eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.9هزار دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
34.9هزار ویدیو
313 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
Part39_صلح امام حسن.mp3
5.49M
*آخرین گفتار (جمع بندی) *مقایسه میان شرایط امام حسن و امام حسین علیه السلام *امام حسن و امام حسین(ع) دو نقشه در دو موقعیت *تفاوت شکل جهاد امام حسن و امام حسین(ع) *تفاوت حسنین (ع) در دوستان و دشمنان ۱- خیانت یاران امام حسن (ع) در مقایسه با اخلاص خاص یاران سیدالشهداء ۲- تفاوت زیاد معاویه دشمن روبرو امام حسن(ع) و یزید دشمن روبرو امام حسین(ع) *استفاده و بهره برداری سیدالشهداء از اشتباهات معاویه و یزید *صلح امام حسن(ع) مفتضح کننده معاویه و بنی امیه *امام حسن و امام حسین علیه السلام دو نقشه با یک هدف ..........پایان............ @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
💠 دعای روز نوزدهم ماه مبارک ۱۴۰۰ 🤲 خدایا در این ماه بهره ام را از برکت هایش کامل گردان، و راهم را به سوی نیکی هایش هموار نما، و از پذیرفته خوبی هایش محرومم مساز، ای هدایت کننده به سوی حق آشکار 👈 دریافت صوت: Meysammotiee.ir/files/other/doa/Doa-19Ramazan.mp3 👈 مشاهده فایل تصویری دعا : 🌐 Aparat.com/v/UBrTL @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
4_5899984741880301267.mp3
26.05M
تحدیر ( تند خوانی ) 📖 کریم 👈 019 @Masafe_akhar
🌺جوانمردی حضرت علی علیه السلام در برخورد با کافر ✳️ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻫﺎی میان ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺸﺮﮐﯿﻦ ،ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫر کسی ﺑﺎ ﺣﺮﻳﻒ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﻮﺩ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ‏ﺑﺎ ﻣﺸﺮﻛﻰ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﺷﺪ. ♨️در میان ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﻜﺴﺖ. 🔰ﺷﺨﺺ ﻣﺸﺮﮎ که بی دفاع شده بود به امام علی ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﻋﻠﻰ ! ﺷﻤﺸﻴﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ! 🌺امام علی علیه السلام ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺷﻤﺸﻴﺮﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺍﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. 💥ﺩﺷﻤﻦ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ ﺷﺪ و پرسید: ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﺧﻄﺮﻧﺎﻛﯽ، ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﻣﻰ ﺑﺨﺸﻰ؟ 🌹ﺍمیرالمومنین ‏ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻣﻦ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﺮﺩﻯ.ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻛَﺮَﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺤﺮﻭﻡﻛﻨﻢ... ⚡️ﻣﺮﺩ ﻣﺸﺮﻙ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ تر ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : اﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳﻢ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺣﺎﺟﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. آنگاه به حقانیت علی علیه السلام اعتراف کرد وهمان جا ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪ... @Masafe_akhar 🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷 📘فرﻭﻉ ﻛﺎﻓﻰ، جلد ۴ ، صفحه ۳۹ 📒ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﺑﻦ ﺷﻬﺮ ﺁﺷﻮﺏ، جلد ۲ ، صفحه ۸۷
👤 توییت استاد ✍ ‏اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ... 🌐https://twitter.com/A_raefipur/status/1388593107545907200?s=19 ☑️ @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 أذان سوزناك صبح نوزدهم رمضان در مسجد كوفه در سالروز ضربت خوردن حضرت علی امیرالمومنین (ع) @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 أذان سوزناك صبح نوزدهم رمضان در مسجد كوفه در سالروز ضربت خوردن حضرت علی امیرالمومنین (ع) @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
Ostad_Raefipour-shab_19_ghadr-92.05.05-Mashhad-48kb.mp3
25.59M
🔊 استاد 📑 شب ۱۹ ماه مبارک رمضان (شب قدر) 🗓 تاریخ: ۱۳۹۲/۵/۵ - مشهد ☑️ @Masafe_akhar
داوود رقی می‌گوید: از امام صادق علیه الیسلام شنیدم که فرمود: از حسد بپرهیزید و بر یکدیگر حسد نورزید. سیر و سیاحت در عالم یکی از خصوصیات شریعت عیسی (ع) بود. روزی با مرد کوتاه قدی که از اصحابش بود سیر می‌کرد تا رسیدند کنار دریا. عیسی گفت: «بسم الله بصحة یقین منه»، سپس روی آب راه رفت. همسفر عیسی که این وضع را دید. او هم پیروی کرد و گفت: «بسم الله بصحة یقین منه» و روی آب حرکت کرد و به عیسی ملحق شد. در این هنگام در خاطرش گذشت عیسی روی آب راه می‌رود من هم راه می‌روم، پس چرا او بر من فضیلت داشته باشد، ناگاه در آب فرو رفت و عیسی (ع) او را نجات داد. پرسید: چه فکر کردی که در آب فرو رفتی؟ عرض کرد: وقتی شما بر آب گذر کردی و من هم از پی شما آمدم، بر خود بالیدم و گفتم: پس عیسی چه فضیلتی بر من دارد؟ عیسی (ع) فرمود: ای مرد! بلند پروازی کردی و نفس خود را ستودی و خداوند بر تو غضب کرد. اکنون توبه کن تا به مقام اول خود برگردی. آن مرد در همان حال توبه کرد و پشت سر عیسی به راه خود ادامه داد. آن گاه امام صادق فرمود: پس از خدا بترسید و از حسد پرهیز نمایید. خانمان‌ها از حسد کرده خراب باز شاهی از حسد گردد غراب پند تاریخ 147/2 -148؛ به نقل از: الانوار النعمانیه / 261 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
