eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
41.2هزار عکس
17.9هزار ویدیو
353 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید . 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ 🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم 🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
 نوع ایثار: شهید   نام: نبی نام خانوادگی: نوری مادوانی  نام پدر: لطف اله نام مادر: –  تاریخ تولد:۱۳۴۱/۰۴/۰۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۰۳/۲۲  وضعیت تاهل: متاهل دین و مذهب: اسلام-شیعه  نحوه شهادت: – عملیات: – محل شهادت:پیرانشهر محل تولد: فارس-داراب محل : –مسئولیت در جبهه:-  تحصیلات: ابتدایی رده اعزام کننده: سرباز وظیفه
زندگی‌نامه شهید «نبی نوری‌مادوانی» شهادت بهترین پاداش سرباز وطن بود آرشیو زندگی نامه شهید نبی نوری در دوره سربازی به ارتش پیوست و برای دفاع از میهن و مقابله با متجاوزان وطن و خود فروختگان داخلي راهی کردستان شد و هنگام پاسداری از وطن در منطقه «پسوه» کردستان به فیض شهادت نائل آمد.
زندگی‌نامه شهید «نبی نوری‌مادوانی» شهادت بهترین پاداش سرباز وطن بود آرشیو زندگی نامه شهید نبی نوری در دوره سربازی به ارتش پیوست و برای دفاع از میهن و مقابله با متجاوزان وطن و خود فروختگان داخلي راهی کردستان شد و هنگام پاسداری از وطن در منطقه «پسوه» کردستان به فیض شهادت نائل آمد. نوید شاهد: شهید «نبی نوری‌مادوانی» فرزند «لطف‌اله»، 2 تیرماه 1341، 6 ماه پس از فوت پدرش در روستای «مادوان» از توابع شهرستان «داراب» استان فارس دیده به جهان گشود. دوران کودکی خود را در دامان پاک مادری پرهيزکار و مهربان گذراند. با رسیدن به سن هفت سالگی وارد مدرسه شد و دوران ابتدایی و راهنمايی را با موفقیت در مدرسه زادگاهش گذراند.  شهید نوری پس از پایان تحصیل به شغل رانندگی پرداخته و چون پدرش را از دست داده بود از این طریق به امرار معاش خانواده کمک می‌کرد. 27 اسفند‌ماه 1360 با دخترعموی خود ازدواج کرد، ثمره این ازدواج یک پسر بود که مانند شهید 6 ماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد. ایشان با رسیدن به سن 19 سالگی خود را به حوزه نظام وظیفه شهرستان داراب معرفی کرد و برای گذراندن دوره آموزشی به شهر کرمان اعزام شد. پس از گذراندن دوره به ارتش پیوست و برای دفاع از میهن و مقابله با متجاوزان وطن و خود فروختگان داخلي راهی کردستان شد. این شهید والامقام پس از رشادت‌ها و دلاوری‌های بسیار در راه دفاع از میهن، 22 خرداد 1363 هنگام درگیری با نیروهای خود فروخته کومله و دموکرات در منطقه «پسوه» به فیض شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهرش پس از استقبال باشکوه مردم شهیدپرور فارس در گلزار شهدای فسا آرام گرفت. روحش شاد و راهش پررهرو باد.
خاطرات نبی نوری مادوانی آنچه در زیر آمده گفته ها و خاطرات خانم نوری است از همسر شهید بنی نوری مادوانی در اوایل زندگی مان با شهید بنی سختیهای بسیار کشیدم اما چون او را در زندگی داشتم تحمل آن برایم آسان می شد من با بنی حدود یک سال با هم زندگی کردیم من پسر عموی من بود مرد بسیار خوش اخلاقی بود بسیار احترام گذار بود به تمامی اقوام و خویشان سرکشی می‌کرد حتی ۵ برادرش را در طول هفته سر می‌زد و پدر و مادر من هم که عمو و زن عمویش بودند احترام بسیار می گذاشت. شهید بنی در مورد رعایت مسائل دینی خیلی متعصب بود عبادتش را انجام می‌داد نماز و روزه هاش به موقع انجام می داد و برای روزه گرفتن مقید بود در مورد حجاب بسیار حساسیت به خرج می داد و می گفت مبادا کسی از شما خورده‌ای بگیرد و خدای نکرده از این که همسر من هستی زبانزد باشی در خصوص بی تفاوتی حتی در حجاب سفارش می کرد اگر من نیامدم فرزندم را تربیتی اسلامی بنما به مدرسه بفرست و او را با خدا بزرگ کن چند بار گفت در کردارشان خودفروخته گان کومله و دیگران مردم به خصوص رزمندگان را به درختان جنگل می بندند.و ممکن هست من هم مثل یکی از آنها اما شما ناراحت نباشید من سرباز هستم و باید به کشور در همچون زمانی کمک کنم حالا چه پیش می آید هر چه بیاید خیر است ما هم مثل هزاران جوان این آب و خاک که می آیند از کشور و ناموس مملکت شان دفاع می کنند خون من که رنگین تر از آنها نیست اگر هم شهید بشویم که زهی سعادت و افتخار انگار که به دلش برات شده بود.  که شهید خواهرش روز آخری که رفت سر مرا بوسید هنوز که هنوزه هست گرمی این بوسه را از یاد نمیبرم خداوند او را به شهیدان کربلا محشور فرماید.