eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
36.5هزار ویدیو
317 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
📚دیدن و نشناختن آقا امام زمان عج... 🌱شیخ رجبعلی خیاط گفت: چهل شب... هر شب صد بار "رب ادخلنی مدخل صدق" را بخوانید؛ امام زمان را می بینید. رفت و آمد،گفت: "خواندم و ندیدم." جواب شیخ مو را به تنش راست کرد... "در مسجد که نماز می خواندی سیدی به تو گفت انگشتر دست چپ کراهت دارد؛  گفتی کلُ مکروهٌ جایز !  آن سید امام زمانت بود... 📘برگرفته از کتاب "تا همیشه آفتاب" 📙کیمیای محبت @masafe_akhar
🔻فضیلت خواندن سوره قدر در نماز... 🌕 امام کاظم علیه‌السلام فرمودند: عَجَباً لِمَنْ لَمْ یَقْرَأْ فِی صَلَاتِهِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ کَیْفَ تُقْبَلُ صَلَاتُهُ. «عجب است از کسی که در نمازش سوره قدر را نمی‌خواند، چگونه انتظار قبولی نمازش را دارد؟» 🌕 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ فِی فَرِیضَهًٍْ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ نَادَی مُنَادٍ یَا عَبْدَ اللَّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ مَا مَضَی فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ. «کسی که «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» را در یکی از نمازهای واجب خداوند بخواند، منادی ندا میدهد: ای بنده خدا! گناهان گذشته‌ات را آمرزیدند؛ پس عملت را از نو شروع کن.» 📗تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۱۸،ص۲۴۰ 📗تفسير نورالثقلين، ج ۵، ص ۶۱۲ 📗بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۵۲ 📗ثواب الأعمال،عقاب الأعمال، ص ۱۲۴ @masafe_akhar
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻حاضری وضع عادی زندگیت رو بهم بزنی؟ 🔥 جرم مردم مدینه بعد از پیامبر این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند! @masafe_akhar
هشدار جمعیتی نشر حداکثری.mp3
13.81M
❗️ مهم با نشرفوری و حداکثری❗️ 🚨 داستان دو سیلی بزرگ .... 🔶 آنچه تا به حال در مورد کاهش جمعیت ایران نشنیده ایم😓 ✅ سخنرانی تبیینی حجت الاسلام محمدمسلم وافی در مورد اتفاقات مهم جمعیتی @masafe_akhar
گرچه این شهر شلوغ است ولی باور کن آن‌چنان جای تو خالیست صدا می‌پیچد...! @masafe_akhar
📜نامه امام زمان(عج)به شیخ مفید: ✍اللهم عجل لولیک الفرج میشد زودتر از این ها هم اتفاق بیفتد...میشد زودتر بیایند به پیشم فقط کافی بود که پای قرارهایشان بمانند و دلشان با هم یکی شوند؛ 👈اگر میبینی این همه تاخیر افتاده و من حبس شده ام دلیلش خود آنها هستند کارهایی که میکنند خبرش میرسد کارهایی که توقعش را از آنها ندارم. 📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۷ @masafe_akhar
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻«سیستم‌سازی آخرالزمان» 👤 استاد 🔸 سیستم کفر را در مؤمنین نابود خواهند کرد... @masafe_akhar
## تلنگر ## 💞قصه ای بسیار جالب و پرمعنا در مورد دنیا دختری که همه را شیفته خود کرد ❣روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت: 🔺دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم من شیفته زیبایی و جذابیت این دختر و جادوی چشمانش شده ام، 🔸پدر با خوشحالی گفت این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟ 💚پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد 😱و به پسرش گفت: 👴ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست! و تو نمیتوانی خوشبختش کنی، او را باید به مردی مثل من تکیه کند،! 👱پسر حیرت زده جواب داد، امکان ندارد پدر! کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما!!❗ 💪پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به قاضی کشید ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. 🔸 قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند 🔺قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است 🔺پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند 💖وزیر با دیدن دختر گفت او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر، 🔺امیر نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج میکند!! 🔸بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت راه حل مسئله نزد من است، 🔺من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد!! 🔸و بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پدر؛ پسر؛قاضی ؛ وزیر و امیر بدنبال او،ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند. 👰دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟!! 