هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
✨﷽✨
وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
اگر بخواهید
نعمتهای خدا را بشمارید،
هرگز نخواهید توانست؛
همانا خداوند
بسیار بخشنده و مهربان است.
📚نحل، آیه18
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
09 Mostanade Soti Shonood .mp3
16.73M
🔉#مستند_صوتی_شنود
📣 جلسه نهم
ادامه واقعه پنجم...
*شیطان چگونه حواس آن مرد را پرت کرد؟
* تا به چیزی توجه می کردم، به آن اشراف داشتم
* علت پرخاش خانم به شوهرش را متوجه شدم
* شیطان پرخاشگری را به او القا می کرد.
* عصبانیت، زمینه فعالیت شیطان
*نجاست، مورد علاقه شیطان
* خانه ای که سگ در آن تردد دارد ،جایگاه شیطان است.
* دادی که سر دخترم زدم وحرفی که شیطان به من زد.
* تاثیر نیت مورد رضایت خداوند در زندگی
* تنها راه به دست آوردن اخلاص
* شیطان از ناحیه تعلقات، انسان را می زند
* لحظه قهقه شیطان
* لباسی که حصن است.
* چه می شود که انسان با وجود حالات معنوی، سقوط می کند.
* گناهی که هستی انسان را برباد می دهد
* تبعات گناه مسئولین
* عاقبت خیانت به حکومت اسلامی
* وای به حال کسانی که به اسم اسلام، خیانت کردند.
* اولین شرط برای شروع هر کار
* طهارت، عامل اتصال به خدا
* شیطان، مجهز به تمام علوم وشگردها
* راه ورود شیطان برای هر فرد
*امتحان، از نقاط لغزش
* بلاهایی که در دفع آن خدا به دادم رسید
⏰ مدت زمان:۳۹:۲۳
📆1401/03/13
#اخلاص
#تعلقات
#نجاست
#نیت
❗️ برای دریافت مجموع جلسات مستند صوتی شنود از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
🌐 https://aminikhaah.ir/?p=6561
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 چگونه پس از مرگ رجعت کنیم؟
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
استاد مسعود عالی
✍
@Masafe_akhar
📚حکایتی بسیار زیبا از خواجه عبد الله انصاری📚
روزی حضرت سلیمان با لشکریان خود بر مرکب باد می گذشت . کشاورزی را دید که با بیل کار میکند و هیچ به حشمت سلیمان و سپاه او نمی نگرد .
سلیمان در شگفت شد و گفت : ما از هر جا که گذشتیم کسی نبود که ما را و حشمت ما را نظاره نکند . و پیش خود گفت این مرد یا خیلی زیرک و دانا و عارف است یا بسیار نادان و جاهل ....
پس فرمان ایست داد. سلیمان فرود آمد و گفت : ای جوانمرد جهانیان را شکوه و هیبت ما در دل است و از سیاست ما ترسند . چون ملک ما را ببینند در شگفت اندر شوند . و تو هیچ بما ننگری و تعجب نکنی؟
و این نوعی استخفاف و بی اعتنائی است که همی کنی .
آن مرد گفت : حاشا و کلا که چنان کنم . چگونه در مملکت تو استخفافی از دل کسی گذر کند . لیکن ای سلیمان من در نظاره جلال حق و قدرت او چنان مستغرق هستم که نیروی نظاره دیگران ندارم .
ای سلیمان عمر من این یک نفس است که میگذرد اگر به نظاره خلق آنرا ظایع کنم آنگاه عمر من بر من تاوان بود .
سلیمان گفت : اکنون از من حاجتی بخواه اگر حاچتی در دل داری؟
گفت : آری حاجتی در دل دارم و مدتهاست که من در آرزوی آن حاجتمو آن این است که مرا از دوزخ رها کن.
سلیمان گفت : این نه کار من است که کار آفریدگار عالم است .
گفت : پس تو هم چون من عاجزی و از عاجز حاجت خواستن به چه روی بود ؟؟؟؟
سلیمان دانست که مرد هوشیار و بیدار است . پس او را گفت : مرا پندی ده....مرد گفت : ای سلیمان در ولایت حاظر منگر بلکه در عاقبت بنگر ....
ای سلیمان چشم نگاه دار تا نبینی که هر چه چشم نبیند دل نخواهد و سخن باطل مشنو که باطل نور دل را ببرد .......
📚کشف الاسرار
📚خواجه عبدالله انصاری
@Masafe_akhar
#کلام_علما
💠 مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی: حاجتت را مخفی کن و غم و غصهات را بپوشان که خالقت میبیند و قیمتی است و شادیهایت را آشکار کن.
📚 مصباح الهدی ص 223
@Masafe_akhar
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای شنیدنی پدری که در عالم برزخ به فرزندش نوید شفای یکی از اعضای خانواده را داد
🔹فصل دوم
🔹این قسمت: باغ زمزم
👤تجربهگر : آقای مهدی اسفندیاری
@Masafe_akhar
و عاقبت کارها به دست خداست
📖 سوره حج، آیه ۴۱
@Masafe_akhar
#خانواده
✍یاد بگیرید به خودتان، به اشتباهاتتان و به اشتباهات همسرتان لبخند بزنید. اگر کیف پولتان گم شد، یا همسرتان باید کاری برای شما انجام میداده، ولی فراموش کرده و ... همواره به این موارد لبخند بزنید.
هیچچیز آنقدر مهم نیست که به خاطر آن اوقات خانواده را تلخ کنید و لحظات پراندوهی را بگذرانید.
مطمئن باشید با اشتباهات ما یا همسرمان دنیا به پایان نمیرسد، اما فرصتها بهسرعت از دست میرود. شاید دیگر لحظهای پیش نیاید که بتوانیم دست همسرمان را بگیریم یا با او بخندیم.
