11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
شهید احسان حدائق

نام :احسان
نام خانوادگى :حدايق
نام پدر :علاالدين
تاريختولد :1340/ /
ش.ش :1695
محلصدورشناسنامه :تهران
تاريخ شهادت :02/08/61
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم با دشمن-توسط دشمندرجبهه
استان :بنيادشهيداستانفارس
شهر :ادارهبنيادشهيدشيراز
زندگی نامه شهید احسان حدائق
شهید احسان حدائق در سال ۱۳۴۰ در شهر شیراز متولّد شد و تحصیلات را با موفقیت گذراند. آشنایی جوانی پر شور با حضرت آیتاللّه سیّد علیمحمّد دستغیب « مدظلهالعالی» به عنوان محور انقلابیون در شهر شیراز روح او را بیش از پیش به امام و اهداف الهی ایشان علاقه مند کرده بود و در دبیرستان، جزء عناصر موثر انقلابی و عضو فعّال انجمن اسلامی بود.
در دورهی دبیرستان به فعّالیتهای مختلف در راستای اهداف مقدس انقلاب مشغول بود و با مطالعه و تحقیق حول مسایل اعتقادی با بحرآنهای فکری آن زمان مقابله میکرد ولی در عین حال هم دوش دیگر انقلابیون در مبارزات شرکت داشت.
با اوج گیری نهضت اسلامی در سال ۵۷ در کلّیهی جریانات انقلاب و تنظیم راهپیماییها و با عضویت در کمیتهای مخفی پیشبرد مسائل انقلاب در شهر از جمله: بستن بازار، درگیری با عوامل حکومت طاغوت و چاپ و توزیع اعلامیههای امام، ایجاد نمایشگاههای کتاب، تظاهرات آذر ماه ۵۷ و نیز در حمله به شهربانی شیراز و سقوط آن شرکت فعّال داشت و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، چندین بار دستگیر و زندانی و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایجاد اوّلین کمیتهی انقلاب اسلامی نقش داشت. در کمک به کنترل نظم شهر و نیز دستگیری ساواکیها و مأمورین اطّلاعات شهربانی تلاش فراوان مینمود.
پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با این نهاد همکاری داشت و سپس در دادگاههای انقلاب اسلامی در خدمت حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب« مدظلهالعالی» به فعّالیت پرداخت. مدّتی را در حزب جمهوری اسلامی شیراز فعّالیت داشت و در تهران با دانشجویان پیرو خطّ امام همکاری مینمود.
مدّتی بعد در چندین کمیتهی پاکسازی ادارات و سازمآنها از جمله مخابرات، گمرک و آموزش و پرورش با جدّیت همکاری داشت.
ارتباط این جوان انقلابی با پایگاه انقلاب، مسجدقبا«آتشیها» تا آخرین روزهای عمر پر برکتش به عنوان یک مکان انس و شناخت ترک نشد.
تدیّن و تعبّد نسبت به اسلام عزیز، عشق و علاقه و تبعیّت محض از حضرت امام خمینی(ره)، شجاعت فوق العاده و اخلاص در عمل، مکتوم داشتن کارهایی را که برای اسلام میکرد، بینش سیاسی و ذهن فعّال اطّلاعاتی و نظامی، راستگویی و صداقت در گفتار، تواضع، ساده پوشیدن، اهمّیت دادن به جماعت و پشتیبانی از خطّ امام و علاقه و ارادت فراوان نسبت به حضرت آیت اللّه العظمیمنتظری(ره)، خصوصیات بارز اخلاقی وی را تشکیل میداد.
که در سایه ارادت عاشقانه در محضر حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب «مدظلهالعالی» کسب نموده بود و ایشان را استاد معنوی و عرفانی خود میدانست. علاقه به معارف اسلامی او را به فضای معنوی حوزه علمیه کشاند و با علاقه فراوان بخشی از عمر پر برکت خود را صرف این مهم نمود.
به تجهّد، نماز شب، دعا، راز و نیاز، گریه و توسّل به ائمّهی معصومین: خصوصاً امّالائمّه فاطمهی زهرا(س) علاقهی فراوان داشت و به ایشان متمسّک بود. به راحتی بخشش میکرد و انفاق و ایثار در وجودش مشهود بود.
زمان شهادت شهید احسان حدائق
با شروع جنگ تحمیلی دو بار به جبهه عزیمت نمود. اوّلین بار در عملیات طریق القدس شرکت نمود و از ناحیهی بازو مجروح گردید ولی این عاشق شیفته در سفر دوّم در عملیات بیتالمقدّس (آزادی خرّمشهر) شرکت کرد و در جریان پاکسازی نخلستآنهای ابتدای خوئین شهر در تاریخ۲/ ۳/ ۶۱ با اصابت تیر مستقیم به قلبش دعوت حق را لبیک گفت و سیر سریع حرکت الهی خود را با آن همه شور شوق برای رسیدن به مقصود با بهترین صورت به پایان رساند و به درجهی رفیع شهادت نائل گردید. در نهایت پیکر مطهّر شهید حدائق در صحن بارگاه ملکوتی حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) به خاک سپرده شد.