🔴🔴من دنیا هستم🔴🔴 ⭕ من کسی هستم که اغلب مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند ⭕ و در راه رسیدن به من از دینشان، معرفت و انسانیت شان غافل میشوند. ⭕و حرص طمع انها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالی که هرگز به من نمی رسند . ‌‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @Masafe_akhar
📚 💞روزی کشاورزی متوجه شد ساعت طلای ميراث خانوادگی اش را در انبار علوفه گم کرده بعد از آنکه در ميان علوفه بسيار جستجو کرد و آن را نيافت از گروهی کودک که بيرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پيدا کند جايزه ميگيرد. به محض اينکه اسم جايزه برده شد کودکان به درون انبار هجوم بردند و تمام کپه های علوفه را گشتند اما بازهم ساعت پيدا نشد. همينکه کودکان نااميد از انبار خارج شدند پسرکی نزد کشاورز آمد و از او خواست فرصتی ديگر به او بدهد. کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود انديشيد:چراکه نه؟ کودک مصممی به نظر ميرسيد، پس کودک به تنهايی درون انبار رفت و پس از مدتی به همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز شادمان و متحير ازو پرسيد چگونه موفق شدی درحالی که بقيه کودکان نتوانستند؟ کودک پاسخ داد: من کار زيادی نکردم، روی زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تيک تاک ساعت را شنيدم و در همان جهت حرکت کردم و آنرا يافتم... "ذهن وقتی در آرامش است ، بهتر از ذهن پرمشغله ، کار ميکند. هرروز اجازه دهيد ذهن شما اندکی آرامش يابد تا ببينيد چطور بايد زندگی خود را آنگونه که می خواهيد سروسامان دهيد. ‌‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @Masafe_akhar
💞یادم هست آن قدیمتر ها، پدر بزرگم همیشه وقتی دو ساعت بعد اذانِ ظهر ، از سرِ کارش می آمد، به خانم جان می گفت : " غذایم را که می آوری ، نرو ... بنشین، بگذار غذا به من بچسبد ..." من هم که بی خبر از همه جا، عالَمِ کودکی بود و نافهمیِ کمالات ....! به خودم می گفتم : چه ربطی دارد "نشستنِ خانم جان و چسبیدنِ غذا به آقا جان ؟!" بزرگتر که شدم ، اوّلش در کتابها خواندم حسّی در دنیا هست به نامِ "عشق"... که بی خبر می آید و اوّلین نشانه اش ، تپشهای ناهماهنگ قلب است ... خواندم آدمها تنها ازراهِ چشمهایشان به دلِ هم نفوذ می کنند ، نه حرف اهمیتی دارد و نه بودنِ کسی که دلت را به تپیدن وامیدارد ... یک وقتهائی شاید ، آن غریبه ی آشنا ، هرگز قسمتِ آدم هم نباشد، ولی همان یک بار که ناغافل ، صیدِ مردمکهای بی قرارش می شوی، کافی ست برای هزار سال رؤیا بافتن و خواب دیدن ! اینها همه، مربوط به داستانها بود و کتابهای ادبیات ، تا آن روز که... اوّلین شعرم به نامِ نگاهِ تو به دنیا آمد ، "یارجان"...! همان "تو" که نه دارَمَت و نه ، نداشتنت را بلد می شوم ...! حالا دیگر خوب می دانم چیزی که آن وقتها باید به آقاجان می چسبید ، غذا نبود ... چشمهای خانم جان بود که "عشق" را در همۀ ثانیه های زندگی ، لقمه می گرفت و می گذاشت در تنورِ دلِ آقا جان... مهر خانم جان بود که باید به وجود آقاجان می چسبید... حالا خوب می فهمم "زنده بودن" ، بی آنکه دلت عاشقی را زندگانی کند ، به هیچ کجای نامِ آدمیزاد ، نمی آید ... ‌‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @masafe_akhar
💞 گویند: پادشاهی فرزندش در بستر مرگ افتاد و همه اطباء را برای طبابت، نزد او جمع کردند. اطباء از تشخیص بیماری او عاجر شدند. بوعلی سینا را نزد او آوردند. بر بالین او نشست و گفت: تو را دردی در جسم نمی‌بینم، روح تو مریض است. شاهزاده چون حاذق‌بودن بوعلی را فهمید: گفت مکان خلوت کنید با طبیب کار دارم. 🔹 شاهزاده گفت: مرا دردی است که تو فقط یافتی! من پسر این پادشاه از یک کنیزم. پدرم با وجود پسران دیگر مرا ولیعهد خود کرد و دشمنی آنان به جان خود خرید. پدرم از دست هیچ کس جز من باده نمی‌نوشد، اطرافیان مرا تطمیع کردند سمّ در باده کردم تا پدر خویش بُکشم. پدرم باده را چون دست گرفت و چهره مرا دید داستان را فهمید و باده نخورد. منتظر بودم مرا دستور قتل دهد، نه تنها دستور قتل مرا نداد بلکه روزبروز بر محبت خویش بر من افزود که اطبای جهان بر بالین من حاضر ساخت. ای طبیب! من با این درد خواهم مُرد، مرا رها کن و برو! 🔹 گاهی خوب‌بودن کسی چنان آزاردهنده است که هرگز با بدبودنش نخواهد توانست کسی را چنین آزار کند. پس همیشه برای آزار کسی که آزارت کرد به بدی‌کردن در حق او برای آزارش فکر نکن، به این راه هم بیندیش. 🌹 ️یوسف (ع) با نیک‌بودن خود چنان زلیخا را آتش زد که هیچ کس نمی‌توانست. 🌸 وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22 - رعد) و در عوض بدی‌های مردم نیکی می‌کنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یابند. ‌‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @Masafe_akhar