12.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ایمان به اعضا و جوارح
سخنران شهید کافی(ره)
@masafe_akhar
🔴 چگونه گناه نکنیم
یڪے از روشهاے چگونگے جلوگیرے از ارتڪاب گناه، ترک فکر گناه است
بسیارے از گناهان انجام مے شوند چون شرایطش قبلا در فڪر انجام شده.
هر وقت فڪر گناه به ذهنتان آمد، بگویید
" استغفرالله ربے و اتوب الیه، لا حول و لا قوة إلا بالله العلے العظیم" و یک صلوات بفرستید.
اگر دیدید اثر نداشت، دو رڪعت نماز مستحبے بخوانید و تقدیم ڪنید به روح مطهر بزرگان و علما و صلحا و صدیقین و شاهدین و ائمه و اهل بیت.
🔺هر بار ڪه یک گناه را ترک مے ڪنید، یک هدیه معنوے مے گیرید.
قرآن مے فرماید: پرهیزڪاران چون دچار وسوسه شیطان شوند، همان دم متذڪر شده و بصیرت یابند.
🔸اصلا توبه زمانے محقق مے شود ڪه نسبت به آن گناه احساس شیرینے در دل نڪنید. ما دوست نداریم گناه ڪنیم،
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
@masafe_akhar
🔴گذشته را رها کن برود
فرض بفرمایید یک کسی به من چاقو زده
به ظلم به زور یا به ناحق.
درستش این است که من بروم بیمارستان و از دکتر بخواهم این چاقو را دربیاورد و از او خواهش کنم کاری کند که جایِ زخم هم نماند
اما بعضی از ما دلمان میخواهد این چاقو را همانگونه در بدنمان نگه داریم و یا هزار بار آن را دربیاوریم و دوباره به خودمان بزنیم!
این کار بیماری و گرفتاری است.
یا فرض کنید یک ماشین سرِ چهارراه به من میزند و میرود؛ حالا قرار است من تا آخرِ عمرم سرِ چهارراه بنشینم وگره کنم بگویم ببینید این با من چه کرد؟!
من باید خیلی ابله باشم که این کار را بکنم.
بنابراین وقتی ما مدام به گذشته فکر میکنیم مثلِ این است که یک نفر پای من را شکسته است و من پای شکستهام را نگه میدارم و آن را به همه هم نشان میدهم!
و عجیب تر اینکه پایم را درست میکنم و دوباره آن را میشکنم.
برای این که دردِ دفعه دوم بیشتر است.
این کار را نکنید.رهایش کنید برود پی کارش
@Masafe_akhar
🔴 چگونه آسودهتر زندگی کنیم؟
استاد پناهیان: یکی از راههای کاهش رنج این است که خودت برخی از رنجها را انتخاب کنی. آدم عاقل وقتی فلسفه رنج را پذیرفت، میگوید: حالا که از رنجها خلاصی ندارم، پس خودم بعضی از رنجها را انتخاب کنم. اگر خودت یک رنجِ درست و به جا انتخاب کنی، خدا دو یا چند برابرش از رنجت کم میکند؛ مثل انفاق (در انواع مختلفش) مثلاً صدقه دادن طبیعتاً کمی رنج دارد، اما رنجِ فقیر شدن، بیشتر از آن است.
اگر صدقه بدهی، خدا فقرت را از بین میبرد و از رنج فقر رها میشوی. ورزش هم یک رنج است که انتخابش میکنی و سلامتی به دست میآوری یا از رنج بیماری نجات پیدا میکنی! راه دیگرِ کاهش رنج، استقبال از رنجهایی است که خدا برایت انتخاب میکند. عالیترین، پراثرترین، پرسودترین و بابرکتترین رنج در حیاط بشر رنجی است که جوانترها از پدر و مادرها تحمل میکنند؛ این رنج را نوشِ جان کن صدایت هم درنیاید!
اگر تحمل کنی و به پدر و مادرت احترام بگذاری هزاران رنج از تو کم میشود! رنج همسر در درجه دوم است، اولیاء خدا از جمله پیامبر (ص) رنج همسر داشتهاند! گاهی مردها برای خانمها و گاهی خانمها برای آقایان باعث رنجهایی میشوند. رنج بچهها در درجه سوم قرار دارد و بعدش هم رنج دیگران. اگر این رنجها پیش آمد استقبال کن؛ نانت در روغن است! عدهای میخواهند خودشان را از این رنجها خلاص کنند اما بدتر میشود!
