موسسه مصاف
آقایانی که از این اکانت حمایت میکردید و به اسم کوچک صدایش میزدید و درش محبت امام دیده بودید بفرمایید تحویل بگیرید بعد از توهین به اهل بیت حالا تمسخر ساده زیستی رهبر انقلاب
🆔 @Masaf
موسسه مصاف
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توییت استاد #رائفی_پور
چند میلیمتری که سرنوشت جهان را تغییر داد!
و در پایانِ ماجرا نتیجه اراده و حکمت الهی؛ ما را به شگفتی وا خواهد داشت.
فقط قدری شکیبا باشید
لینک توییت
🆔 @Masaf
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه هدف قرار دادن برج «الرؤيا» در غرب غزه
🔹صهیونیستها برج الرؤيا در غرب شهر غزه را هدف قرار دادند.
🔹این سومین برجی است که بعد از تهدیدات اخیر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در غزه هدف قرار می گیرد.
🔹ارتش رژیم صهیونیستی پیش از این دو برج مسکونی «مشتهی» و «السوسی» را در شهر غزه هدف قرار داد و آنها را به طور کامل تخریب و با خاک یکسان کرد.
🆔 @Masaf
43.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تخریب ساختمان الازهر در غزه / ویرانی غزه هدف اصلی رژیم وحشی صهیونیستی
🆔 @Masaf
5.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در پس تصاویر تخریب ساختمان های غزه این اتفاقات رخ می دهد و جهانیان همچنان در حال تماشا
🆔 @Masaf
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیحات استاد رائفی پور درباره استفاده از ریزپرندهها در جنگ</b>/ پهپادهای فیبر نوری نسل جدید پهپادها و خطرات آنها <b>/ قطع کردن اینترنت کمر ریزپرندهها را شکست!
🔸ریزپرندهها از داخل بلند شدند
🔸وحشتناک ترین نوع ریزپرنده فیبرنوری است که با سیم قابل هدایت است و جمینگ بر روی آن اثر ندارد
🔸تصاویر جنگ روسیه و اوکراین را ببینید که چگونه از ریزپرنده اتفاق میکنند
🔸از برخی ریزپرندهها همینطور کیلومترها سیم باز میشود
🔸هدایت ریزپرندهها عین پلی استیشن است و واقعا آدم میتوانی بکشی!
🔸فیبرنوری خیلی باریک است و با سرعت نور انتقال دیتا میکند.
📥 لینک دانلود مصاحبه کلیپ👇
🌐 t.me/Masafbox/4631
🆔 @Masaf
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم عملیات استشهادی امروز در اورشلیم از زاویه دیگر
🆔 @Masaf
608.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تلاش هلیکوپترهای صهیونیست برای شکار پهپادهای یمنی
🆔 @Masaf
توییت استاد #رائفی_پور
روزی حضرت علی علیهالسلام با غلام خود، قنبر به بازار بزازها آمدند تا پیراهن بخرد؛ حضرت در یک جا دید بزاز او را میشناسد ازآنجا گذشت خواست از بزازی پیراهن بخرد که او را نشناسد؛ به دکان دیگری رفت و فرمود: جوان! دو پیراهن بیاور. جوان پیراهن آورد، حضرت یکی را به سه درهم و آن دیگر را به دو درهم خرید و پولش را داد.
وقتی از بازار برگشتند، حضرت فرمود: آن پیراهن که به سه درهم خریدم تو به تن کن و آن دو درهمی را من میپوشم! قنبر عرض کرد: رواست که پیراهن بهتر را شما بپوشید زیرا به منبر میروید و مولای من میباشی.
حضرت فرمود: در عوض تو جوانی؛ باید لباس خوب بپوشی و من پیرم آن ارزانتر را میپوشم؛ علاوه بر این، از پیامبر صلیالله علیه و آله شنیدم که فرمود: بخورانید به غلامان خود از آن طعامی که خودتان میخورید و بپوشانید به آنها از آن لباسی که خودتان میپوشید و من از خداوند متعال خجالت میکشم پیراهن نو را بپوشم و کهنه را تو بپوشی.
وقتیکه حضرت، پیراهن را پوشید، دید آستین آن بلند است، دستور داد زیادی را ببرند؛ قنبر گفت: بده آستین پیراهن را که قطع شده بدوزم؛ حضرت فرمود: بگذار همانطور باشد، مهم نیست.
در آن حال، پدر پیراهن فروش، دو درهم را آورد و گفت: پسرم شما را نشناخت و زیاد منفعت گرفته است، این دو درهم زیادی را بگیرید! حضرت قبول نکرد و فرمود: ما و او به معامله راضی شدیم؛ دو درهم را به پسرت بده. (مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص 366- تحفه الواعظین، ج 1- بحارالانوار، ج 8- الغارات، ج 1)
🆔 @Masaf
توییت استاد #رائفی_پور
روزی حضرت علی علیهالسلام با غلام خود، قنبر به بازار بزازها آمدند تا پیراهن بخرد؛ حضرت در یک جا دید بزاز او را میشناسد ازآنجا گذشت خواست از بزازی پیراهن بخرد که او را نشناسد؛ به دکان دیگری رفت و فرمود: جوان! دو پیراهن بیاور. جوان پیراهن آورد، حضرت یکی را به سه درهم و آن دیگر را به دو درهم خرید و پولش را داد.
وقتی از بازار برگشتند، حضرت فرمود: آن پیراهن که به سه درهم خریدم تو به تن کن و آن دو درهمی را من میپوشم! قنبر عرض کرد: رواست که پیراهن بهتر را شما بپوشید زیرا به منبر میروید و مولای من میباشی.
حضرت فرمود: در عوض تو جوانی؛ باید لباس خوب بپوشی و من پیرم آن ارزانتر را میپوشم؛ علاوه بر این، از پیامبر صلیالله علیه و آله شنیدم که فرمود: بخورانید به غلامان خود از آن طعامی که خودتان میخورید و بپوشانید به آنها از آن لباسی که خودتان میپوشید و من از خداوند متعال خجالت میکشم پیراهن نو را بپوشم و کهنه را تو بپوشی.
وقتیکه حضرت، پیراهن را پوشید، دید آستین آن بلند است، دستور داد زیادی را ببرند؛ قنبر گفت: بده آستین پیراهن را که قطع شده بدوزم؛ حضرت فرمود: بگذار همانطور باشد، مهم نیست.
در آن حال، پدر پیراهن فروش، دو درهم را آورد و گفت: پسرم شما را نشناخت و زیاد منفعت گرفته است، این دو درهم زیادی را بگیرید! حضرت قبول نکرد و فرمود: ما و او به معامله راضی شدیم؛ دو درهم را به پسرت بده. (مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص 366- تحفه الواعظین، ج 1- بحارالانوار، ج 8- الغارات، ج 1)
لینک توییت
🆔 @Masaf