eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
36.5هزار ویدیو
317 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
📚داستان حورالعین و ازدواج با شیخ علی داستان زیر به وسیله فاضل دانشمند، نویسنده توانا، جناب آقای ناصر باقری بید هندی به دفتر انتشارات مکتب الحسین (ع) رسیده است. ایشان نوشته است. آیت الله شیخ محمد حسن مولوی قندهاری در یکی از مجالسی که شبهای جمعه دارند فرمودند: طلبه ای به نام شیخ علی در نجف می زیست که ازدواج نکرده بود و می‌گفت حالا که می‌خواهم ازدواج کنم حورالعین می‌خواهم! وی چند مدت در حرم امیرالمؤمنین (ع) متوسل به حضرت علی (ع) شد و از حضرت حوریه در خواست کرد و بعد که در نجف مظنون به جنون شده بود به کربلا مشرف گردید و در حرم سید الشهداء و حضرت ابولافضل (ع) از آن دو برگوار طلب حوریه نمود. اما بعد از مدتی این قضایا را رها کرده به نجف برمی گردد و باز در مدرسه نواب مشغول درس می‌شود، و کلاً از آن تمنا دست برداشته و فقط به درس می‌پردازد. یک شب که از زیارت حضرت امیر (ع) برمی گشته می‌بیند در وسط صحن خانمی نشسته است. وقتی از کنار آن رد می‌شود، آن زن برمی خیزد و به او می‌گوید: من در اینجا هیچ کس را ندارم. و غریبم، شما باید مرا با خود ببرید. شیخ علی می‌گوید:امکان ندارد چرا که من مردی مجرد وعزب هستم وشمازن جوانی هستی وبدتر از ان که من در مدرسه ساکنم ان زن دنبال شیخ علی راه افتاد اصرار می‌کند که حتماً مرا امشب به حجره‌ات ببر! خلاصه شیخ علی او را در آن شب به حجره‌اش می بیرد. در موقع داخل شدن به مدرسه، چند تا از طلبه‌ها از حجره‌های خویش بودند، ولی هیچ یک آن زن را نمی‌بیند. شیخ علی به آن زن می‌گوید: شما در حجره استراحت کن، من می‌روم حجره ای یا جایی برای استراحت خود پیدا می‌کنم. اما تا از حجره بیرون می‌آید، نوری از حجره تلالو می‌کند (ظاهراً آن زن چادرش را برداشته بود) لذا فوراً بهکرده و به وی می‌گوید: رفیقت به بستر بیماری افتاده، و فلان ساعت در فلان روز هم از دنیا می‌رود لذا تو باید آن موقع بالای سرش باشی. شیخ محمد می‌گوید: تو عجب زنی هستی، که شوهرت مریض شده، برایش اجل تعین می‌کنی! زن می‌گوید: می‌خواهم امروز سری را به تو بگویم من یک حوریه هستم. در محل و جایگاه خویش قرار داشتم که به من اعلام شد حضرت ابوالافضل (ع) تو را احضار کرده‌اند. و بعد به من خطاب شد که حضرت قمر بنی هاشم (ع) فرمان شخصی بشوی که از حضرات معصومین (ع) حوریه خواسته است. سپس یک تصرفاتی در من شد که با زندگانی در اینجا تناسب پیدا کنم و بعد هم به زمین آورده شدم. اینکه مدت 17 سال است که با شیخ علی زندگی می‌کنم و اخیراً خبر رسیده که شیخ علی تا چند روز دیگر از دنیا می‌رود و من به جایگاه خود برگردانده می‌شوم. 1 1. چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، ج1، ص454. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @Masafe_akhar
✨﷽✨ ✍رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربده‌کش‌های تهران بود،اما عاشق امام حسین علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ @Masafe_akhar
🍃🍃 حسین بن منصور حلاج را در ظهر روز صیام، گذر به کوی جذامیان افتاد. جذامیان به نهار مشغول بودند و به حلاج تعارف کردند. حلاج بر سر سفره آنها نشست و چند لقمه بر دهان برد. جذامیان گفتند: دیگران بر سر سفره ما نمی نشینند و از ما می ترسند. حلاج گفت آنها روزه اند و برخاست و رفت. غروب، هنگام افطار حلاج گفت: خدایا روزه مرا قبول بفرما. شاگردان گفتند: استاد ما دیدیم که روزه شکستی! حلاج گفت: ما مهمان خدا بودیم. روزه شکستیم ولی دل نشکستیم!! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @Masafe_akhar
📚 روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم (شراب) حرام می شود؟ بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو میپاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @Masafe_akhar
