را دارم، وقتی خبر شهادتش را شنیدم خوشحال شدم و در مراسمش مشکی نپوشیدم لباسی سبز با سربندی قرمز که از جبهه برایم آورده بود، دوست نداشتم کسی به من تسلیت بگوید شهادت پسرم تبریک داشت نه تسلبت ما هم با الگو گرفتن از صبر حضرت زینب (س) توانستیم به فضل خدا صبر پیشه کنیم.
وی در ادامه درباره فرزند دیگرش سعید اوحدی گفت: ۱۰ سال در اسارت بوده و چه سختی های زیادی را متحمل شد اما هیچ کدام به اندازه فاجعه منا او را آزار نداده است.
این مادر شهید خاطرنشان کرد: بعد از فاجعه منا ما با سعید در تماس بودیم و او خیلی متاثر بود و به شدت گریه و گاهی بریده بریده صحبت میکرد و در حال جستجوی اجساد قربانیانی بود که با بی کفایتی مسئولین صعودی از تشنگی و خفگی به شهادت رسیدند.
وی درباره شعار امسال راهیان نور یعنی ما آماده ایم تاکید کرد که ما جوانان خوبی داریم اما باید به آنها فرصت داد تا به خود ببایند.
خانم اوحدی گفت: این درست است که بعضی از جوان ها با پوششان با رفتارشان به شهدا و خانواده شهدا بی احترامی میکنند این ها از بد ذاتی آنها نیست از عدم شناخت می آید و الا همین جوانان اسم ایران و غیرت و ناموس به میان بیاید مثل جوانهای نسل انقلاب و جنگ دنیا را متحیر خواهند میکنند.
معرفی کتاب خاطرات و زندگینامه شهید محمدحسین (مسعود) اوحدی
خاطرات و زندگینامه شهید محمدحسین(مسعود) اوحدی نوشته صدیقه حجتی را انتشارات نور علم منتشر کرده است.
درباره کتاب خاطرات و زندگینامه شهید محمدحسین(مسعود) اوحدی
در این این کتاب فرازهایی از زندگی و خاطراتی را که درباره این شهید بزرگوار دفاع مقدس نقل شده میخوانید. شهید محمدحسین اوحدی زاده بروجرد بود در تاریخ ۸ بهمن سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی، در رقابیه به شهادت رسید.این شهید بزرگوار از نخبگان دانشکده فنی دانشگاه تهران بود و در رشته مهندسی ساختماتن تحصیل میکرد.
خواندن کتاب خاطرات و زندگینامه شهید محمدحسین(مسعود) اوحدی را به چه کسانی یپشنهاد میکنیم
علاقهمندان به خواندن خاطرات و سرگذشت شهدای جنگ تحمیلی و دوستداران ادبیات پایداری.
وصیتنامه شهیدمحمدحسین اوحدی
بسم الله الرحمن الرحیم
بابا و مامان عزیزم این نوشتهها را در زمانی مینویسم که بیش از چند روز به شروع عملیات باقی نمانده و در شرایطی مینویسم که بی هیچ مبالغهای صلاحیت شهید شدن را در خودم نمیبینم با اینحال بقول حافظ :
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت.......هست اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
و شاید فضل و رحمت الهی شامل حال ما هم شد و به سعادت شهادت نایل شدیم به همین دلیل مسائلی چند را به عنوان پیامی برای شما مینویسم.
بابا و مامان خوبم شما الان نوشتههای فرزندتان را میخوانید که پیش شما نیست شاید انتظار داشتید که بزودی برگردد و شما شاهد آغار مرحله جدیدی از زندگیش باشید ولی آنچه تحقق یافتنی است خواست خداست که در آن رحمت و سعادت برای ما نهفته است و این ما هستیم که همیشه باید خواسته ها و آرزوها و آمالمان را از فراز و نشیب واقعیتها عبور دهیم و اگر در این راه خود را تسلیم امامتی بکنیم که ما را بسوی نور و روشنی میبرد و حجت آشکار خدا بر زمین است و آنگاه آنچه پیدا میشود قضا و قدر الهی است و قطعاٌ سعادت ما را در برخواهد داشت و در این راه آنچه رستگاری و سعادت ما را تضمین میکند صبر و استقامت و پایداری ما در میدان ابتلائات و آزمایشهای الهی و دل کندن از وابستگی ها و خواسته های نفسانی است.قطعاٌ در این راه بصورت سدها و موانعی جلوه گر خواهند شد و آنچه که اینک ما نیز با آن مواجهیم چیزی جز تحقق همان واقعیت نیست
انقلاب اسلامی در طلوع خونینش نوید صبح روشنی و نور را میدهد و امام عزیزمان خمینی بت شکن گویی منادی فلاح و رستگاری،بیداری شده و این مائیم که باید کوله بار ایمان را محکم کنیم.
بابا و مامان خوبم بعد از سه سالی که از انقلاب میگذرد اینک بخوبی شاهد رشد و شکوفایی انقلاب اسلامی که نویدبخش آزادی و پیروزی همه مستضعفین است هستم.و آنچه که این پیروزی را امکانپذیر ساخته اراده و همت توده های مستضعف و صبر و استقامت آنها و خونهای شهدای انقلاب گلگون ساخته اند و نیز یاری و رحمت خدای کریم است.
