eitaa logo
تجربه‌های شما از آشنایی با "عین‌صاد"
390 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی اتفاقی سال ۸۸ چند ورق از کتاب صراط ایشون رو در یک نمایشگاه کتابی خوندم. کتاب رو خریدم و سه شب قدر همون سال رو فقط این کتاب رو خوندم. ایشان ایدئولوژی قبلی مرا به زمین زدند و سنگ بنای فکری جدیدی را در من بنا نهادند تا با کلید واژه های تمنا و اضطرار و علم حضوری و حرکت و مسئولیت و سازندگی و استعداد و اخبات با دین و امام و خدا ارتباط بگیرم. روحش شاد و یادش جاویدان سلمان پور
اولین بار سال ۸۷ بود که با کتاب رشد آقای صفایی آشنا شدم. البته این آشنایی رو مدیون یکی از دوستانم که پیش تر با آثار استاد آشنا بود، هستم، وقتی باهم صحبت میکردیم ایشون به تدریج من رو با استاد و تفکراتش آشنا کرد. با کتاب رشد شروع کردم و. شب های جمعه با صوت استاد صفایی در برنامه صفای دل که از رادیو پخش می شد مانوس شدم... خلاصه بگم براتون... زندگی من به قبل و بعد از آشنایی با کتب استاد تقسیم میشه... همه ی زندگیم رو مدیون استاد صفایی هستم... قطعا کسانی که با تفکرات ایشون آشنا نیستن از یک خیر کثیر محروم هستن... سلام الله علیه... سلام الله علیه... سلام الله علیه...
سلام من سال ۷۲ دقیقا زمانی که استاد مورد بی مهری قرار داشت به دلایلی توفیق خدمت گذاری داشتم در انتشارات هجرت حاج اقای نقدی عزیز که ایشون هم از بزرگان هستن انباری داشتیم در خیابان زاویه پر از کتاب های ایشان که اجازه فروش نداشت قیمت های پشت جلد کتاب ها ۲۰ ریال ۵۰ ریال بود کتاب های ناب ناب ناب بعضی روزها به دلایل کاری به این انبار مراجعه می کردم من بودم و یک دنیا مطالب عالی خیلی مواقع که کاری نداشتم کتاب ها رو بر می داشتم و می خواندم لذت می برم و زمان عین برق می گذشت استاد صفایی از نظر من حقیر تنها طلبه ای بود که با همه طلبه ها فرق داشت جذب می کرد مخاطب را به خودش و معتاد خواندن آثارش شدم تا امروز کسی رو مثل ایشون از نظر به روز بودن و دلنشین حرف زدن و نوشتار عالی ندیدم فقط حیف که این دوران کم بود ولی من از همون دوران کوتاه خیلی چیزها از استاد آموختم . روحشان شاد شاد شاد
سلام آشنایی من با استاد برمیگرده به سال ۷۷ اون موقع من بیست سالم بود و با دکترحبشی آشنا شدم و درمجتمع شاهدان گاهی نوشته های ایشون رو میدیدم و عاشق متن هاشون شدم برای خودم چندتا از کتابهاشون روخریدم و به دوستانم هدیه میدادم بارها وبارها نامه های بلوغ رو خوندم و خط کشیدم و یادداشت برداری میکردم تطهیرباجاری قران رو خیلی دوست داشتم ولی خیلی چیزهارو نمیفهمیدم تا اینکه عید غدیرسال گذشته منزل استاد عزیزم خانم جنابی با کتابهای ایشون که روی میز چیده شده بود مواجه شدم باورم نمیشد چیزی که سالها دنبالش بودم رو اونجا پیدا کردم از آقای دکترمرادی پرسیدم جایی رو میشناسید که سوالها م رو درمورد کتابهای ایشون بپرسم و خداروشکر اونجا با موسسه آشنا شدم وازاون موقع مطالعات متفرقه و سخنرانی های متفرقه رو کنار گذاشتم‌. کلاسهای آقای اسکندری رودرهرشرابطی ازدست نمیدم . امبدوارم بتونم لابلای اینهمه نوشته های عمیق و زیبا به توحید برسم نخعی
سلام خدا قوت راستش من خیلی رمان میخوندم و اینطوری بودم که یه رمان مثلا هفتصد صفحه ای رو توی دو روز تموم میکردم . ولی از یه زمانی به بعد انگار هر چقدر که رمان میخوندم چیزی پرم نمی‌کرد و خسته شده بودم . یه استاد داشتیم که همش از استاد حائری میگفتن من خیلی توجه نمیکردم تا دیدم یکی از آشنایان کتاب هاشون رو میخوندن و تیکه های کتاب هاشون رو در فضای مجازی زیاد میدیدم و واقعا واسم تکان دهنده بود تا اینکه کتاب نامه های بلوغ ایشون رو تهیه کردم و شروع کردم به خوندن ، وهمان برای تکون خوردن من بس بود طوری که هر سری کتاب رو باز میکردم تا بخونم از یه جایی به بعد از شدت گریه نمیتونستم ادامه بدم و خیلی باعث شد به فکر فرو برم و یه سیر مطالعاتی رو شروع کنم و کتاب های استاد رو بخونم.
