eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
34.9هزار ویدیو
313 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
📚قابل توجه کسانی که سال ها و ماه و روزها را شوم و نحس میدانند! حسن بن مسعود، یکی از یاران امام هادی علیه السلام میگوید: به محضر مولایم امام هادی(ع) رسیدم، درحالیکه در آن روز، چند حادثه ی ناگوار برایم رخ داده بود...انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری صدمه دیده و در یک نزاع غیرمترقبه لباسهایم پاره شده بود... به این خاطر با ناراحتی تمام در حضور حضرت گفتم: لعنت به امروز، عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد!! 🌻امام هادی(ع) فرموند: ای حسن، این چه سخنی است که میگویی! با اینکه تو با ما هستی،گناهت را به گردن بی گناهی می اندازی!(روزگار چه گناهی دارد...)ای حسن روزها چه گناهی دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست مجازات می‌شوید (و گاهی امتحان میشوید)،به ایام بدبین شده و به روز بد و بیراه میگویید! گفتم: ای پسر رسول خدا، برای همیشه توبه میکنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمیدهم. امام علیه السلام فرموند: ای حسن، به طور یقین خداوند متعال(در ازای کارها) پاداش می‌دهدو عقاب می کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات می کند... 📚بحارالانوار،ج 56،ص2 @Masafe_akhar
🏴برکت در اموال ✍امام کاظم (علیه السلام)در مورد برکت در مال حلال فرمود: گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد. سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل 7-6 بچه. به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها.. چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح می کنند و از گوشت آن استفاده می کنند. ‌علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند قابل استفاده است بخلاف سگ، مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد.» از اینجاست که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: هولناکترین بلا بعد از من رواج حرام خواری و رباخواری در امتم است! ‌ ‌📝حدیث قدسی اى احمد! اگر كسى به اندازه اهل آسمان و زمين نماز بخواند و به اندازه اهل آسمان و زمين روزه بگيرد و مانند فرشتگان چيزى نخورد و مانند برهنگان لباس بپوشد، ولى من ذرّه اى از محبّت دنيا يا رياست دنيا يا زخارف و تشريفات دنيايى را در دل او بيابم، او را از همنشينى خودم محروم مى كنم و محبّتم را از قلبش بيرون مى نمايم. سلام و رحمت و محبّت من بر تو باد، و ستايش مخصوص پروردگار عالميان است. 📚منبع: حدیث معراج، قسمت نوزدهم 🤲عبادت و ریاضت.. @Masafe_akhar
👤توییت استاد ✍ جای خالی یک اِلِمان فراگیر ملی در عید غدیر خالی بود چالش خانگی این ظرفیت را مثل ماهی شب نوروز یا انار شب یلدا دارد ساده، خلاقانه و مناسب حال خانواده های ایرانی برای شیرین تر کردن عید به کام بزرگ و کوچک توضیحات چالش: https://t.me/Faghatbeeshgheali/1641… https://twitter.com/A_raefipur/status/1419635180936077316?s=20 @Masafe_akhar
✍ مثل خدا باش 🔰خوبی دیگران را چندین برابر جبران کن. 🔹مثل خدا باش، با مظلومان و درماندگان دوستی کن. 🔸مثل خدا باش، عیب و زشتی دیگران را فاش نکن‌. 🔹مثل خدا باش، در رفتار با همه مردم عدالت را رعایت کن. 🔸مثل خدا باش، بدون توقع و چشمداشت نیکی کن. 🔹مثل خدا باش، بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن. 🔸مثل خدا باش، با بزرگواری و بی‌نیازی از مردم زندگی کن. 🔹مثل خدا باش، اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش. 🔸مثل خدا باش، برای اطرافیانت دلسوزی کن. 🔆 مثل خدا باش، مهربانتر از همه ... 🆔 @Masafe_akhar
1400-05-04(farahzad).mp3
12.19M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: حضرت امام هادی علیه‌السلام و مناسک غدیر 🗓دوشنبه چهارم مرداد ماه ۱۴۰۰ 🗂 حجم : ۱۲ مگابایت @masafe_akhar