@masafe_akhar
️جبران توی قیامت...
بعضی وقتها خدا به بنده هاش توی همین دنیا پاداش کاراشون رو میده. می فرماید می خوام روز قیامت باهاش بی حساب باشم... اونجا حسابش رو میرسم...آخه این خیلی نامرد بود...
آدم عاقل از خدا میخواد که پاداش رنج های دنیاییش رو، روز قیامت بده و توی این دنیا هم خدا از "کرم و رحمتش" بهش بده...
پس از این به بعد مراقب باش یه موقع #انتظار نداشته باشی که جواب خوبی هات رو حتماً توی دنیا ببینی!
یه موقع نگی "بشکنه این دست که نمک نداره..." قرار ما بر این شد که از این به بعد هر خوبی کردی پاداشش رو توی قیامت بگیری...
🌸«وَ الآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبقی- و آخرت بهتر و پایندهتر است.»
📖سوره اعلی آیه ی 17.
@masafe_akhar
📚#یک_داستان_یک_پند
جوانی طلبه استادش گفت، برو فلان کتاب را بخر و بخوان، 10 روز بعد از تو امتحان خواهم گرفت. طلبه برای خرید کتاب به بازار رفت و انگور فروشی دید با انگورهایی طلایی.
شدید هوس انگور کرد. با خود گفت: اگر انگور بخرم پولی برای کتاب نخواهم داشت و اگر انگور نخرم و کتاب بخرم، هوس انگور مرا از خواندن کتاب باز خواهد داشت و خواندن کتاب بیفایده خواهد بود.
پس از ساعتها کلنجار رفتن با خودش، یک خوشه انگور خرید و پولش برای کتاب نرسید. به منزل برگشت. از شدت ناراحتی از این که نتوانسته بود تسلیم نفس نشود ، بر خود میپیچید. برای تنبیه نفسش و این که علم را فدای شکم کرد، انگور را بر چوب سقف منزل آویزان کرد و تماشا کرد و نخورد و دانه های انگور سیاه و خراب شده و یک یک بر زمین افتادند.
10 روز بعد استاد خواست از او امتحان بگیرد. طلبه، داستان نخریدن کتاب را گفت. استاد گفت: نمره قبول گرفتی، موضوع آن کتاب در مورد مبارزه با نفس و کششهای نفسانی و راههای مقابله با آن بود که تو عملی آن را تجربه کردی، برو آنچه در این 10 روز دیدهای فکر کن و بنویس. طلبه رفت و اندیشه کرد و نوشت. کتابی که او در مورد غلبه و جهاد با نفس نوشت بسیار شیرینتر و حقایقش عینیتر از کتابی بود که باید میخرید.
@masafe_akhar
📚داستان مرد ادارى و همكارش
يكى از رفقايمان نقل مىكرد كه روز اول ماه رمضان بود، روزه گرفتيم رفتيم اداره و تازه با يك آقايى به اصطلاح هم ميز و آشنا شده بوديم. او هم روزه مىگرفت. بعد از يكى دو ساعت آن رفيقم گفت: فلانى! من مىخواهم يك تذكرى به شما بدهم.
گفتم: بفرماييد. گفت: من خيلى از شما معذرت مىخواهم كه اين تذكر را مىدهم ولى خوب لازم مىدانم كه اين تذكر را بدهم، از اخلاق بد خودم است، چه عرض كنم. من يك چنين اخلاق بدى دارم كه در ماه رمضان كه روزه مىگيرم عصبانى مىشوم، خيلى هم عصبانى مىشوم. وقتى هم كه عصبانى مىشوم ديگر هرچه به دهانم مىآيد مىگويم، حرف بد مىگويم، فحش مىدهم، توهين مىكنم. ممكن است در اين ماه رمضان به جنابعالى جسارتى بكنم. خواهش مىكنم اگر چنين شد، ديگر روزه است، اخلاق من است، خيلى ببخشيد.