. سنگ قبر آیت الله بهجت ﻗﻀﯿﻪ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺭﻩ! ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﻮﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﻓﻮﺕ "آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ" ﺳﻨﮓ ﺗﺮﺍﺵ ﻫﺎ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﺑﺮﺍﯼ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻥ ﺭﻭﯼ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻦ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻈﻤﯽ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ میخوﺭﻩ ﺭﻭﯼ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﺩﯾﮕﻪ مینوﯾﺴﻦ ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺯ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻩ 🔹ﺧﻼﺻﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻦ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ ﭘﯿﺶ ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ میرﻥ ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﭼﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪﺷﻮﻥ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻓﻮﺗﺶ ﻭﺻﯿﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺑﻨﻮﯾﺴﻨﺪ《 ﺍﻟﻌﺒﺪ 》ﭼﻮﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺷﻮﻥ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﻋﺒﺪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻥ. ✍ @Masafe_akhar
🌺قبض روح آدم (ع) حضرت آدم (ع)950سال عمر کرد و تا زنده بود چهل هزار اولاد از فرزند و نوه و نبیره پیدا کرد و نسل او همگی از حضرت شیث بوده اند. آدم (ع) در هنگام مرگ همه اولاد خود را جمع کرد، و وصیت نمود: ای فرزندانم! بهترین اولاد من هبة الله شیث است که من مأمورم او را وصی خود گردانم، لذا آن چه از اسماء به من تعلیم شده به او می آموزم تا به شریعت من حکم کند. آدم (ع) به شیث وصیت کرد که چون از دنیا رفتم، مرا غسل بده و کفن کن و نماز بگذار و مرا در قبر قرار بده، و خود نیز نسبت به فرزندانت چنین وصیت نما، تا هر که فاضلتر باشد بر تو نماز گزارد، و همچنان وصیت کن تا پیامبر آخرالزمان این امر ادامه یابد، و در تاریخ آمده است که چون آدم (ع) به حال احتضار افتاد، فرشته مرگ فرود آمد و پیغام گذارد و شربت صدر را که خداوند فرستاده بود به او داد، آدم چون او را دید زار بگریست فرشته مرگ پرسید اى آدم ، آن روز که از بهشت واماندى و به دنیا آمدى چنین گریه زارى نکردى که امروز بر سر فوت دنیا مى کنى ؟ آدم گفت : نه به فوت دنیا گریه نمى کنم که دنیا همه بلا و رنج است . لیکن بر فوت خدمت و عبادت پروردگارم مى گریم . : خدایا! شهادت می دهم به وحدانیت تو و گواهی می دهم که من بنده تو و خلیفه تو در روی زمین هستم که ملائکه را به سجده من امر کردی و به من جمیع اسماء را تعلیم دادی و مرا در بهشت خود جای دادی، و آن گاه برای اقامت روی زمین فرستادی. در این هنگام جبرئیل کفن آدم را با حنوط از بهشت آورد، و با هفتاد هزار فرشته حاضر شدند تا بر جنازه آدم نماز گزارند. 🍀از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که : آدم به درگاه خدا شکایت کرد و گفت : پروردگارا! شیطان را بر من مسلط کردی چون خونی که در بدنم جریان دارد! خداوند فرمود: ای آدم! در عوض آن مقرر می دارم که هر یک از فرزندانت که قصد گناه کند (تا آن را انجام نداده) بر او نوشته نشود و چون انجام داد آن را بنویسند و اگر کسی قصد کار نیکی کرد، اگر انجام نداد یک حسنه و اگر انجام داد ده حسنه برای او ثبت کنند. حضرت آدم عرض کرد: «پروردگارا! بیفزا». خطاب شد: هر یک از آنان که گناهی انجام داد و استغفار کرد او را می آمرزم. حضرت آدم عرض کرد: پروردگارا! باز هم بیفزا. خطاب شد: توبه را برایشان مقرر داشتم تا وقتی که نفس به گلویشان برسد. یعنی تا آن وقت توبه شان را می پذیرم، آدم خشنود شد و گفت: مرا بس ‍است 📚مجلسی. بحارالانوار، ج13: 365. 2- فیض کاشانی. محجة البیضاء، ج8: 279. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هیچ شب و روزی نیست مگر این که ملک الموت ندا سر می دهد و می گوید که اهل قبور امروز غبطه و حسرت چه کسانی را می خورید. در حالی که از مرحله مرگ گذشتید و به عالم غیب آگاه شدید! در جواب مردگان می‌گویند ما غبطه مومنین را می خوریم که در مساجد هستند. زیرا آنها نماز می خواند و مانمی خواندیم آنها زکات می دهند و ما نمی دادیم آنها روزه می گیرند و ما نمی گرفتیم آنها صدقه می دهند و ما نمی دادیم آنها ذکر خدا را می گویند و ما نمی گفتیم. 📚ارشاد القلوب الی الصواب جلد ۱ صفحه ۵۳ @Masafe_akhar
