ای دل... برای آن که نگیری چه میکنی؟
با روزگار دوری و دیری چه میکنی؟
بیاختیار بغض که میگیردت بگو
در خود شکست را نپذیری چه میکنی؟
با این اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ
تو جای من... جز این که بمیری چه میکنی؟!
ای عشق... ای قدیمترین زخم روزگار
در گوشهی دلم سر پیری چه میکنی؟
دست تو را دوباره بگیرم چه میشود...
دست مرا دوباره بگیری چه میکنی...!؟
#ناشناس
@mashaar🌱
تو آن شعری که من جایی نمیخوانم، که میترسم
به جانَت چشم زخم آید چو میگویند تحسینم
#محمدعلیبهمنی
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
به زلیخا بنویسید، که یوسف بلد است کی به فریاد دل خانه خرابش برسد... #ناشناس @mashaar🌱
توی دنیا هم نشد برزخ که پیدا کردمت
مینشینم تا قیامت با تو صحبت میکنم
#کاظمبهمنی
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
حال و روزم شده چون زاهد رسوا مانده مثل نوحی که خوداز کشتی خود جامانده #ناشناس @mashaar🌱
تا که خلوت میکنم با خود، صدایم میکنند...
بعد، از دنیای خود کم کم جدایم میکنند...!
گوشه گیری انتخابی شخصی و خودخواستهست
پس چه اصراری به ترک انزوایم میکنند!
مثل آتش های تفریحم که بعد از سوختن،
اغلب مردم به حال خود رهایم میکنند...
ای بمیری! لعنتی! کُشتی مرا با شعرهات
مردم این شهر اینگونه دعایم میکنند!
احتمالاً نسبتی نزدیک دارم با خدا
مردم اغلب وقت تنهایی صدایم میکنند!
مثل خودکاری که روی پیشخوان بانکهاست
با غُل و زنجیرِ دائم جابجایم میکنند!
#اصغرعظیمیمهر
@mashaar🌱
همه با یار خوش و من به غمِ یار خوشم
سخت کاریست ولی من به همین کار خوشم
#عمادخراسانی
@mashaar🌱
حالم شده چون پیرزنی خسته که میگفت:
تنها پسرم عید نیامد به کنارم...
#کنعانمحمدی
@mashaar🌱
خبر دهید بـه زهرا که یوسف دگرت
به جُرم اینکه ندارد گناه زندانیست
#سیدرضاموید
@mashaar🌱
فاطمه دارم، علی دارم، حسن دارم ولی
حاجتم را بیشتر موسی بن جعفر می دهد
#علیاکبرلطیفیان
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
خبر دهید بـه زهرا که یوسف دگرت به جُرم اینکه ندارد گناه زندانیست #سیدرضاموید @mashaar🌱
یوسف آزادترین است، ولو در زندان
آنکه در بند هوس نیست که زندانی نیست
#علیاکبرلطیفیان
@mashaar🌱
تو با من چای نوشیدی و رفتی؛ آه، بعد از تو
حیایم مانعم شد تا ببوسم استکانت را...
#محسنایمانی
@mashaar🌱
کنار بسترت عالم حزین است
که داغت داغِ ختمالمرسلین است
دم آخر پیمبر گفت و گفتی
فقط حیدر امیرالمومنین است
#حسنلطفی
#سالروزوفاتحضرتابوطالب
@mashaar🌱
دلم عجیب گرفته ز تنگِ این زندان
و خیره مانده دو چشمم به زندگی گریان
مرا به مکتبِ درسش فلک چنین آموخت
فقط غم و غم؛ جای آب ، بابا ، نان!
#علیرضاشرافتمند
@mashaar🌱
وقتی به زندانِ کسی خو کرده باشی
بال و پَرَت ، روز رهایی درد دارد...
#مجتبیشریفی
@mashaar🌱
خوش لذّتی است با دلِ شیدا گریستن
در گوشهای نشستن و تنها گریستن
#زمانیسیستانی
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
کنار بسترت عالم حزین است که داغت داغِ ختمالمرسلین است دم آخر پیمبر گفت و گفتی فقط حیدر امیرالم
دنیا ، ز ستاره ، سبحه گر بردارد
حاشا که فضائل تو را بشمارد
ایمان تو را ، ندید دشمن ، زیرا
کافر ، همه را به کیش خود پندارد
#میثممؤمنینژاد
#حضرتابوطالب
@mashaar🌱
صد سوره در آیینۀ نامت پیداست
تصویر کلیم در کلامت پیداست
اینبار درون سینه یاسین داری
از عطر دلانگیز سلامت پیداست
#سیدامینجعفری
@mashaar🌱
یک شبی گیسوی مشکین تو دیدم در خواب
خواب آن یک شبه، یک عمر پریشانم کرد
#شوریدهشیرازی
@mashaar🌱
من ماجرای هجر تو با نوح گفتم، او...
کشتی درست کرد وسپس گفت گریه کن!
#احسانپرسا
@mashaar🌱
خودم هم مثل تو از سرنوشت سیب می ترسم
ولی یک روز جبران می کنم این اشتباهم را...
#نرگسکاظمیزاده
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
من ماجرای هجر تو با نوح گفتم، او... کشتی درست کرد وسپس گفت گریه کن! #احسانپرسا @mashaar🌱
زٌل میزنم به عکس خودم، فکر میکنم
چشمم چقدر بیتو غمش فرق میکند
#سعیدشیروانی
@mashaar🌱
سفر بهانه ی دیدار و آشنایی ماست
از این به بعد «سفر» مقصد نهایی ماست!
#فاضل_نظری
@mashaar🌱
تا زخمیِ آزادی و نانم، چه بهاری؟
با وحشتِ افتاده به جانم، چه بهاری؟
در متنِ زمستان شده ام باغِ "شقایق"
با "نرگسِ چشم نگرانم"، چه بهاری؟
سرمایِ دی و بهمن و خونابه یِ اسفند
پاشیده به دیوارِ زمانم! چه بهاری؟
بغضی که فرو مانده به اعماق گلویم
آویخته بر قفل زبانم... چه بهاری؟
وقتی که قرارست به زانوی حقارت...
خود را به تهِ خط برسانم، چه بهاری؟
اندیشه یِ پرواز زمین گیرِ تفنگ است!
در کنجِ قفس مرثیه خوانم! چه بهاری؟
با ماهیِ بی حوصله در حافظه ی تُنگ -
-هستم! که فقط زنده بمانم... چه بهاری؟
#محمدحسینناطقی
@mashaar🌱
شاعر وَسط خیال خَندید و گِریست
این شعرِ چهار مِصرعی کامِل نیست
شایَد که دُچارِ نقص عُضو است غَزل
شایَد که رُباعی، غَزلی ویلچِریست
#احسانافشاری
@mashaar🌱