🔅 علیه السلام: ✍️ من رَضِيَ عَن نَفسِهِ كَثُرَ السّاخِطونَ عَلَيهِ 🔴 آن كه از خودش راضى شود، ناراضيان از او فراوان شوند. 📚 بحارالانوار، جلد ۶۹، صفحه ۳۱۶ @Masafe_akhar2
- ناشناس.mp3
4.32M
✖️آفات بدبینی 🎧 تو این اوضاع گرونی و ناامیدی که تو جامعه وجود داره، این فایل صوتی رو حتما گوش کنید. 🔺کسی که به خدا سوء ظن دارد، هیچ رحمتی دریافت نمیکند. 👤 @Masafe_akhar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 ۳ روز تا عید غدیر 📹 | احترام همگان به شخصیت امیرالمومنین علیه السلام 📲 دسترسی به نسخه کیفیت اصلی👇 Aparat.com/Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 💠 ای جان جانان، یا مولا یا هادی 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🌸 ویژه‌ ولادت امام‌ هادی (ع) @Masafe_akhar
⭕️ 🔸امام سجاد (ع): 🔹هلاک شد آن که راهنماى حکیمى ندارد تا ارشادش کند. (بحارالأنوار (ط-بیروت) ج ۷۵، ص ۱۵۹) @Masafe_akhar
جلسه هفتم - شرح ۳ دقیقه در قیامت.mp3
16.8M
✖️شرح و بررسی کتاب ▫️جلسه 7 🔺تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 📚 شرح و بررسی رخدادهای کتاب و احاديث و روايات مرتبط با موضوع کتاب 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه @Masafe_akhar
روزمان را با آغاز کنیم ✳️🔰مومنین باید جان فدایی ولایت باشند . [سوره التوبة (9): آيات 120 تا 121] ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ (120) 120- سزاوار نيست كه اهل مدينه و باديه‏نشينانى كه اطراف آنها هستند از رسول خدا تخلف جويند، و براى حفظ جان خويش از جان او چشم بپوشند، اين به خاطر آن است كه هيچ تشنگى به آنها نمى‏رسد، و نه خستگى، و نه گرسنگى در راه خدا، و هيچ گامى كه موجب خشم كافران شود برنمى‏دارند، و ضربه‏اى از دشمن نمى‏خورند، مگر اينكه به واسطه آن عمل صالحى براى آنها نوشته مى‏شود، زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كند. 🌻🌻امام خامنه ای در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ ۱۳۹۸/۰۸/۲۴ نکته‌ی بعدی این است که علاج این دشمنی هم یک چیز بیشتر نیست و آن «فَاستَقِم کـَما اُمِرتَ»؛ ایستادگی [است]. خداوند متعال به پیغمبرش در مقابل این مشکلات فرمود: فَاستَقِم کـَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛ استقامت، ایستادن. البتّه ایستادگی سختی‌هایی هم دارد، نه اینکه کار آسانی است؛ لکن تسلیم شدن، سختی‌های بیشتری دارد؛ فرقش هم این است که شما در راه استقامت و مقاومت هر سختی‌ای که متحمّل بشوید، خدای متعال به شما اجر خواهد داد: ذلِکَ بِاَنَّهُم لا یُصیبُ‌هُم ظَمَاٌ وَ لا نَصَبٌ وَلا مَخمَصَةٌ فی سَبیلِ ‌اللهِ‌ وَلایَطَئونَ مَوطِئًا یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا کُتِبَ لَهُم بِه! عَمَلٌ صلِح. هر سختی‌ای که شما تحمّل بکنید، یک عمل صالح است؛ در حالی که اگر تسلیم دشمن بشوید، سختی‌هایتان هیچ اجری هم پیش خدای متعال ندارد، بلکه تن به ظلم دادن مجازات هم دارد. قرآن این جوری دستور میدهد: نه ظلم کنید، نه زیر بار ظلم بروید. ✅❎✳️مطلب آخر راجع به عمل صالح: کُتِبَ لَهُم بِه! عَمَلٌ صالِح. من عرض میکنم که امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملّتها [باشد]، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملّتها باشد، در جهت استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملّتها باشد، در جهت وحدت باشد، در جهت اقتدار امّت اسلامی باشد، در جهت ترویج علم در دنیای اسلام باشد، در جهت رشد دادن جوانهای دنیای اسلام باشد، هر حرکتی در این جهت عمل صالح است، حسنه است. 🌲تدوین : رجبعلی بازیاد @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تقابل دو نیروی فعال دنیا در راه ظهور 🎥پشت پرده‌ی اتفاقات دنیای امروز جهان را در این فیلم بببنید @Masafe_akhar