هر روز که میگذرد توطئه های امپریالیستها و صهیونیستها و دشمنان انقلاب ابعاد تازهتری میبابد.گویی همه ابرقدرتها و عمالشان مرگ خویش را در ادامه حیات انقلاب دیده اند که اینگونه دیوانه وار به آن حمله میکنند.در این میان آنچه که تداوم انقلاب را ممکن میسازد عزم و اراده و از خودگذشتگی ما و توکلمان بر خداست که او یاری دهنده مستضعفان است.
بابا و مامان خوبم همیشه به شما فکر می کنم احساس میکنم که شما چقدر بخاطر ما سختی ها کشیدید و ما چقدر در مقابل شما کوتاهی کردهایم و ناسپاس بوده ایم ولی گاهی وقتها که به خدا فکر میکنم احساس گناه بیشتری میکنم که خداوند چقدر رحیم است و چه نعمتها به ما داده و در مقابل ما چقدر کفران نعمت کرده ایم و چه ناسپاسیم و در عبادتش و بجا آوردن شکر این نعمتها کوتاهی میکنیم.
بابا و مامان عزیزم همانگونه که شهادت برای من آغاز یک تحول در جهت قرب به خداست امیدوارم که در شما هم سرآغاز دوره ای جدید و تحولی در جهت قرب بیشتر به خدا و پیوند با پیغمبر اکرم و خاندان معصومش باشد.
ما که احیاء کنندگان دوباره نهضت اوئیم باید که چون او به میدان رویم.تا حماسه های علی اکبرو قاسم ها را زنده کنیم.به آنها عینیت دوباره بخشیم.تا وقتی تازه دامادها در غربت دلشان گرفت حضرت قاسم را یاد کنند و برادران در غم برادر حضرت عباس را و خواهرانمان گوشه ای سنگینی بار غم زینب (س)را حس کنند و مادرانمان با حضرت فاطمه (ع)همدرد شوند و او را بیشتر یاد کنند و این شاید قدمهایی باشد در شکستن نفسمان و هجرت بسوی الله،خاندان پیامبر بالاترین تجلیات ذات خدا هستند و وجه الله هستند.
بهرحال عزیزانم دوست ندارم بعد از شهادتم آنچنان به ماتم نشینید که خدای ناکرده کمتر به انقلاب و امام عزیز فکر کنید.بلکه روح من آنگاه شاد خواهد شد که شاهد باشم شهادتم پیوند شما را با انقلاب بیشتر کرده و باعث فعالتر کردن شما در امر انقلاب و یاری اسلام و خدمت به امام عزیز شده و باور داشته باشید که خدا شما را دوست تر داشته که سعادت شهادت را نصیب فرزندتان کرده تا شما به او نزدیکتر باشید و با ثبات در ایمان و صبر بر این بلا و آزمایش دیر نخواهد بود.
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
وصیتنامه شهیدمحمدحسین اوحدی بسم الله الرحمن الرحیم بابا و مامان عزیزم این نوشتهها را در زمانی مین
همدیگر را بار دیگر در قیامت نزد خداوند متعال ملاقات کنیم و در پیشگاهش روسفید باشیم و سیمین عزیزم اینک شاید مسئولیت شما در قبال انقلاب بیشتر شده چرا که پیوندتان با انقلاب حالا پیوندی خونین شده و باید که اراده ای مستحکم این پیوند را هرچه بیشتر در جهت خدا عمق دهد.
امیدوارم که بیشتر به فکر مامان و بابا باشید چون شما شهید دادههایی هستید که باید تسکین بخش پدر و مادر شهید داده ای باشید.شاید برای شما از امام گفتن و اینکه نگذارید چیز تازه ای نباشد شمائی که هر کدامتان یاران امام هستید که قلباٌ به او نزدیکتر از من هستید و خدا انشاءالله این انس و محبت را بیشتر کند.امیدوارم که هرچه بیشتر پیوندتان با ائمه معصومین و قرآن عمیق کنید و سعی کنید آیات بیشتری را از قرآن حفظ داشته باشید و تفاسیر را بخوانید و با عمل به احکام قرآن و خودسازی الگوهای زنده ای باشید از علم و تقوا که جامعه انقلابی ما به چون شماهایی نیاز دارد و پرچم پیروزی انقلاب خونین است و عزمتان در تداوم راه خونین آن ناگسستنی است و هم شما از علم و تقوا که توشه های این راه پر فراز و نشیب برخوردارید.
در آخر امیدوارم که اگر در برخورد با شما گاهی اشتباهاتی از من سر میزده که موجب ناراحتیتان میشدم حتماٌ مرا ببخشید و همینطور از همگی اهل فامیل و آشنایان و دوستان هم اگر مواردی این چنین بوده امیدوارم که مرا عفو کنند و در آخر سعی کنید که زهره را هم تنها نگذارید و او را از خودتان بدانید که او هم همدرد شماست که حتماٌ او هم شما را تنها نخواهد گذاشت.
برافراشته باد پرچم خونین قرآن در سرتاسر جهان
پررهرو باد راه شهیدان انقلاب اسلامی
مسعود توحیدی
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر
# شهید_محمد_حسین_اوحدی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
شادی روح شهدا صلوات.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