هدایت شده از کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
گوینـد بین صـلاح الـدین ایوبی و برادرش، مسـعود اختلاف بود.
هنگـامی که مسـعود درگـذشت،
ملـک و مـال فراوانی براي
فرزندش، باقی گذاشت.
صلاح الدین متعرض میراث او شد
و بیشتر آن را مصادره کرد.
یک سال بعد وقتی که صلاح الـدین، فرزند مسعود را دیـد،
به قصـد دل جویی از او پرسـید:
تا کجاي قرآن پیش رفته اي؟
گفت: تا این آیه:
«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا»
آنان که اموال یتیمان را به سـتم می خورنـد، شـکم خویش را پر از آتش می
کنند.(نساء ۱٠)
حاضران و صلاح الدین از هوش و حاضرجوابی اش شگفت زده شدند
هدایت شده از کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
روزی دو روباه در وسط روستا با هم دعوا می کردند، مردم هم جمع شده بودند
به تماشا همه تعجب می کردند
و جویای علت بودند
جغدی از بالای درخت تماشا می کرد
و می خندید یکی پرسید تو چرا می خندی ؟
جغد گفت : پشت این دعوا جریانی هست
این ها همگی در یک منطقه هستند و هرگز با هم دعوا نمی کنند
این دعوا ساختگی است
آنها شما را مشغول کرده اند
تا بقیه بتوانند
راحت مرغ و خروس هایتان را ببرند.
وقتی مردم به خانه هایشان برمی گردند
داد و بیداد بلند می شود
یکی می گوید خروسم نیست
دیگری فریاد می زند مرغم کو ؟
از هر گوشه ای صدای داد و بی داد بلند می شود،
جغد هم سرش را تکان می دهد
و به باورشان افسوس می خورد
چون اینکار چند بار تکرار شده بود.
نا آگاهی، زود باوری و گول خوردن
تاوان بزرگی دارد.
فریب روباه های زندگیتون را نخورید.
حمایت محمود کریمی، محمد طاهری، حسین طاهری و محمدحسین پویانفر از محمدباقر قالیباف
🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حمایت حاج آقا پناهیان از #قالیباف
📌 ابوذر یا مالک اشتر؟!
👈 حواسمون به قدرت مدیریت کاندیداها باشه!
#رای_ما_قالیباف
🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید مجید بنی فاطمه هم با این صحبتها حمایتش رو از قالیباف اعلام کرد.
🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حجت الاسلام شهاب مرادی هم قاطعانه از دکتر قالیباف حمایت کرد.
🔹شما فکر میکنید این سیل حمایت ها بی خودی انجام میشود؟ نباید اندکی تامل کنیم؟ واقعا چرا این انتخابات اینقدر سرنوشت ساز شده؟ در منطقه چه خبر است؟ اندکی تفکر فقط!!!
🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸
هدایت شده از کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
💠 الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ
🔸ما فکر میکنیم صبر یعنی کارینکردن، درحالیکه امیرالمؤمنین میفرمایند: انسان صبور مرد اقدام و عمل است؛ مثل آدم شجاع.
🔹در صبر خودمان را کنترل میکنیم و از میدان اطاعت فرار نمیکنیم، مثلاً اگر به سمت گناه سوق داده شویم، صبر میکنیم و مقاومت میکنیم.
👈 انسان صبور همیشه:
💢 هدفها را تعقیب میکند
💢 اگر مشکل بود آن را کنار میزند
💢 موانع را دور میکند
💢 پافشاری میکند
✅ از خدا کمک میگیرد تا به نتیجه برسد.
📌برگرفته از جلسات « امیر حکمت»
#امیرالمومنین
#نهج_البلاغه
#صبر
@masafe_akhar
هدایت شده از کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
از خودت خسته شدی؟.mp3
2.61M
🎙#پادکست
💠 از خودت خسته شدی؟
📌 برگرفته از جلسات «تا بینهایت»
#بصیرت_سیاسی
#معاد_شناسی
#فتنه
@masafe_akhar
هدایت شده از کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
📚معجزه عجیب جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت حضرت عباس شفا یافت
عالم جلیل القدر، محدث متقى، حضرت آیه الله آملا حبیب الله کاشانى رضوان الله تعالى علیه فرمود: یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و شبیه حضرت عباس علیه السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند.
بعد از جستجوى زیاد، جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت اهل بیت (ع) بود، بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش مى گوید.
پدرش مى گوید: مگر عباس را دوست دارى ؟ جوان مى گوید: چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم.
پدرش مى گوید: اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم! جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد.
مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید: اى مرد تو از حضرت فاطمه زهرا شرم نمى کنى؟ مرد مى گوید: اگر فاطمه را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم، خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش عباس بکنید.
مادر و پسر هر دو به مسجد عباس آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید: نزدیکیهاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود. یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم. دامنش را گرفتم و گفتم: جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد، بفریادش برسید. آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد. گفتم: شما کیستید؟
فرمود: من فاطمه مادر حسین هستم؛ این را فرمود و از نظرم غایب شد، پیش پسرم آمدم، دیدم دستش خوب و سلامت است. گفتم: چطور شفا یافتى؟ گفت: در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود: دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم.
گفتم: آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشکهایش جارى شد و فرمود: اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند! گفتم: آقا شما کى هستید؟ فرمود: من عباس بن على علیه السلام هستم؛ یک وقت دیدم کسى نیست.
📚منبع: کرامات العباسیّه معجزات حضرت ابالفضل العباس بعد از شهادت
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
هدایت شده از کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
📚 داستان کوتاه
تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند، تا بار بخرند و به شهر خود برگردند.
مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که به کارونسرایی میرفتند، مبلغ کمی پول میداد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو میکرد.
غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمیتوانست در راه بخرد و بخورد.
چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود، پس تاجر و غلاماش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند.
غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت.
بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند.
در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمیکردند، غلام سکهای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند.
با التماس زیاد، ترحم کرده اسبها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند.
یک هفته در راه بودند، به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد.
تاجر پرسید: «تو چرا غذای گرم نمیخوری؟» غلام گفت: «من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من میپذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمیپذیرد.»
تاجر به یاد بدیهای خود و محبت غلام افتاد و گفت: «غذای گرم را بردار، به من از "عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است.»
من کنون فهمیدم که؛ "سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد،" مال بزرگ نمیخواهد بلکه قلب بزرگی میخواهد.
"آنانکه غنی هستند نمیبخشند آنانکه در خود احساس غنیبودن میکنند، می بخشند."👌
"من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمیکردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی."
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است