. 📚 مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است. اول از *نگهبان* شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد. بعداً از *کشاورزی* که پیش او کار می‌کرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌کنم. بعد از آن سوال از *آشپز* بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم. و در سری آخر از *پسری* که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا این‌که غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری. پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا این‌که مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است* قرآن را گرفت و بعد از این‌که قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود* پس آن مرد ثروتمند گفت: *هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.* پس گمان شما به پروردگار جهانیان چگونه است؟ 🌺🌿🌺 @Masafe_akhar 🌿🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
. 💎 تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند. تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که به کارونسرایی می‌رفتند، مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو می‌کرد. غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد. چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود. پس تاجر و غلام‌اش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند. غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت. بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند. در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هر چه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند، غلام سکه‌ای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند. با التماس زیاد، ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند. یک هفته در راه بودند، به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد. تاجر پرسید: «تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟» غلام گفت: «من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد.» تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: «غذای گرم را بردار، به من از "عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است.» من کنون فهمیدم که؛ "سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد،" مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد. "آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی‌بودن می‌کنند، می بخشند." "من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی." 🌺🌿 @Masafe_akhar 🌺🌿🌺 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
⚠️بدترین اثر و ادامه آن، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است، گناهان از اعضاء و جوارح سرازیر قلب مى شوند و را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل مى سازند، اینجاست که انسان راه و چاه را تشخیص نمى دهد و مرتکب اشتباهات عجیبى مى شود که همه را حیران مى کند. با دست خود، تیشه به ریشه سعادت خویش مى زند و سرمایه خوشبختى خویش را به باد فنا مى دهد. گناه عفونتی است که قلب انسان را عفونی می‌کند. 🍃پیامبر خدا صلى الله علیه وآله ⚠️کَثْرَةُ الذُّنُوبِ مَفْسَدَةٌ لِلْقَلْبِ گناهان زیاد قلب انسان را فاسد مى کند. 📙درّ المنثور،جلد 6، صفحه 326 @Masafe_akhar
. این متن خیلی قشنگه👌 در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم به پشت سرم نگاه کردم جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم دو ردپا بود و جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک ردپا بود به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟ گفت آن ردپایی که میبینی من هستم؛ تو را در سختی ها به دوش می کشیدم... 🌸 خــدایا تو بی نظیری🌸 🌺🌿🌺🌺 @Masafe_akhar 🌿🌿 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
