چشم وا کردم و دیدم که خدایم "تو شدی"
دفتر پر غزل خاطره هایم "تو شدی"
درسرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق
شادم از اینکه همه حال و هوایم"تو شدی"
درد من دوری از توست، بغل وا کن تا
که بگویم به همه قرص و دوایم"تو شدی"
دورم از دین خودم....قبله ی من گم شده و
معبد و قبله ی من....ذکر دعایم "تو شدی"
دور این میز که از خاطره هایت می گفت
باز هم بانی یخ کردن چایم "تو شدی "
خانه مسکوت...غزل مرد ه و من بی تابم
علت زلزله در زنگ صدایم "تو شدی
#علیرضاآذر
@mashaar🌱
چوپان خسته ای ست دلم که دمیده است
یک عمر درد را به گلوی فلوت ها !
سر می کشم خیال تو را نیمه های شب
با گریه های تلخ میان قنوت ها !
#سجادصفریاعظم
@mashaar🌱
من عشق شدم مرا نمی فهمیدند
در شهر خودم مرا نمی فهمیدند
این دغدغه را تاب نمی آوردند
گاهی همگی مسخره ام می کردند
#علیرضاآذر
@mashaar🌱
میرسم آخر به مَقصود و مُراد ِ این دلم
شَهرِ شورانگیز دَستانت مَسیرشدور نیست
#امیراخوان
@mashaar🌱
شادمانیم که در سنگدلی، چون دیوار
باز هم پنجره ای، در دلِ سیمانیِ ماست.
#فاضلنظری
@mashaar🌱
غم ندارم که به بند تو گرفتار شدم
غمم آنست که ترسم کنی آزاد مرا
#شاطرعباسصبوحی
@mashaar🌱
من که تا صبح، دعا گوی تو هستم همه شب
چه شود گر تو به دشنام کنی یاد مرا...
#شاطرعباسصبوحی
@mashaar🌱
رفتم ز خود، چو در دلم آمد خیالِ تو!
تنها نشستهای تو و خالیست جای من ...
#حزینلاهیجی
@mashaar🌱
اى دل شكسته، بال و پرت را چه مى كنى؟
صد پاره پاره ى جگرت را چه مى كنى؟
گيرم كه در مقابل دشمن بايستى
نامردمان پشت سرت را چه ميكنى؟
دل خوش به خاطرات بهاری ولی چه سود؟
پاییز سرد بی ثمرت را چه می کنی؟
ما را بزن به چوب نصیحت، بزن ولی
آه اى پيامبر، پسرت را چه مى كنى؟
بالا نشین محفل و ظاهر فریب شهر
این سفله های دور و برت را چه میکنی؟
#سیدتقی_سیدی
@mashaar🌱
ما شعلهی شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیدهی ما را
#وحشیبافقی
@mashaar🌱
صد بار به پیش قدمش جان بسپارم
یک بار مگر گوشه چشمش به من افتد....
#ملکالشعرایبهار
@mashaar🌱