✍🏻داستانهایی از امام رضا (ع)
📚کوه و دیگ
راوی: ابا صلت هروی
همراه امام وارد «مرو» شدیم. نزدیک «دهِ سرخ» توقف کردیم. مؤذن کاروان، نگاهی به خورشید کرد و رو به امام گفت: «آقا! ظهر شده است».
امام پیاده شدند و آب خواستند. نگاهی به صحرا کردیم. اثری از آب نبود. نگران برگشتیم. امّا از تعجّب زبانمان بند آمد. امام با دست شان مقداری از خاک را گود کرده بود و چشمه ای ظاهر شده بود.
وارد «سناباد» شدیم. کوهی نزدیک سناباد بود که از سنگ آن، دیگ های سنگی می ساختند. امام به تخته سنگی از کوه تکیه دادند و رو به آسمان گفتند:
«خدایا!... غذاهایی را که مردم با دیگ های این کوه می پزند، مورد لطفت قرار ده و به این غذاها برکت عطا کن!»
فکر می کنم خدا به برکت دعای امام، به کوه، نظر خاصی کرد. چون امام خواستند که از آن روز به بعد، غذایشان را فقط در دیگ هایی بپزیم که از سنگ آن کوه ساخته شده باشد.
روز بعد، پس از کمی استراحت، امام به طرف محلی که «هارون» پدر مأمون در آن دفن شده بود، حرکت کردند. مأموران حکومتی جار زدند که امام می خواهد قبر هارون را زیارت کند، امّا امام با یک حرکت ساده، نقشه های مأموران را نقش بر آب کرد. آن حرکت هم این بود که کنار قبر هارون ایستادند و با انگشت، خطی در کنار قبر، کشیدند. بعد رو به ما فرمودند:
این جا قبر من خواهد شد... شیعیان ما به این جا خواهند آمد و مرا زیارت خواهند کرد... و هرکس به دیدار قبرم بیاید، خدا لطفش را شامل حال او خواهد کرد.
بعد رو به قبله ایستادند و نماز خواندند و با سجده ای طولانی، چیزهایی را زیر لب زمزمه کردند. اشک در چشمم جمع شده بود.
📚گنجینه معارف
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
→
→
@masafe_akhar
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 اولین افرادی که به پیامبران ایمان میآوردند
#شرح_قرآن ، صفحه ۲۹۷
#با_هم_آغاز_کنیم
#حجت_الاسلام_بهشتی
@Masafe_akhar
🔴مکافات عمل!
🔰یکی از آقایان علما می گفت: روزی در صف نانوایی ایستاده بودم که ناگهان پیرمردی فریادش بلند شد.
♻️ معلوم شد پسر بچه ای شیطانی کرده و ریگ داغی را به پشت دست آن پیرمرد چسبانده است.
💠پیرمرد همراه با جیغ و داد می خندید. گفتند: چرا می خندی؟! گفت: یادم آمد که من پنجاه سال پیش که بچه بودم در همین جا همین کار را درباره پیرمردی کردم.
🔆 ریگ داغی از سنگک گرفتم و پشت دست آن پیرمرد چسباندم و امروز به مکافات عمل پنجاه سال پیش رسیدم!! فریادم برای سوختن دستم بود و خنده ام برای مکافات عمل.
📚به نقل از: نشریه صفیر هدایت، شماره 30
📖هر کس به وزن یک ذره، عمل خیری انجام دهد آن را می بیند و هر کس به وزن یک ذره عمل بد کند همان را خواهد دید.سوره زلزال، آیه 8
@Masafe_akhar
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : پاسخ یک شبهه
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
@Masafe_akhar
📚دیوارهایی که در ذهن خود میسازیم
روزی دانشمندی آزمایش جالبی انجام داد. او یک شیشه وسط یک آکواریوم بزرگ گذاشت و آن را دو نیم کرد. در یک سمت، یک اردکماهی قرار داد و در سمت دیگر یک ماهی کوچک که غذای مورد علاقهی اردک ماهی بود. اردکماهی، بارها به ماهی کوچک حمله کرد و هر بار به دیوار نامرئی شیشهای برخورد کرد تا اینکه دیگر ناامید شد و از حمله دست کشید. او دیگر باور کرده بود که شکار آن ماهی کوچک محال و غیرممکن است... دانشمند دیوار حائل را برداشت. ولی اردک ماهی دیگر هیچوقت به سمت ماهی کوچک نرفت... دیواری که در ذهنش بین او و ماهی کوچک ساخته شده بود بسیار محکمتر از آن دیوار شیشهای بود...
برای انجام کارهایی که به نظر غیرممکن میآیند، انسان ابتدا باید آن دیواری را که در ذهنش ساخته است تخریب کند...
✍ @masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
4_5918225755749225860.mp3
14.43M
📻🎤 #مصاحبه استاد #رائفی_پور با رادیو اربعین
▪️ دعا، اسلحه شیعیان
▪️ ابعاد سلام بر امام حسین علیهالسلام
🗓 ۲۴ / شهریور ماه / ۱۴۰۰
🎧 کیفیت 128kbps
#Arbaeen2021
#سلام_بر_حسین
☑️ @Masafe_akhar2
📚 حکایتیبسیارزیباوخواندنی
💎پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد.
پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟
💠 @Masafe_akhar
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ استاد #رائفی_پور
📑 امام حسین علیهالسلام از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان
🔹برای دریافت پیام کربلا نیاز نیست که افراد حتما شیعه باشند.
@Masafe_akhar
🔆 #پندانه
✍ ایمان، اعتماد، اميد
🔹روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند. در روزی كه براى دعا جمع شدند تنها يک پسربچه با خود چتر داشت.
این یعنی ایمان...
🔹كودک يک سالهاى را تصور كنيد. زمانی كه شما او را به هوا پرت میكنيد، او میخندد زيرا میداند او را خواهيد گرفت.
اين يعنى اعتماد...
🔹هر شب ما به رختخواب میرويم و هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برمیخيزيم. با اين حال هر شب ساعت را براى فردا كوک میكنيم.
اين يعنى اميد...
🔰 برايتان "ایمان، اعتماد و امید به خدا" را آرزو میکنم.
☑️ @Masafe_akhar
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : پاسخ یک شبهه
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
@Masafe_akhar