eitaa logo
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
1.2هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
422 فایل
✅ رسانه رسمی اطلاع رسانی شبکه تربیتی بسیج(صالحین) 🔶 معاونت تعلیم و تربیت بسیج استان زنجان 🔸️ارتباط با مدیر کانال @salehin_zanjan 🔸ارتباط با مسئول تعلیم و تربیت بسیج استان @Jafarizanjan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝کسانی که کار فرهنگی می کنند نباید اهل باشند 🔰در خصوصیات : 🔹اگر برای خدا کار کردی جز خدا از کسی توقع پیدا نکن! اگر برای کار میکنی حتی از خدا هم توقع نداشته باش! + مثل سرباز وظیفه، که چون خدمت رو وظیفه خودش میدونه توقع از کسی نداره. 🔹اگر کار فرهنگی میکنی که دیگران بهت کنن، بدان که پيامبراسلام اعراب رو ، از جاهلیت نجات داد ، ولی حتی او را تشییع هم نکردند!!! و پیکر مطهرش 3 روز در خانه ماند و مولا با اهل خانه، پیامبر را تدفین کرد!!! 🔹اگر کار فرهنگی می کنی و توقع داری بعد از چند وقت خیلی باشی، بدان که حضرت نوح فقط 950 سال تبلیغ کرد و 80 نفر را هدایت کرد(یعنی اندازه یک اردو مشهد!) 🔸بدان که 🔸بدان که پس همین الان تصمیم بگیر! ؟ •┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈• ✅ با ما همراه باشید.. 🌐شبکه تربیتی بسیج «صالحین» استان زنجان @salehinzn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹۲۲ اسفند روز شهدا 🌹حضرت امام خامنه ای:نگذارید غبارهای فراموشی روی این خاطره های گرامی را بگیرد. •┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈• ✅ با ما همراه باشید.. 🌐شبکه تربیتی بسیج «صالحین» استان زنجان @salehinzn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠دو کلام حرف حساب 🔹هفت یا هشت سالم بودم، با سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن! 🔹پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم. 🔹خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود... مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور می‌کردم اما اضطراب نهفته ای آزارم می‌ داد. 🔹پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره. گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت : آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه. 🔹دنیا رو سرم چرخ می‌خورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج صبوری! 🔹مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من! ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد 44 سال لبخندش و پندش یادم هست! بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟ چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه كتاب های روان‌شناسی خوندن و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟ ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه...! •┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈• ✅ با ما همراه باشید.. 🌐شبکه تربیتی بسیج «صالحین» استان زنجان @salehinzn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ رسم مسخره چهارشنبه سوری چند سال پیش بود که خبر رسید یکی از اقوام در مسیر منزل تو همین ایام داشته میومده که نارجنک دستی (اکلیل سرنج) به سمتش پرت می کنن بنده خدا می خواسته به صورتش نخوره که دستش رو میاره جلو و متاسفانه انگشتاش قطع میشه چند وقت بعد هم عفونت هی بالاتر رفت و مجبور شدن از آرنج دستش رو قطع بکنن نمی دونم خدا پیغمبر می شناسیم یا نه ولی اگر قد یه ترقه ما تو بزرگ شدن چنین روزی سهم داشته باشیم روز قیامت باید به امثال این بنده خدا جواب پس بدیم. نمیشه شما بگی من یه انداختم و چیکار به ترقه های بزرگ دارم؟ نه عزیزم تو جو روانی رو به اندازه ی خودت جوری پیش بردی که افراد حس کردن باید حداقل یه کاری بکنن از خدا بترسیم از آینده ای که برای این طفل معصوم ها درست می کنیم بترسیم و با این رسم مسخره همراهی نکنیم. 📌 انتشار بدید شاید یه نفر کمتر آسیب دید. •┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈• ✅ با ما همراه باشید.. 🌐شبکه تربیتی بسیج «صالحین» استان زنجان @salehinzn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم 🔻 ای مادر، هنگامی که فرودگاه تهران را ترک می‌گفتم، تو حاضر شدی و هنگام خداحافظی گفتی: «ای مصطفی، من تو را بزرگ کردم، با جان و شیرۀ خود تو را پرورش دادم و اکنون که می‌روی از تو هیچ نمی‌خواهم و هیچ انتظاری از تو ندارم، فقط یک وصیت می‌کنم و آن این که خدای بزرگ را فراموش نکنی.» 🔹 ای مادر، بعد از بیست‌ و دو سال به میهن عزیز خود باز می‌گردم و به تو اطمینان می‌دهم که در این مدت دراز، حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم، عشق او آن‌قدر با تار و پود وجودم آمیخته بود که یک لحظه حیات من بدون حضور او میسر نبود. 🔺 خوشحالم ای مادر، نه فقط به‌خاطر این که بعد از هجرتِ دراز به آغوش وطن بر می‌گردم بلکه به این جهت که بزرگترین طاغوت زمان شکسته شده و ریشۀ ظلم و فساد بر افتاده و نسیم آزادی و استقلال می‌وزد. ✍️ دست‌نوشتۀ شهید دکتر مصطفی چمران؛ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ 📚 برگرفته از کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود...» ❤️ •┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈• ✅ با ما همراه باشید.. 🌐شبکه تربیتی بسیج «صالحین» استان زنجان @salehinzn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منطقه پساآمریکا؛ واکنش سیاستمداران و تحلیلگران بین‌المللی به توافق ایران و عربستان! •┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈• ✅ با ما همراه باشید.. 🌐شبکه تربیتی بسیج «صالحین» استان زنجان @salehinzn