❖ گدایی ٣٠ سال کنار جاده ای می‌نشست. یک روز غریبه ای از کنار او گذر کرد. گدا طبق عادت کاسه خود را به سمت غریبه گرفت و گفت : بده در راه خدا غریبه گفت : چیزی ندارم به تو بدهم؟ آنگاه از گدا پرسید : آن چیست که رویش نشسته ای ؟؟ گدا پاسخ داد: هـیچی یک صندوق قدیمی ست . تا زمانی که یادم می آید ، روی همین صندوق نشسته ام . غریبه پرسید : آیا تاکنون داخل صندوق را دیده ای؟ گدا جواب داد: نه !! برای چه داخلش را ببینم ؟؟ در این صندوق هیچ چیزی وجود ندارد . غریبه اصرار کرد چه عیبی دارد؟ نگاهی به داخل صندوق بینداز . گدا کنجکاو شد و سعی کرد در صندوق را باز کند. ناگهان در صندوق باز شد و گدا باحیرت و ناباوری و شادمانی مشاهده کرد که صندوقش پر از جواهر است. من همان غریبه ام که چیزی ندارم به تو بدهم اما می گویم نگاهی به درون بیانداز. نه درون صندوقی، بلکه درون چیزی که به تو نزدیکتراست {درون خویش} صدایت را می شنوم که می گویی: اما من گدا نیستم !! گدایند همه ی کسانی که ثروت حقیقی خویش را پیدا نکرده اند.🍃 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
آیت‌الله فاطمی‌نیا: فرد وارد بازار قیامت می شود، فکر می کند خبری است. تعجب می کند؛ خدایا پس چه شد؟ نماز ها، عمره ها؟ می گویند تو دل شکستی. ریا کردی. زهر زبان ریختی. جوان عزیز اگر عروج می خواهی، می خواهی به جایی برسی از خانه خودتان شروع کن! دل خواهرت را شکستی. برو درستش کن. دل مادر و پدر را شکستی. از خانه شروع کنید. @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکبار برای همیشه مهم ترین موضوع فضای مجازی از نگاه رهبرمعظم انقلاب چیست؟ @Masafe_akhar
. 💎 کولبر آن روز مریم مثل همیشه غذای شوهرش را صبح زود آماده کرد و داخل بقچه پیچید. دلش شور میزد و دوست داشت که به سعید این مطلب را بگوید، ولی دلش نیامد اول صبحی اوقات همسرش را تلخ کند. پسرش مجید که فقط ۵ سالش بود از خواب بیدار شد و پاهای پدرش را چسبید و با گریه و زاری از او سواری خواست.مریم با دلخوری گفت: "این چه عادته زشتیه که تو یاد این بچه دادی!"سعید با مهربانی خندید و گفت:"سخت نگیر خانومم! بچه دلش به همین چیزا خوشه، ما که نتونستیم این بچه رو یه پارک حسابی ببریم ؛ حالا این همه بار سنگین رو دوشم جا به جا میکنم روزی یه بارم پسر خودمو کول میکنم".مریم سرش راپایین انداخت و زیرلب گفت:"این چه حرفیه عزیزم؛ خیلی ها مثل ما هستند تازه بچه های اکرم خانومو دیدی؟ اونا شرایطشون بدتر از ماست؛ دیروز اکرم خانوم میگفت که سه روزه امیرش تب کرده ولی پول نداشته دکتر ببرش!" سعید با ناراحتی گفت :" کاش داشتم میتونستم کمکشون کنم ؛همه کولبرا وضعشون همینه؛ باید خودمون هوای خودمونو داشته باشیم." بعد سعید کمی به پسرش سواری داد و غذایش را برداشت و رفت.مریم دلشوره اش بیشتر شد؛ مقداری صدقه کنار گذاشت و دعای خیرش رابدرقه راه سعید کرد.آن روز سعید خیلی دیر کرد؛ مریم آرام و قرار نداشت.خودش میدانست شوهرش به هر دری زده بود تا کاری پیدا کند وبا این که جز نفرات برتر دانشگاه کردستان بود ولی بازهم نتوانسته بود تو هیچ سازمان و اداره ای کاری پیدا کند.چند بار تا سر کوچه رفت و برگشت اما خبری از سعید نشد.پسرش را برداشت و به خونه ی دوستشون ریحان رفت تابلکه خبری از سعید بگیرد، چون همیشه سعیدوجاوید، شوهر ریحان، باهم به سرکار میرفتند.انجا هم رفت و حالش بدتر شد، چون شوهر او هم برنگشته بود.سریع به خانه برگشت .چند ساعتی گذشت مریم انقدر گریه کرده بودکه چشمانش متورم شده بود.یکدفعه صدای کلید چرخاندن در حیاط را شنید.با شتاب به حیاط رفت با دیدن سعید از ذوق جیغی کشید و در آغوشش پرید.سعید بابت دیرآمدنش عذرخواهی کرد و مریم نگران پرسید:" چرا دیر کردی؟ نزدیک بود دیوونه بشم."سعید سرش راپایین انداخت وبا من ومن گفت :" از این به بعد باید حواسمون به زن وبچه جاوید هم باشه... لحظه آخر عمرش به جاوید قول دادم که مراقب بچه هاش باشم" ..تقدیم خانواده های زحمتکش کولبران😔 🌺🌿🌺 @Masafe_akhar 🌿🌺 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