الحمدالله که شروع تابستان ۱۴۰۲رو به چشم دیدیم🙂🤲
۱تیر۱۴۰۲یعنی زندگی همچنان جریان دارد.و راضی باشیم به رضای پروردگارمون🥰
توی بعضی از گروه های فرزندآوری بحث داغ چند فرزندی هست و اینکه اهل فامیل، دوست و آشنا میپرسن خرج این بچه ها رو از کجا میخوای بیارید!!و از این قبیل دلسوزی ها و نصیحت های تقریبا نابجا.
جالبه که به اتفاق نظرات بیشتر خانواده های چند فرزندی این هست که برای ما که تا بحال روزی دهنده خداوند بزرگ بوده🙂شمایی که از ترس کم اومدن سرمایه برای آینده ی بچتون تنها اکتفا به یک یا دو بچه می کنید رو دیگه نمیدونم معتقد هستید که روزی دهندتون تا بحال کی بوده🙄
میدونید فکر آینده بودن و تلاش برای سرمایه گذاری برای آینده بسیار تفاوت داره با آینده نگری و اینکه اگه دو تای من بشن سه تا دیگه در آینده بچه های من کاسه ی چه کنم چه کنم دستشون میگیرن و .....
تلاش کردن برای رسیدن به آینده ی مطلوب خیلی فرق داره با ترس و دلهره از آینده ای که هنوز به سراغت نیومده.
میخوام بگم بنظر من اگر مقداری از نگرانی هامون رو کمتر کنیم و دوز توکلمون رو مقداری بیشتر کنیم، به آرامش بیشتری می رسیم و ترس از آینده ای که هنوز نرسیده بسیار کمتر میشه.و شاید در این میان تصمیم های بهتری برای آینده ی جمعیت خانوادمون بگیریم.🙂
🌹🌹🌹🌹🌹
🌺(@mashshta)🌺
🌺به کانال(ما شش تا)بپیوندید🌺
سعی کن از نظرهای مختلفی که میشنوی زیاد ناراحت نشی.کم کم یاد میگیری که این توصیه ای که بهت گفتن الان درسته یا نه👌
البته در برخی موارد یک توصیه، یک تلنگر یا هشدار درباره ی سلامت کودک شماست.و نمی شود شما با نداشتن علم به آن موضوع آن را نپذیری!!
🌹🌹🌹🌹🌹
🌺(@mashshta)🌺
🌺به کانال(ما شش تا)بپیوندید🌺
یه کم برگردیم به خییییلی گذشته های دور🙂خونه ی بابابزرگ های خوبم😢
ماشاالله بابابزرگم(بابای مامانم)۱۳فرزند داشتن🥰
اون بابابزرگ مهربونم(بابای بابام)۹فرزند داشته🥰
یه ماشاالله و لاحول و لاقوه الا باالله العلی العظیم برای عمه و خاله و عمو و دایی هام😍
ما خودمون هم ۴فرزند بودیم.و ما بچه ها هم سن دایی و خاله هام بودیم😁خانه ی پدری اگر مسیرمون می افتاد هم سری میزدیم😄خونه ی دو تا بابابزرگم به هم نزدیک بودن و ما در راه این دو خونه ی ماشاالله بزررررگ سعی صفا و مروه می کردیم😌در عالم بچگی های خودمون غرق در بازی های شبانه روزی بودیم.هیچ وقت بابابزرگ یا مامان بزرگی هم بهمون نمی گفت اینکار رو نکن و دیگه خیلی موندی اینجا.برو خونه ی بابات🙃
با دو تا از خاله هام و چهار تا از دایی هام و یکی از عمه هام سنمون بهم خیلی نزدیک بود🥰یکی از خاله ها مرتب در حال تمیز کاری و رفت و روب خانه ی بزرگ بابابزرگم بود و ما هم که در عالم بچگی خودمون فقط بازی و بازی و بازی😁
#خاطرات خانه ی بزرگ بابابزرگهام😍
ادامه دارد😉
🌹🌹🌹🌹🌹
🌺(@mashshta)🌺
🌺به کانال(ما شش تا)بپیوندید🌺
مردهای خونه امروز رفتن شنا و من و دخترام خودمون رو توی خونه با کاردستی درست کردن حسابی سرگرم کردیم😍و مقداریش هم تلوزیون و گوشی و خوردنی.خلاصه وقتی همه اعضای خانواده نباشن چقدر زمان میبره بخوام بچه ها رو سرگرم کنم😐😁
این حدیث تلنگری هستش برای خیلی هامون😢وقتی فرزند دختری به دنیا میاد برخی افراد خانه ی دلشون پر از غم میشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیشب معصومه جان برای عروسکش میخواست قصه بگه تا بخوابه🥰رفت یه کتاب قصه انتخاب کرد😁و مثلا داره الان از روی کتاب میخونه😄اعتماد به سقفش همین اندازه بالاست😁