اين آقاى رفيق ما گفت: گفتيم عجب كارى شد! اين مرد روز اول ماه رمضان آمد با ما اتمام حجت كرد. حالا ما يك ماه رمضان تمام بايد از او فحش بشنويم، چون روز اول ماه رمضان گفته اخلاق من اين است. گفت: من هم گفتم كه عجب تذكر بجايى دادى! اتفاقاً اخلاق من هم همينطور است و بلكه بدتر، در حال روزه عصبانى مىشوم، يك وقت مىبينى كه اين دوات را برداشتم و پراندم به سرت. گفت: عجب! خيلى اخلاق بدى است. پس خوب است هر دومان مواظب باشيم.
شهید این داستان را در تبیین معیار کار اخلاقی از نظر راسل بیان کرده است که معتقد هستند اخلاق را باید رعایت کرد تا دچار عکس العمل های منفی آن نشویم.
📚مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى ج22 / 484
@masafe_akhar
📚غيبت در حال روزه
دو زن در عهد پيامبر روزه دار بودند، در آخر روز حالشان از شدّت گرسنگى و تشنگى وخيم شد و نزديك بود كه تلف گردند، پس فرستادند كسى را پيش رسول خدا9 كه تا از آن حضرت اذن افطار بگيرند، پيامبرظرفى را فرستاد براى آن زنان، فرمود:
به ايشان بگو در داخل اين ظرف قىّ كنيد آنچه كه خورديد، پس يكى از آن دو قى كرد نيمى از آن ظرف را از لخته هاى خون و گوشت خالص پُر كرد، ديگرى نيز با قىّ و استفراغ خويش بقيه ظرف را پر نمود، مردم از اين ماجرا به شگفت درآمدند و تعجب كردند.
پيامبر فرمود: اين دو زن از آنچه كه بر آنها حلال بود امساك نمودند، و بر آنچه كه بر آنان حرام بود روزه خويش را باطل نمودند، به اين صورت كه نشسته در كنار همديگر، از مردم غيبت كردند.
و اين است آنچه كه پشت سر مردم گفتند كه در اين ظرف است، از گوشتهاى آنان.
📚 روزه از ديدگاه قرآن و عترت، ص 70.
@masafe_akhar
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷امام صادق (علیه السلام): همانا خوش خویی گناه را می گدازد، همچنان که آفتاب یخ را و بدخویی کردار را تباه می سازد، همچنان که سرکه عسل را.
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله): چهار چیز است که هرکس داشته باشد، اگر سر تا پا غرق گناه باشد، خداوند آن گناهان را به حسنه و نیکی تبدیل می کند: راستی، شرم، خوشخویی و سپاسگزاری.
در حدیث میخوانیم: شخصی پس از نماز، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و گفت: من خلافکارم! مرا حدّ زده و تنبیه کنید! حضرت فرمود: چون در نماز جماعت شرکت کردهای خدا تو را میبخشد؛ (البته حساب مال مردم جداست.)
@masafe_akhar
📚نماز جماعت به امامت کنیز مست
ولید بن یزید در سال ۱۲۵ هجری قمری به خلافت رسید. او به شرابخواری شُهره بود و دستور داد در دارالخلافه حوضی از شراب برایش بسازند!
شبی در حالی که مست بود، با کنیز خود همبستر شد. هنگام سحر، صدای اذان صبح را شنید. عمامه خود را بر سر کنیز نهاد و عبایش را به دوش او انداخت و دستور داد که کنیز، صورت خود را بپوشاند و به جای او به محراب نماز رفته و نماز جماعت بخواند.
کنیز هم اطاعت امر کرد و با همان حالت مستی و جنابت به مسجد رفت. هوا تاریک بود و کسی متوجه قضیه نشد و مردم هم به کنیز مست، اقتدا کردند و نماز خواندند.
یک سال بعد و پس از قتل ولید بن یزید، با اعتراف کنیز و اطرافیان، این راز، آشکار شد و مردم شام تازه فهمیدند که در یک نماز صبح، به کنیز مست ولید اقتدا کردهاند!
📚الاغانی(چاپ دارالفکر)جلد ۶، صفحه ۵۷
📚حیاة الحیوان الکبری، جلد۱، صفحه ۱۰۸
@masafe_akhar
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 📛کلیپ بسیار تکان دهنده
چرا انسان وقتی می میرد چشم و دهانش باز می ماند و بسته نمی شود؟؟!!
#مرگ
#آخرت
#قیامت
#قبر
@masafe_akhar