نذر کردم تا #بیایی هرچه دارم مال تو
چشم هاے خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم باهزاران آرزو
آرزویم هیچ،قلب بیقرارم مال #تو
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 پیامبرگرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم:
♻️افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج.
🔷افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیهالسلام است.
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی
هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ
دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ
طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا”
📚الشِّهاب فیالحِکَم و الآداب، ص ١٦
و سلام بر او که می گفت(:
شجاع ڪسے نیست ڪہ نترسه!🍃
کسیه که میترسه و میگه خدایا ببین من می ترسم!
ولے با وجود ترسم میرم جلو ...
چون تو رو دوست دارم و بهت ایمان دارم :)♥️
| شهیدمصطفیصدرزاده |
#صبحتون_شهدایی
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجاز
اَلسَّلامُعَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُویاشَریکَالْقُران
وَیااِمامَ الْاُنسِوَالْجان
سلام بر خورشید تاریکیها و ماه کامل
سلام آفتاب حقیقت
سلام ماه تمام قلبم
داشتنت، داشتهای است بسیار عظیم تر از حد تصورات ما
بسان ذرهای که خورشید داراییش باشد!!
سلام امام زمانم🌸
دلتونو یه جایی جا بذارید که اگه بعد از صد سال یادتون اومد، بگید ارزشش رو داشت...!!
🍃بچه های تفحّص تلاش زیادی کردند،اما شهیدی پیدا نمی شد یکی از دوستان نوار مرثیه ایام فاطمیه راه گذاشت اشک همه جاری شد.
🔸آن روز ، رمز حرکت ما نام مقدس مادر رزمندگان بود مشغول جستجو بودیم که یک دفعه استخوان یک بند انگشت نظرم را جلب کرد.
🔸با سرنیزه مشغول کندن شدم یک تکه پیراهن از زیر خاک نمایان شد مطمئن شدم شهیدی در اینجاست با ذکر یا زهرا خاک ها را کنار زدیم متوجه شدیم شهید دیگری هم در کنارش قرار دارد به طوری که صورت هایشان رو به همدیگر بود.
🔸وقتی پیکر شهدا را خارج کردیم،با کمال تعجب مشاهده کردیم که پشت پیراهن هردو شهید نوشته شده:«می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم»
📚برگرفته از کتاب «مهرمادر». اثر گروه شهیدابراهیم هادی
رفتم جلو، احوالش را که پرسیدم، گفتم:
شما چرا ایستادی تو صف غذا، آقای برونسی؟!
مگه فرمانده گردان...
نذاشت حرفم تموم بشه. خنده از لب هاش رفت.
گفت: مگه فرمانده گردان با بسیجیهای دیگه فرق میکنه که باید غذا بدون صف بگیره؟!
بسیجیها خیلی مانع این کارش شده بودند،
ولی از پس او بر نیامده بودند...
#شهید_عبدالحسینبرونسی🕊🌹