سالروز رحلت استاد علی صفائی حائری(عین_صاد) بهانه‌ای شد تا چند خطی بنویسم... . . شاید افراد در مواجهه‌ی با یک گل، از جهاتِ مختلفِ‌ اون حظّ و بهره ببرند. یکی با بوی اون مست بشه یکی محو زیبایی‌اش بشه یکی درگیر ظرافتش بشه یکی دربند لطافتش بشه و... . از نظر من عین‌صاد بود و هست، که هرکس متناسب با سلیقه و علاقش از اون استفاده میکرد و میکنه!!!! یکی با محتواهای تربیتیش یکی با محتواهای انسان‌شناسیش یکی با تفاسیرش یکی با نوع نگاهش یکی با مواجه‌اش با بلایا یکی با خطابه‌اش یکی با اشعارش یکی با سبک زندگی‌اش یکی با .... . . استاد صفائی کسی بود و کسی هست، که برای همه حرف داره چون دنیاش خیلی بزرگه! همه‌ی مردهای عالم برادرشند و همه‌ی زن‌های عالم خواهرش گمان میکنم رسالتش و حرفش برای‌ من این باشه که: ما خیلی بزرگیم خیلی ظریفیت داریم و خیلی غافل.... . شادی روح این استاد کم‌نظیر فاتحه‌ای هدیه کنید!
سلام.کاملا اتفافی تو اینستاگرام باهاشون آشنا شدم. جملاتشون اونقدر برای من عمیق و پر معنیه که ۹۰درصد اوقات دو الی سه بار از روش میخونم. دلم نمیخواد ذره ایش از قلم بیفته. دیدگاهشونو خیلی دوست دارم خیلی چیزا ازشون یادگرفتم و افسوس میخورم که چرا نداریمشون و چرا زودتر نشناختمشون. از شما هم ممنونم که انقد جذاب تولید محتوا میکنید🙏
با سلام سالهاست که در روند تربیتی که داشتم با مطالب و بحث های متعددی مواجه بودم. دورانی بود که سیر مطالعاتی شهید مطهری بزرگ را به صورت مباحثه ‌ای می‌گذراندم بسیار مفید و تاثیرگذار و فزاینده بود. سپس به سمت آثار سایر بزرگان رفتم. از برخی علمای قدیم و جدید. به صحبت های سخنران های مختلف گوش میدادم احساس سیراب بودن می‌کردم. در دوران گذار نوجوانی به جوانی ابهامات زیادی برایم مطرح می‌شد. هجمه ها و عصیان هایی درونم شعله ور می‌شد همزمان با دورانی بود که به مطالعه آثار سوسیالیستی روی آورده بودم و اندکی تحت تاثیر این تفکرات و متفکرین آن بودم. عطشی از آگاهی وجودم را فرا گرفته بود به سمت آثار مختلف در فلسفه و سیاست می‌رفتم تا عطش وجودیم را برطرف سازم هی مطالعه می‌کردم اما دریغ که خود را گم کرده بودم تبدیل شده بودم به پسر ۱۹ ساله‌ای که ملغمه از از تفکرات اسلامی-سوسیالیستی و گاها حتی لیبرالیستی دارد ، انواع تفکرات را می‌شناسد و گاهی می‌تواند بحث کند اما خود را نمی‌شناسد آوارگی و ببچارگی خود را نمی تواند درمان کند هیچ انسجامی در تفکراتش ندارد. همه‌ی اینها بار می‌شد بر دوش من سخنان استاد را در پیجش می‌دیدم اما هنوز در توهم دانایی خود بودم و صرفا محترمانه از آنها می‌گذشتم تا اینکه ظرف وجودیم شکست از خود خسته بودم و به درگاه حق از خودم شکایت می کردم با تفکرات نوادیشان دینی آشنا شدم اما انها هم بار بیشتری شد بردوش من بودند و در گیجی خود غرق شدم اما فهمیدم واقعا نیاز به فهمی نو و البته منسجم و جامع از خود ، خدا و جهان دارم تا بتوانم حرکت کنم تا این بار های نامناسب را زمین