eitaa logo
حاجــی جِــبـهـه
262 دنبال‌کننده
363 عکس
55 ویدیو
6 فایل
و نشان عاشقی است داغ کربلا به دل داشتن اندکی معلم با چاشنی شیخی، کسی که دوست داره همرنگ شهدا بشه، اینجا دنبال چیز دیگه ای نباش جز شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
.. 🍃حاج احمد در آخرین سخنرانی خود خطاب به رزمندگان گفت: «هر شهرى که توسط اسرائیلى‌‏ها محاصره شده آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مى‏‌کشانیم. روزى اسرائیل چنان بترسد و در فکر باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد و عملیات‏مان را علیه آن‌ها شروع خواهیم کرد. هر کس با ماست؛ بسم‌‏الله! هر کس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مى‌‏جنگیم؛ جندالله با ایمانش مى‏‌جنگد... 🌱 @Mashlab_ir2
صلی الله‌علیک‌یا علی‌بن‌موسی‌الرضا❤️ 🕊️ کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم... 🌱 @Mashlab_ir2
🌱 شهید ابراهیم هادی: مقید بود هـر روز زیـارت عاشورا را بخواند، حتی اگر کـار داشت‌ و سرش شلوغ‌بود سلام آخر زیارت رو می خواند. دائما می گفت، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست ، هـمـه مشکلاتشان حـل می شـود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می‌کند... 📚 سلام بر ابراهیم 🌱@Mashlab_ir2
‍ سَیِّدِی إِلَیْکَ رَغْبَتِی ای اقای من ،میلم به سوی توست… 📖دعای ابوحمزه ثمالی 🌱 @Mashlab_ir2
جز تو چه آرزو کنم؟!🥺 🌱 @Mashlab_ir2
🕊 و من یغفر الذنوب الا الله سوره آل عمران ۱۳۵ 🌱 @Mashlab_ir2
من بی وفا قبول! تو ای با وفا .. بخر♥ صلی الله علیک یا اباعبدالله … 🌱 @Mashlab_ir2
🕊 دیدین‌ اون‌ چشمی‌ که‌ یه‌ مدت‌تو‌ تاریکی‌ باشه بره‌ تو‌ روشنایی از نور‌ خورشید‌‌ میبنده‌ پلکشو!!؟ گناه‌ چشمو‌ به‌ تاریکی‌ عادت‌ میده!! نکنه‌ آقا‌ظهور‌ کرد‌ خورشید روشن‌‌ چشممون وبزنه! 🌱 @Mashlab_ir2
🕊 سَیِّدِی إِلَیْکَ رَغْبَتِی ای اقای من ،میلم به سوی توست… دعای ابوحمزه ثمالی 🌱 @Mashla_ir2
انگار خدا یواشکی تو گوشمون میگه: إنِّی أنـاربُّـکْ خدای تو منم؛پس بقیه رو بیخیال... 🌱 @Mashlab_ir2
🌱🙃 به هر بهانه ای برایم هدیه می خرید؛ برای روز مادر و روزهای عید. اگر فراموش می کرد، در اولین فرصت جبران می کرد. هدیه اش را می داد و از زحماتم تشکر می کرد. زمانی که فرمانده نیروی زمینی بود، مدت ها به خانه نیامده بود. یک روز دیدم در می زنند. رفتم دم در، دیدم چندتا نظامی پشت در هستند، گفتند: "منزل جناب سرهنگ شیرازی؟" دلم لرزید. گفتم :" جناب سرهنگ جبهه هستند. چرا اینجا سراغشان را می گیرید؟ اتفاقی افتاده؟ " گفتند: از طرف ایشان پیغامی داریم." و بعد پاکتی را به من دادند و رفتند. آمدم در حیاط ، پاکت را درحالی که دستانم می لرزید ، باز کردم. یک نامه بود با یک انگشتر عقیق . نوشته بود:" برای تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت می کنم." یک نفس راحت کشیدم. اشک امانم نداد. - به روایت همسر شهید صیاد شیرازی 🌱@Mashlab_ir2