eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
36 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
غمی ست پشت همین شیشه ی بخار گرفته هوای پنجره ها را غم بهار گرفته #بهروزجلیلی @mashaar🌱
دوستت دارم و این ورد زبانم شده است عندلیبی به من و هستی وجانم شده است پیش چشم همه از عشق تو گفتن به هزار شاه بیت غزل و عشق نهانم شده است ُ @mashaar🌱
درد سختی است که در حسرت دریا ماهی... داخل تنگ بمیرد ز غم و غصه خویش! @mashaar🌱
بشکن دلم که رایحه ی درد بشنوی کس از برون شیشه نبوید گلاب را @mashaar🌱
بی‌تو من حافظه و هوش ندارم! دارم؟ بی‌تو از نیش پُرم، نوش ندارم! دارم؟ لاله‌اے از لب سرخ تو نچیدم! چیدم؟ و تو را نیز در آغوش ندارم! دارم؟ به تو جز نسبت گل هیچ ندادم! دادم؟ به ڪسے غیر تو من گوش ندارم! دارم؟ آمدم باز سراغ تو نبودے! بودی؟ بسترے بی‌تو سمن‌پوش ندارم! دارم؟ هرچه گفتم عجبا، گوش نڪردے! ڪردی؟ فاش گفتم لب خاموش ندارم! دارم؟ مست، چون چشم تو تا حال ندیدم! دیدم؟ خبر از این منِ مدهوش ندارم! دارم؟ غیر دل هیچ نثار تو نگفتم! گفتم؟ غیر جان پیش تو مفروش ندارم! دارم؟ جز وفا با تو پریچهره نڪردم! ڪردم؟ یک ورق گفته‌ے مخدوش ندارم! دارم؟ بی‌تو تا صبح چه شب‌ها ڪه نخفتم! خفتم؟ غیر اندوهِ تو بر دوش ندارم! دارم؟ @mashaar🌱
جان می دهی بار دگر جان داده را با بوسه ات مردن پس از بوسیدنت، یک کارِ آسان می شود @mashaar🌱
کسی نگفته به من سر به شانه ام بگذار در انتظار همین عاشقانه خواهم مُرد... @mashaar🌱
قلـبِ عـاشق می‌تپد، تنهـا بـرای یک نفر بـایـد از عـالَـم بُرید و ماند، پـای یک نفر گاه، از آییـنه هـم، باید فـراری بود و دید عکسِ خودرا بین قابِ چشم‌های یک نفر جایگاهۍاختصاصۍباید ازآغوش ساخت تنگ بـایـد کرد آن را ؛ قـدّ جـای یک نفر آرزوهــای محـالِ دیگـران بـایـد شـد و مستـجابِ ربّنــاهـای ؛ دعــای یک نفـر روی هـر بـامی نبـاید رفت از پرواز گفت بـال باید جـَلـد باشد؛ در هـوای یک نفر @mashaar🌱
آرزوی خنده‌ات را داشتم، ممکن نشد... پس بگیر این آرزوی خنده دارم را بگیر... @mashaar🌱
دریا جواب سرزنش موج را نداد ! آری فقط سکوت سزای سبک سریست ... @mashaar🌱
خداحافظ، اگرچه اشک شد شعرت ولی روزی جهان مست از همین دریاچه یِ انگور خواهد شد! @mashaar🌱
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست @mashaar🌱
قصه ام را همه خواندند! چگونه ست که او خاطرات منِ انگشت نما یادش نیست؟! @mashaar🌱