فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صل الله علیک یا فاطمه😭
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
📝امیرالمؤمنین (ع) به خانه آمد، در حالی که گرسنه است (این را منابع متعدّد نوشته اند) دو روز است که فاطمه (س) در خانه غذا ندارد. البته فقر مدینه عمومی بود. مقداد، سلمان و دیگران نیز وضع مالی مناسب نداشتند. البته بعدها وضع بهتر شد، تا زمان امام صادق (ع) که وضع بسیار تغییر کرد. اما به ویژه در صدر اسلام اوضاع اقتصادی مسلمان ها و خود پیامبر گرامی اسلام و امیرالمؤمنین در مدینه چندان خوب نبود. حضرت علی به خانه آمد، سؤال کرد، فاطمه جان! چرا به من نگفتید، تا غذایی برای بچه ها تهیه کنم؟
علی جان! می دانی چرا به تو نگفتم؟ «لَأَسْتَحْیِی مِنْ إِلَهِی أَنْ تُکَلِّفَ نَفْسَکَ مَا لَا تَقْدِرُ عَلَیْه» ؛ از خدا خجالت کشیدم تکلیفی بر دوشت بگذارم که در توانت نباشد.
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
🏴🏴🏴
حدیث
💎امــــام جــــواد علیه السلام:
❀أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الْإِخْلَاصُ❀
"با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است كه خالص و بدون ریا باشد."
📚بحارالأنوار، ج ۶۷، ص ۲۴۵، ح ۱۹
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
@Baboljjonon_زمینه_بابا_بابا_بوی_بلا_میاد.mp3
15.25M
🎼 مداحی سوزناک
🎧 بابا بابا بوی بلا میاد...
🎤 کربلایی امیر برومند
🏴 ویژه ایام فاطمیه
#فاطمیه
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
🏴🏴🏴
گردنبند با برکت(سخاوت حضرت زهرا س)
📖علامه مجلسی می نویسد: روزی حضرت رسول اکرم(س) در مسجد نشسته بودند؛
عرب بادیه نشینی وارد شد و گفت: ای رسول خدا(ص)! من گرسنه ام، لباس مناسبی ندارم، پولی هم ندارم و مقروض هستم.
مرا کمکم کنید.
حضرت(ص) به بلال فرمود: این مرد را به خانه فاطمه(س) ببر و به دخترم بگو که پدرت او را فرستاده است.
بلال آمد و داستان را برای حضرت فاطمه(س) تعریف کرد. حضرت(س) گردنبند خود را که هدیه بود، به بلال دادند و فرمود:
این گردنبند را به پدرم بده تا مشکل را حل کنند.
بلال بازگشت و امانتی را تحویل رسول اکرم(س) داد. رسول اکرم(س) فرمودند:
هر کس این گردنبند را بخرد، بهشت را برای او تضمین می کنم. عمّار یاسر آن را خرید و مرد سائل(فقیر) را به خانه خود برد.
به او لباس و غذا داد و دو برابر میزان قرض به او پول داد. سپس عمار غلام خود را صدا زد و گفت: این گردنبند را به خانه فاطمه(س) می بری و می گویی که هدیه است.
تو را نیز به فاطمه(س) بخشیدم. غلام گردنبند را به حضرت(س) داد و گفت: عمار مرا نیز به شما بخشیده است.
حضرت(س) نیز غلام را در راه رضای خدا آزاد کردند. غلام گفت: متعجبم! چه گردنبند با برکتی!
گرسنه ای را سیر کرد، بی لباسی را پوشاند، قرض مقروضی را ادا کرد، غلامی را آزاد کرد و دوباره نزد صاحبش بازگشت.
📚بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۵۶
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپانه
🎥 سه گروه از زنان که با حضرت زهرا سلام الله علیها محشور میشوند و عذاب قبر ندارند!
🎙آیتالله مجتهدی (ره)
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
🔶چرخیدن دستاس
🔸ابوصالح مؤذن در فضايل و مناقب حضرت زهرا(سلام الله عليها) نقل كرده است: ميمونه، همسر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى گويد: رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) مقدارى گندم به من داد و مرا نزد حضرت فاطمه (سلام الله عليها) فرستاد تا آن را آرد كند و بعد براى باز گرفتن، مرا سوى حضرتش فرستاد. ديدم حضرت ايستاده دستاس به خودى خود مى چرخد، قضيه را به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) گفتم.
حضرت فرمود: چون خداوند ضعف و ناتوانى فاطمه (سلام الله عليها) را مى دانست، به دستاس دستور داد كه بچرخد و او به دستور خداوند مى چرخيد.
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
🏴🏴🏴
حدیث
💎امــــام بــاقــــر علیه السلام:
✾ان لکل شیءٍ قفلاً و قفل الایمان الرفق✾
"هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان؛ مدارا کردن و نرمی است."
📚جهاد النفس، ح۲۷۱
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
مداحی آنلاین - سلام بی جواب این شهر منم - بنی فاطمه.mp3
7.51M
🎼 مداحی سوزناک
🎧 سلام بی جواب....
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه
🏴 ویژه ایام فاطمیه
#فاطمیه
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
🏴🏴🏴
تصور غلط مرد ساده لوح
📖شخص ساده لوحی مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است
و به هر موجودی روزی رسان است.
به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگيرد.
به اين قصد يك روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد.
هرچه به انتظار نشست برايش ناهاری نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراكی برای شام كرد و چشم به راه ماند.
چند ساعتی از شب گذشته، درويشی وارد مسجد شد و در پاي ستونی نشست و شمعی روشن كرد و...
از «دوپله» خود قدری خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن.
مردك كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزی كرده بود و در تاريكی و به حسرت به خوراك درويش چشم دوخته بود.
ديد درويش نيمی از غذا را خورد و عنقريب باقيش را هم می خورد، بی اختيار سرفه ای كرد. درويش كه صدای سرفه را شنيد گفت:
«هركه هستی بفرما پيش»! مرد بينوا كه از گرسنگی داشت می لرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد.
وقتی سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد. درويش به آن مرد گفت:
«فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودی من از كجا می دانستم كه تو اينجايی تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزی خودت برسی؟
شكی نيست كه خدا روزی رسان است اما يك سرفه ای هم بايد كرد!»
فقط فکر کردن به هدف، هیچ تاثیری در رسیدن به هدف ندارد.
اگر خواهان تغییرات هستی
همین حالا اقدام کن؛ اقدامی هرچند کوچک یک راه را برایت باز میکند.
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
💎 این گوهر خیلی گرانقدر است!
🔸هنگام بررسی اعمالم، نقایص کارهایم را که میدیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! این حرارت تمام بدنم را می سوزاند و قابل تحمل نبود. همه جای بدنم میسوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم! من از نوجوانی در هیئت و مسجد محل حضور داشتم. به توصیه پدرم که از بزرگان شنیده بود؛ وقتی در مجالس اهل بیت علیهمالسلام گریه میکردم، اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. برای همین این سه عضو بدنم نمیسوخت!
📗کتاب سه دقیقه در قیامت
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮
@masire_ahlebait
╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