گذاشته و بار های درستی را بر دوش بکشم با مستند عین صاد آشنا شدم در آن مستند تفاوتی در او دیدم نسبت به سایر روحانیون و سخنوران. ابتدا همانطور که جذب سایر نواندیشان دینی شدم ، جذب عین صاد شدم شروع به مطالعه آثار وی کردم و سخنرانی های اورا گوش دادم اولین آن توبه و سلوک بود این مرد بسیار عجیب بود! تا کنون چنین تفکرات جامعی ندیده بودم! این همه انسجام در سخن که هر چیز را سرجای خود می‌گذاشت! این دیدگاه عمیق از کجا می امد! آن صدای دلنشینش که کلمات حق را ادا می‌کرد آنچنان در وجودم شوق حرکت ایجاد می‌کرد که وصف ناپذیر بود! این چه دیدگاهیست به جهان! به انسان! به خدا! آثار مختلف استاد را مطالعه کردم و همچنان مشغول مطالعه آنها هستم استاد راه ها را روشن کرد و بارهای کج را آشکار! راهی برای اصلاح بهم ریختگی ذهنی و ملغمه‌ی شخصیتم را نشان داد صفایی یکی از مهم ترین و البته گمشده ترین حلقه فهم دینی جامعه امروز است این انسجام و جامعیت در کنار شیوایی کلام و عمق مطلب بی نظیراست. با صفایی همه‌ی بار های که بر دوش داشتم و مطالعه های درست و غلطم چراغ هایی شدند تا عمیق تر خودم ، جهان و خدا را بشناسم. مبهم
سلام آشنایی من با ایشون برمیگرده به سال ۹۸ ، سال اول ارشد با یکی از دوستان رفتیم کتابخانه معاونت فرهنگی دانشگاه ، داشتیم تو قفسه ها چرخ میزدیم دقیق یادم نیست یا رشد بود یا صراط ، رو از قفسه آورد و گفت عین صاد رو میشناسی ؟ گفتم اسمش رو شنیدم ولی کتابی ازش نخوندم ، گفت ببر بخون و شرح های مختلف هست و .... اومدم و ی جستجو زدم و شرح های مختلف رو پیدا کردم در نهایت با کانال روز نوشته های یک طلبه سابقا مهندس، مرحوم علی شاملو آشنا شدم که شرح کتاب های استاد رو میگفتن و برام گیرا بود ... تو این چند سال ، حتما در حال مطالعه ی کتاب از ایشون هستم ، روزی ی صفحه، دو صفحه در کنار کتابهای دیگه ، کتاب های ایشون گره های ذهن رو باز میکنه در حال حاضر اخبات و صوت ایشون رو میخونم "هادی"
سلام. تجربه آشنایی من با جناب استاد برمیگرده به ده سالگیم. روزی تلخ در خانواده ما که عزادار دایی عزیزم شدیم. دایی عزیزم همسفر مرحوم صفایی در آن سفر آخرین بود. خواب‌هایی که خانواده‌م از اوضاع این چهارنفر می‌دیدند و تعاملاتی که در آن ایام و مراسم‌ها با بزرگان شکل گرفت استاد رو در نظر کودکانه من بزرگ و بزرگتر میکرد. حدود بیست ساله بودم که اولین کتاب روش نقد و بعد از اون نامه‌های بلوغ رو از ایشون خوندم. این روزها تقریبا تمام کتابهاشون رو خونده‌م. سالهاست وقتی به دایی عزیزم سر میزنم بهش میگم خوشا به حالت که همنشین استاد بودی. این جور توفیقات و رفاقت‌ها نصیب هرکسی نمیشه❤. مردانی