14.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت فرزند شیطان در رکاب امیرالمومنین - از امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا (ص) آورده است: (در کوه‌های تِهامَه) مردی که قامتش چون نخل، بلند بود، نزد رسول خدا (ص) آمد. درود فرستاد و حضرتش جواب فرمود. آنگاه، پیامبر (ص) فرمود: همچون جنیان سخن می‌گویی! کیستی ای بنده خدا؟ پاسخ گفت: من هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس هستم. حضرت فرمود: بین تو و ابلیس، حدفاصلی جز دو پدر نیست؟ گفت: چنین است ای رسول خدا (ص). حضرت فرمود: بر تو چه رفته است؟ گفت: روزگارم را به بیهودگی گذراندم مگر اندکی را. من روزی که قابیل، هابیل را کشت نوجوانی بودم که می‌توانستم سخن بگویم. اعتصام به حبل الهی نداشتم، در بیشه می‌گشتم و از تپّه‌ها بالا می‌رفتم و مردم را به قطع رحم با خویشاوندان و مال حرام دعوت می‌نمودم. پیامبر (ص) فرمود: چه بد سیره‌ای است روش پیری که در سنین کهنسالی به اندیشه می‌نشیند و جوانی که در سنین جوانیش در آرزوها و خیال‌پردازی، روزگار می‌گذراند. آن جن گفت: من توبه کرده‌ام. فرمود: به دست چه کسی؟ به دست نوح (ع) وقتی همراه نوح (ع) شرح کامل داستان در کلیپ☝️🎥 @Masafe_akhar
✨﷽✨ ‼️اهمیت ذکر بسم الله ... هنگام غذاخوردن ❤️رسول خدا صلی الله علیه و آله: 🔻هنگامی که سفره پهن می‌شود، چهار ملک حاضر می‌شوند ❗️ و هنگامی که بنده "بسم الله" بگوید ملائکه می‌گویند: خداوند در غذا به شما برکت بدهد. سپس به شیطان می‌گویند: ای فاسق! خارج شو، قدرتی بر آن ها نداری. ❗️زمانی که اهل سفره در آخر غذا بگویند "الحمد لله" ملائکه می‌گویند خداوند به آن ها نعمت داد و آن ها شکر را ادا کردند؛ ⚠️ ولی اگر بسم الله نگویند، ملائکه به شیطان می‌گویند: نزدیک شو ای فاسق و با آن ها بخور و هنگامی که سفره جمع شود و یاد خداوند نکنند، ‼️ ملائکه می‌گویند: خداوند به آن ها نعمت داد، ولی آن ها پروردگار خود را فراموش کردند. 📚 المحاسن، ج ۲، ص ۴۳۲ ❤️امیرالمومنین علیه السلام: 🤲کسی که غذا می‌خورد، نام خداوند را بر غذا‌ ببرد و اگر فراموش کرد✅ و بعد، خداوند را یاد کرد، ❕ شیطان آن چه خورده را برمی‌گرداند و شخص غذا را به تنهایی می‌خورد. 📚 المحاسن، ج ۲، ص ۴۳۴ 📜مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله غذا می‌خورد و تا آخرین لقمه‌ غذا بسم الله نگفت، هنگام خوردن لقمه‌ آخر گفت " بسم الله اوله و آخره ". پیامبر فرمود: شیطان با او غذا می‌خورد و هنگامی که بسم الله گفت، شیطان آن چه خورد، بالا آورد. 💢 در روایت آمده است:به امام صادق عليه السلام گفتم: چگونه بر خوراک نام خدا برم؟ فرمودند:اگر چند ظرف است، بر هر كدام بسم اللّٰه بگو. گفتم: اگر فراموش كردم‌؟ ✨ فرمودند: بگو "بسم اللّٰه من اوله الى آخره" 📚 بحارالأنوار، ج ۱۰، ص ۱۶۸ @Masafe_akhar
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ علیرضا دبیر: بزار مسخره ت کنن... هر روز از خودت باید سوال کنی که برای فرج آقا امام زمان چه کردی؟ @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️ در همه حال مراقب نمازتان باشید ... از کلام حجت الاسلام کافی رحمه‌الله‌علیه @Masafe_akhar
مداحی آنلاین - ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ - محمود کریمی.mp3
5.29M
با (عج) 🍃ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ 🍃 ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻪ ﻭﻋﺪه ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ 🎤حاج 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 @Masafe_akhar