«میاندار»؛ روایتی دلنشین از زندگی شهید احسان حدائق رزمنده عملیات فتح خرمشهر
یک نویسنده کتاب گفت: «شهید احسان حدائق» یکی از شهدای خاص بوده است که داستان شهادت و حضورش در عملیات فتح خرمشهر برایم بسیار جذاب بود شاید این موضوع باعث شد تا قلم به دست بگیرم و به ثبت مستند زندگی این شهید بپردازم.
به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، مریم شیدا در گفتوگویی پیرامون مضمون کتاب «میاندار» گفت: کتاب «میاندار» سرگذشت زندگی «شهید احسان حدائق» است که در عملیات فتح خرمشهر به شهادت رسید، این کتاب منتخب کتاب سال دفاع مقدس شده است.
وی پیرامون علت نگارش کتاب «میاندار» بیان کرد: «شهید احسان حدائق» یکی از شهدای خاص بوده است که داستان شهادت و حضورش در عملیات فتح خرمشهر برایم بسیار جذاب بود شاید این موضوع باعث شد تا قلم به دست بگیرم و به ثبت مستند زندگی این شهید بپردازم.
شیدا با اشاره به ویژگیهای «شهید احسان حدائق» ابراز کرد: «شهید احسان حدائق» تنها شهیدی است که در آستان مقدس شاهچراغ به خاک سپرده شده زیرا این خواسته او بود، البته پس از این که پیکر مطهرش از جبهه به شیراز منتقل شد پدرش درخواست کرده بود تا او را در شاهچراغ به خاک بسپارند. پیش از این نیز شهید هنگامی که در جمع رزمندگان و برخی شهدا حضور داشت اعلام کرده بود که دوست دارد پس از شهادتش پیکرش را در شاهچراغ به خاک بسپارند.
وی پیرامون جذابترین بخش کتاب «میاندار» اظهار کرد: همه بخشهای کتاب «میاندار» جذاب و خواندنی است، اما در فصلی که «شهید احسان حدائق» تاکید فراوانی برای حضور در عملیات فتح خرمشهر دارد بسیار جذابتر است او پس از اصرار فراوان به فرمانده اظهار میکند که باید در این عملیات حضور داشته باشد بررسیهای من نشان داد که وی «امام زمان (عج)» را درک کرده بود و حتی خبر شهادت خود را پیشاپیش فهمیده بود لذا اصرار و پافشاری وی برای حضور در عملیاتی که در سوم خرداد ماه شکل گرفت و به واسطه آن خرمشهر آزاد شد بی دلیل نبود.
وی در رابطه با سبک نگارش کتاب «میاندار» بیان کرد: کتاب «میاندار» در حقیقت یک کتاب روایی است کتاب بسیار ساده نوشته شده کششی که در داستان وجود دارد که مخاطب را برای خواندن ادامه کتاب دعوت میکند در عین حال صداقتی که در شخصیت «شهید احسان حدائق» وجود دارد همچنین سبک زندگی او جذابیت های خاص خود را به مخاطب منتقل میکند.
شیدا با اشاره به علت نامگذاری کتاب «میاندار» مطرح کرد: نگاهی به گذشته «شهید احسان حدائق» نشان میدهد که وی در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه به عنوان یکی از فعالین عرصه انقلاب حضوری پر رنگ داشته و همواره در راهپیماییها بر علیه رژیم شاهنشاهی شرکت کرده و به نوعی پیشرو و میاندار بوده است.
وی به توصیف «شهید احسان حدائق» پرداخت و افزود: اگرچه «شهید احسان حدائق» از خانوادهای مرفه و فرزند پزشک بود، ولی با این حال بسیار ساده و فقیرانه در جامعه ظاهر میشد او بسیار شجاع بود و این یکی از خصیصههای مهم شخصیتی وی محسوب میشد.
شیدا برخورد مخاطبین را با کتاب «میاندار» مورد بررسی و خاطرنشان کرد: سعی کردم کتاب «میاندار» را بر اساس مستندات و حقایق زندگی «شهید احسان حدائق» بنویسم همین امر سبب شد تا قشر نوجوان نیز از آن استقبال کند برخوردها نشان میداد که آنها به خوبی توانسته اند همزادپنداری کنند و «شهید احسان حدائق» را فردی دور از دسترس ندانند.