سلام و روز بخیر خسته نباشید عرض میکنم خدمت همتون که کار بزرگ چون نشر آثار حضرت استاد رو انجام می‌دهید تقبل الله اعمالکم باحسن القبول. در موضوع نحوه آشنایی : عرض بشه که بنده توی فیسبوک متنی رو خوندم که یه آقایی نوشته بود من آثار متعددی اسلامی رو مطالعه کردم و تا مدتی فک میکردم تألیفات آقای مطهری بهترین است تا اینکه با تصنیفات علی صفایی آشنا شدم که فوقیت ایشونو واضحا حس نمودم ما دیدن این موضوع کنجکاو شدیم و اومدیم سراغ لیله القدر و یه دوره خریدیم و شروع کردیم به تورق. آنچه ما دیدیم : ببینید استاد صفایی در موضوع القای مطلب روش و اسلوب خاص خودشو داره مطالب رو بیشتر با نثر مسجع و استخدام ارایه های ادبی انجام میده ازین جهت میتونه مخاطب پسند و گیرا باشه و همینطور ایشون مطالب عرفانی رو بیشتر بروز میده و عامیانه اش می‌کند چیزی که روح هر کسی طالبشه و دقیقا برگ برنده حضرت استاد مثلا وقت میخوای کتاب استادو دست بگیری حس میکنی مخاطب تویی و نیم ساعت برا استاد مشکلتونو تشریح کرده ای و الان داری جواب میگیری خب این مسئله از ظرافت بینی استاد در چینیش موضوع میاد مثلا دغدغه های جوان ، حرکت ، بلوغ، هنر و... اینا مسائل مبتلابه هر جوان مدبر و مفکره این مسئله به زمان شناسی ، موضوع شناسی و مخاطب شناسی استاد بر می‌گردد که چجور دردو درک کرده و دوای رو نوشته. محسنات استاد زیاده کوتاه کنم چیزی که بنده بعنوان نقد میبینم و البته این مربوطه به حرف این معرف ما و سخن آقای حائری شیرازی که چند روز قبل پخش کردید که گفته بود ع ص ترکیب از محتوای مطهری و صیاغت شریعتیست . میخوام اینو بگم کمتر کسی شاید مث آقای مطهری آدم پر مطالعه و محقق بوده باشه این از شانزده جلد یاد داشتش پیداست و از همه مهمتر کتب ایشون آدمو باسواد میکنه چون با متن روایات درگیر میشه و از همه مهمتر یکی از شیوا ترین بیان ممکنو در حوزه زبان فارسی داره این از شرح منظومش پیداست و همینطور کتاب عدلش . خواستم بگم آقای مطهری جایگاه خودشو داره و سبک و صیاغت خودشو و استاد سبک خودشو . البته شیوه بیان استاد بیشتر برا مطالب حماسی خوبه مثلا پنج تا مبتدا ذکر می‌کند یه دونه خبر این نوع گویش هیجان اوره ولی معمولا مطلب قربانی میشه . مگر مطالب سبک باشه مث نصایح گلستان یا حکایات پریشان. ولی مطالب سنگین که آقای مطهری بعنوان یه فیلسوف درگیرشه با رجز نمیشه برا قشر جوان زود گذر ، توضیح داد خلاصه امیدوارم مطالب مارو با چهره باز و سینه‌ی فراخ بخونید شخص استاد از جمود و دوری از حوزه نقد بیزار بوده همانطور که از آثارش پیداست .امیدوارم شما هم رهرو آن استاد فقید و معلم دلسوز باشید. و اگر صلاح دیدید نشر کنید محمدی
از نزدیک شدن فکر کردن خواندن آثار و افکار و گوش کردن حرفهای برخی انسان ها میترسم . انسانهایی بسیار بزرگتر از این جهان ، که خوف دارم مرا هم جادو کنند و مثل آنها شوم! انسانهایی که در زیر تَلّی از خاک هم هدایت میکنند. انسانهایی که کَهرُبای رو در رو کردن تو با واقعیت پررنج دنیا دارند . انسانهایی که پنجه در پنجه ی دنیا انداختند و پیشانی به پیشانی دنیا نهادند و بر زمینش زدند . راست گفت درویشِ مجنونی که : من در جهان فقط از علی میترسم . انسان هایی مثل : علی صفایی حائری قاسم سلیمانی...