@Masafe_akhar
✨﷽✨
#پندانه
🔴 «داستان هیزم شکن و تبرش»
✍هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.
متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود، مثل دزدی که میخواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند؛ آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.
اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. همسرش آن را جا به جا کرده بود.مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار میکند...
🔺همه چیز به نگاه ما بستگی دارد...
↶【به ما بپیوندید 】↷
@Masafe_akhar
✨﷽✨
#تـــــوبـــه_در_احــــادیــــث 😊🍃
♥️| امام جعفر صادق(ع)فرمودند:
🏻بنده هر گاه گناهي مرتکب شود خداوند
تا هفت ساعت او را مهلت ميدهد چنانچه توبه کرد چيزي براي او نوشته نميشود واِلّا تنها يک گناه برايش ثبت ميگردد.
📚| لئاليالاخبار، ج ١، ص ٣٧٢
♥️| امام صادق (ع) فرمودند :
🏻همانا خدای عزوجل وقتی بنده مومنش
توبه کند شاد می شود مانند کسی که چیزیگم کرده وبعد گمشده اش راپیدا کند وخوشحال شود.
📚| اصول کافی جلد 4 صفحه 169
♥️| امام صادق (ع) فرمودند:
🏻هر بندهاي که از گناهي که مرتکب شده
پشيمان شود، پيش از آنکه استغفار کندخداوند گناهش را ميآمرزد.
📚|جامع احاديث الشيعه ج١٤ص٣٣٨
♥️| پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
🏻سه نفرند که دعايشان رد نميشود
(و مستجاب است): آدم سخاوتمند و شخص مريض و کسي که از گناهش توبه ميکند.
📚| مواعظ عدديّه، ص ١٠
@Masafe_akhar
داستان ازدواج حضرت داوود(ع)
🦋امام رضا(ع)در مجلس مامون كه برای مناظره با سران ادیان تشكیل شده بود از ابن جهم می پرسد كه بگو ببینم پدران شما در باره داوود چه گفتهاند؟ ابن جهم عرضه داشت: مىگویند او در محرابش مشغول نماز بود كه ابلیس به صورت مرغى در برابرش ممثل شد، مرغى كه زیباتر از آن تصور نداشت. پس داوود نماز خود را شكست و برخاست تا آن مرغ را بگیرد. مرغ پرید و داوود آن را دنبال كرد، مرغ بالاى بام رفت، داوود هم به دنبالش به بام رفت، مرغ به داخل خانه اوریا فرزند حیان شد، داوود به دنبالش رفت، و ناگهان زنى زیبا را دید كه مشغول آب تنى است.
داوود عاشق زن شد، و اتفاقا همسر او یعنى اوریا را قبلا به ماموریت جنگى روانه كرده بود، پس به امیر لشكر خود نوشت كه اوریا را پیشاپیش تابوت قرار بده، و او هم چنین كرد، اما به جاى اینكه كشته شود، بر مشركین غلبه كرد. و داوود از شنیدن قصه ناراحت شد، دوباره به امیر لشكرش نوشت او را هم چنان جلو تابوت قرار بده! امیر چنان كرد و اوریا كشته شد، و داوود با همسر وى ازدواج كرد.
راوى مىگوید:حضرت رضا (ع) دست به پیشانى خود زد و فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» آیا به یكى از انبیاى خدا نسبت مىدهید كه نماز را سبك شمرده و آن را شكست، و به دنبال مرغ به خانه مردم درآمده، و به زن مردم نگاه كرده و عاشق شده، و شوهر او را متعمدا كشته است؟
ابن جهم پرسید: یا بن رسول اللَّه پس گناه داوود در داستان دو متخاصم چه بود؟ فرمود واى بر تو خطاى داوود از این قرار بود كه او در دل خود گمان كرد كه خدا هیچ خلقى داناتر از او نیافریده، خداى تعالى (براى تربیت او، و دور نگه داشتن او از عجب) دو فرشته نزد وى فرستاد تا از دیوار محرابش بالا روند، یكى گفت ما دو خصم هستیم، كه یكى به دیگرى ستم كرده، تو بین ما به حق داورى كن و از راه حق منحرف مشو، و ما را به راه عدل رهنمون شو.
این آقا برادر من نود و نه میش دارد و من یك میش دارم، به من مىگوید این یك میش خودت را در اختیار من بگذار و این سخن را طورى مىگوید كه مرا زبون مىكند، داوود بدون اینكه از طرف مقابل بپرسد: تو چه مىگویى؟ و یا از مدعى مطالبه شاهد كند در قضاوت عجله كرد و علیه آن طرف و به نفع صاحب یك میش حكم كرد، و گفت: او كه از تو مىخواهد یك میشت را هم در اختیارش بگذارى به تو ظلم كرده. خطاى داوود در همین بوده كه از رسم داورى تجاوز كرده، نه آنكه شما مىگویید، مگر نشنیدهاى كه خداى عز و جل مىفرماید: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ ...».
ابن جهم عرضه داشت: یا بن رسول اللَّه پس داستان داوود با اوریا چه بوده؟ حضرت رضا (ع) فرمود: در عصر داوود حكم چنین بود كه اگر زنى شوهرش مىمرد و یا كشته مىشد، دیگر حق نداشت شوهرى دیگر اختیار كند، و اولین كسى كه خدا این حكم را برایش برداشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مرده ازدواج كند، داوود (ع) بود كه با همسر اوریا بعد از كشته شدن او و گذشتن عده ازدواج كرد، و این بر مردم آن روز گران آمد.
📚عیون اخبار الرضا، انتشارات جهان، ج ۱، ص ۱۹۳
✍
@Masafe_akhar