منبع: میزان
تاملی در زندگی شهید احسان حدائق
دیدار با امام عصر در جبهه نبرد
شهدای شاخص
شهيد «احسان حدائق» سال 1340 در شیراز به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران تحصیلی عازم جبهه نبرد شد. یکی از همرزمان شهید نقل میکند: «هنگامی که او را دیدم چهره ای نورانی داشت تا به حال احسان را اینگونه ندیده بودم. او را قسم دادم که علت نورانی شدن چهره ات را بگو. احسان گفت...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «احسان حدائق» سال 1340 در شيراز دیده به جهان گذاشت. 6 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت و دوران راهنمایی را در مدرسه ايران زمين گذراند. سال 1354 جهت ادامه تحصيل در دبيرستان ابوذر (شاهپور سابق) ثبت نام کرد و مدت 4 سال را در اين دبيرستان گذراند و موفق به اخذ ديپلم متوسطه در رشته علوم تجربی شد.

احسان از سال 1358 در حوزه علميه شيراز مشغول تحصيل شد و از اساتيد شيراز و علما بهره برد. قبل از انقلاب در تظاهرات و راهپيمايی و پخش اعلاميههای امام شرکت کرد و از این رو سال 1356 دو بار توسط ساواک دستگیر شد.
انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. احسان با تمام وجود برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی کوشید. گروهی را تشکیل داد تا بر ضد گروهکها قیام کرد و خود رهبری این گروه را به عهده گرفت.
با آغاز جنگ تحمیلی مشتاقانه به سوی جبهه شتافت و میگفت در تمام موارد جنگ نظر امام را با جان و دل مي پذيرم و نظر امام براي من مطلق است.
مادر شهيد میگوید: احسان با این حال که مجروح بود اما شادابی خاصی داشت و دوستانش را تشويق میکرد که به جبهه بروند و جبهه ها را خالی نگذارند.
شهید حدائق دو بار به جبهه اعزام شد در مرتبه اول از طريق بسيج در عمليات طريق القدس شرکت کرد و از ناحيه بازو مجروح و مدتی در بيمارستان مشهد بستری شد. پس از بهبودی باز راهی جبهه شد. در عملياتهای طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس شرکت کرد.
یکی از همرزمانش از روحیهی بالای احسان روایت می کند و میگوید: احسان در جبهه از روحيهای عجيبی برخوردار بود. هر بار که عملياتی بود التماس میکرد که به همراه بچهها در آن عملیات شرکت کند. عمليات طريقالقدس وقتی مجروح شد عمليات را رها نکرد و این خود نیز موجب تقويت روحيهی همهی رزمندگان شد.
و برادر از آخرین دیدار عنوان می کند: روزی که احسان میخواست به جبهه اعزام شود بعد از ناهار چند ساعت نوحه خواند و بسيار گريه کرد و بعد نزد پدر رفت و از او حلاليت طلبيد و در آخرين لحظه خيلی برافروخته شده بود و چهرهای نورانی داشت. کیف لباسی خود را نبرد و وقتی به او گفتم لباسهايت را ببر گفت ديگر نيازی نيست.
یکی دیگر از همرزمان احسان میگوید: احسان در عملیات از فرمانده اجازه رفتن به خط را گرفت. ولی فرمانده اجازه نداد و به ناچار به عقب بازگشت. هنگامی که او را دیدم چهرهای نورانی داشت تا به حال احسان را اینگونه ندیده بودم. او را قسم دادم که علت نورانی شدن چهرهات را بگو. احسان گفت: قسمت می دهم تا وقتی زنده هستم این راز را به کسی نگویی. من امام زمان را ملاقات کردم و ایشان گفته اند که امشب مهمان ما هستی.
یکی از دوستان این شهید بزرگوار روایت می کند: شب با چهار نفر از همرزمان به خاکريز آمديم اسم شب را پرسیدند ولی هیچ یک از ما اسم شب را نمی دانستیم. احسان به پشت خاکريز رفت ، وقتي برگشت اسم شب را گفت. از احسان پرسیدم اسم شب را از کجا میدانستی؟ گفت يک نفر به من اطلاع داد. شب را به صبح رساندیم احسان را ناراحت دیدم که با خود زمزمه میکرد و می گفت قرار بود دیشب به مهمانی آقا بروم... چند لحظه بعد احسان شهید شد.
شهيد احسان حدائق سرانجام صبح دوم آبان ماه سال 1361 در عمليات بيت المقدس بر اثر اصابت تير به شهادت رسيد. پيکر پاکش در شيراز تشييع و در صحن مطهر احمد بن موسی (طبق وصيت) به خاک سپرده شد.
انتهای متن/
منبع: مرکز اسناد و ایثارگران فارس