🔶 دیوارنگاره جدید میدان ولیعصر | داغ سنگین
◾ آه از غمی که تازه شود با غمی دگر جز همدلی نباشدمان مرهمی دگر
🔸 در بامداد شنبه(۱۴۰۱/۱۰/۱۷) از جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) به مناسبت یادبود شهدای هواپیمای اوکراینی رونمایی شد.
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari
واحد معماری و شهرسازی مصاف
🔶 معمار مهم است یا مخاطب؟
🔸 در استنتاج معنا از معماری، نظریه مفهومی وجود دارد که طبــق این نظریه که در ابتدا توســط جــان لاک ارائه گردید، معنای آثار، صورتی ذهنی اســت که موجود در درون انسانها است و هویتی مستقل از خود آثار و اجزای آنها دارد. یعنی آثار به یک سلسله مفاهیم و تصورات دلالت میکنند؛ لذا معنای اثر، ماهیتی است در عرض دیگر ماهیات و هویت آن مسـتقل از هویت رفتارها، احساسات و کالبد اثر میباشــد. به بیان دیگر، معنا یک هویت ذهنی اســت و متناظر با تصورات و مفاهیمی است که قیام وجودی به ذهنیت و روان انسان دارند و آثار، حاکی از این مفاهیم و تصورات هست(واعظی، ١٣٩٠ ،٧٩). از اینرو خاستگاه معنا در این نظریه عبارت است از انگارههای ذهنی مخاطب اثر و این مخاطب و صورتهای ذهنی او اســت که منشأ تکوین معنای اثر میگردد.
🔸 پیرامون این نظریه نقدها و ســوالاتی جــدی وجود دارد. از جمله اینکه مفاهیم و صورتهای ذهنی از کجا نشـأت میگیرند و بین آنها و مصادیق خارجی نسـبتی برقرار اســت یا خیر؛ ضمن آنکه بســیاری از آثار برای انســانها معنایی مشـخص دارند اما در عین حال تصاویر ذهنی هریک از انســانها از آن آثــار به خود او اختصاص دارد و بعضاً اشتراکپذیر نیست.
🔸 اثر جلوه مؤثر(هنرمند) اســت و مؤثر(هنرمند) را در خویش نهفته است(جوادی آملی، ١٣٨١، ٢١٢). تجلی مؤثر(هنرمند) در اثر، موضوعی اســت که در برخی روایات نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ از جمله میتوان به روایت امیر مؤمنان(علیهالسلام) اشاره کرد که میفرمایند: «عقلها پيشوايان افكارند و افكار پيشوايان قلبها و قلبها پيشـوايان حواس و حواس پيشوايان اعضا و جوارح» ملاحظه میگردد كه طبق اين روايت، آنچه كه توسط اعضا و جوارح نمود میيابد(مصاديق و آثار) در مراحل قبل، نشأت گرفته از عالَم افكار و ایدههای مؤثر(معمار) میباشد. لذا اثر با تمام مؤلفههای خود (از جمله معنا)، جلوهای از افکار و ایدههای معمار اثر و برگرفته از مقام تعقل و تفکر او میباشد.
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari
🔶 معماری لیبرال
🔸 با مطرح شدن عدم ارجحیت در معماری، میتوان زیبایی را نیز زیر سوال برد، چراکه زیبایی و زشتی تهی از معنا شدهاند. اما در واقع زیبایی برخلاف آنچه آیزنمن بیان میکند، یک مقولهی دیالکتیکی نیست! و از یک جوهرهی با ثبات و غیر قابل تغییر نشات گرفته است اما بنظر میرسد در واقع آیزنمن با بیان عدم ارجحیت میخواست مرگ زیبایی را مطرح کند. چراکه با مرگ زیبایی، صاحب زیبایی را در ذهن ها میکُشَد.
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari