eitaa logo
مشقِ عشق ٬ دمشق
325 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
589 ویدیو
19 فایل
مشقِ عشق ٬ دمشق حرفهاي دل یک جامانده از شهدا ، شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفتر مشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر زود دیر میشه رفقا
مشهد بودیم هر شب استخر و شوخی و بازی
از منطقه اومده بودیم . مرتضی زمینگیر بود و به در و دیوار میزد برگرده
چقدر دلت تنگ میشه واسه کسایی که همه دنیات بودن و الان تو موندی با کوله باری از خاطره و یاد ... وای چقدر سخت میگذره
خیلی مقید بود به نماز اول وقت
هر زمانی اذان میگفت تو هر حالتی بود خیز ور میداشت به سمت قبله
خوب همین لوس بازی و دلبری ها رو کرد خریدنش
استخر بودیم با اذان سانس ما شروع میشد وضو گرفتیم و رفتیم تو استخر قبل از اینکه بریم تو اب رفتیم نماز بخونیم
اذان و اقامه رو گفتم و اومدم احرام ببندم و حس کردم یکی پشت سرم وایساده برگشتم نگاهشپکردم دیدم مرتضی هستش
گفتم برو مسخرم نکن بیا وایسا جلو نماز بخونیم
اصرار از اون انکار از من گفت تو لهجه ت خوبه بخون منم پشت سرتم و خوندیم اقا مرتضی الان احتیاج دارم بهت رفیق .قول دادی بعد ماه مبارک با هم میریم الان دو سال شده و من هنوز تو حسرت اینم بگی بیا بریم
بعضی وقتها حس میکنم چقدر شیرینه البته رضا سنجرانی دید اون لحظه رو که موقع پرواز رفقا میان سراغت کاش منم ببینم