روزمان را با آغاز کنیم 👇👇🌹شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنیم سوره 97. قدر آيه 1 إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ................ همانا ما قرآن را در شب قدر نازل كردیم........... 🌹👇امام خامنه ای در خطبه‌های نمازجمعه ۱۳۷۶/۱۰/۲۶ شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً میفرماید: «خیر من الف شهر؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد. شبی است که ملائکه نازل میشوند. شبی است که روح نازل میشود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید. شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. ✍تدوین : رجبعلی بازیاد @Masafe_akhar
🌼 آیت الله بهجت: اگر بدانید چه هست این ! چه گنج هایی در این نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست. زبانتان وقتی به ذکر استغفار باز می شود، در حقیقت همه بر طرف می شود و هم برآورده می شود. اصلاً استغفار صیقل دهنده است، شما را نزدیک می کند به خدا. @Masafe_akhar
⚜ ذکر صالحین ⚜ قدر عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسِ می گويد : پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : وقتی شب قدر می شود خدای متعال جبرئيل را با گروهی از فرشتگان به زمين می فرستد در حالی که در دستش پرچم سبز وجود دارد. پرچم را بر پشت کعبه می زند . جبرئيل 600 بال دارد که دوبالش را فقط در شب قدر باز می کند که شرق و غرب را می گيرد. جبرئيل و فرشتگان به زمين می آيند و بر تمام انسانهای که در حال عباتند سلام می گويند . و با آنها مصافحه می کنند و بر دعای آنها آمين می گويند تا فجر طلوع کند. وقتی صبح شد ، جبرئيل فرمان می دهد که ای فرشتگان آماده شويد برمی گرديم. ملائکه به جبرئيل می گويند : خداوند با امت پيامبر اسلام چه کرد ؟ جبريئل می گويد : خدا همه آنها را بخشيد مگر چهار دسته را! اوّل✅ : ّّّکسی که شرابخوار است . دوم ✅: کسی که عاق والدین شده است . سوم ✅ : کسی که قطع رحم کرده است . چهارم ✅ : انسان پر کینه 📚کافی جلد 2 🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷 @Masafe_akhar
⚜حضرت علی و سلمان فارسی⚜ امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت. حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟ چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست. حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود. من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید. امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم. به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم. از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام. امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند. رسول خدا فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت. وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد. بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است. 📜القطره، جلد1، صفحه 282 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا عالی موضوع: هیچ یک از اتفاقات زندگیت بی حکمت نیست ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______ @Masafe_akhar
🔆 قلبت را غنی کن و بخشنده باش 🔹تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. 🔸مرد ثروتمند در راه که به کاروانسرایی می‌رفتند، به غلام خود مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کاروانسرا رفته و بهترین غذاها را میل می‌کرد. 🔹غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد. 🔸چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود، پس تاجر و غلامش به کاروانسرا رفتند تا استراحت کنند. 🔹غلام فرصتی یافت تا در کاروانسرا کارگری کند و ۱۰ سکه طلا مزد گرفت. 🔸بار تاجر از راه رسید، بار را بستند و به قونیه برگشتند. 🔹در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند غلام سکه‌ای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند. 🔸با التماس زیاد، ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند. 🔹یک هفته در راه بودند، به کاروانسرا رسیدند، غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد. 🔸تاجر پرسید: تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟ 🔹غلام گفت: من غلام هستم، به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد. 🔸تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: غذای گرم را بردار، به من از "عفو، معرفت، قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است. 🔹من کنون فهمیدم که سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد، مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد. 🔸آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی‌بودن می‌کنند، می‌بخشند. 🔹من غنی بودم ولی در خود احساس غنی‌بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی‌بودن می‌کنی. ☑️ @Masafe_akhar