🔰مفهوم موجبه کلیه «سلب عموم» یا «عموم سلب»؟!
💢دیدگاه شیخ اعظم انصاری(رحمه الله علیه)💢
🔸مرحوم شیخ اعظم فرموده است: اگر جزاء عام باشد مفهوم آن #عموم_سلب است پس اینکه گفته شود مفهوم عموم، سلب عموم است صحیح نیست بلکه مفهوم #عرفی عموم، عموم سلب است
🔹این کلام منافات ندارد با آنچه در منطق بیان شده است که نقيض سالبه کلیه، موجبه جزئیه است و نقیض موجبه کلیه، سالبه جزئیه است چراکه غرض مناطقه بیان ظواهر قضایا نیست
🔸علم اصول متکفل تحلیل استظهارات عرفی است و استظهار عرفی همان است که بیان شد
🔄 #ثـمـره
🔹به عنوان مثال مفهوم «إذا بلغ الماء قدر کر لا ينجسه شيء» این است که «إذا لم يبلغ الماء قدر کر ینجسه كل شیء»؛ زیرا «لا ينجسه شيء» نکره در #سياق_نفی و مفید عموم است به این معنا که «لا ينجسه شيء من النجاسات» مفهوم این نیست که «إذا لم يبلغ قدر کر ینجسه #بعض النجاسات » بلکه «ينجسه جميع النجاسات»
📚 مطارح الأنظار( طبع جديد)،ج۲،ص۴۳
🆔@masire_feghaht
رجال 16 26.10.1400.mp3
8.04M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال / جلسه شانزدهم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
🆔@masire_feghahat
رجال 17 28.10.1400.mp3
6.93M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال / جلسه هفدهم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
🆔@masire_feghahat
رجال 18 2.11.1400.mp3
6.54M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال / جلسه هجدهم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
🆔@masire_feghahat
رجال 19 5.11.1400.mp3
6.96M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال / جلسه نوزدهم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
🆔@masire_feghahat
رجال20 17.11.1400 .mp3
8.34M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال / جلسه بیستم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
🆔@masire_feghahat
🔰انواع اطلاق
🔴وقتی گفته میشود این کلام اطلاق دارد باید بررسی شود که کدام یک از انحاء ثلاثه اطلاق مراد است ؟!
1⃣اطلاق در مفاد #هیئت
🔸به این معنا که وجوب و طلب امری #مشروط به شرطی نمیباشد
🔹مثال : مولا به عبد خود میگوید «اکرم الفقیر» اگر گفته شود هیئت طلب«اکرم»اطلاق دارد یعنی این وجوب و طلب مشروط به شرطی نمی باشد
🔘 تعبیر واجب مطلق در مقابل واجب مشروط به همین معنا اشاره دارد
2⃣اطلاق در مفاد #ماده
🔹یعنی مطلوب ایجاد #طبیعی متعلق است نه حصه و بخشی از آن
🔸مثال : وقتی مولا میگوید «اقم الصلاة» اقتضاء اطلاق در این کلام این است که مراد مولا طبیعت صلاة است نه حصه ای از آن و آنچه که عبد بایستی ایجاد کند طبیعت صلاة است نه حصه ای از صلاة
🔘تعبیر واجب مطلق در مقابل واجب مقید به همین معنا اشاره دارد
3⃣اطلاق در #موضوع
🔸یعنی مراد از این موضوع #جمیع_افراد است نه بعض از آن
🔹وقتی مولامیگوید«اکرم الفقیر»فقیر موضوع تکلیف است واطلاق در ناحیه موضوع یعنی مولا اراده کرده جمیع افراد فقیر را نه بخشی از آن
🆔@masire_feghahat
🔰سر تعبیر «الاشهر بل المشهور»
💠گفته شده فرق بین این دو اصطلاح این است که مقابل «اشهر» ، «مشهور» است و مقابل «مشهور» ، «شاذ» لذا دلالت مشهور از اشهر قوی تر است
🔸در تحلیل فرقی که بین «اشهر» و «مشهور» ارائه شده دو احتمال وجود دارد
1⃣احتمال اول این است که «مشهور» #وضعا به معنای غیر شاذ باشد
2⃣احتمال دوم این است که دلالت «مشهور» بر غیر شاذ به علت وضع نباشد چرا که در این صورت اگر بپذیریم مشهور وضعا به معنای غیر شاذ است بین ماده و هیئت «اشهر» تعارض میشود چراکه مفاد «اشهر» به لحاظ هیئت(افعل تفضیل) یعنی دو طرف دارای شهرت باشند اما ماده (شهرت) اقتضا میکند که طرف مقابل شاذ باشد
✅لذا دلالت ماده بر شذوذ طرف مقابل به خاطر وضع ماده شهرت نیست بلکه به خاطر #حصری است که از دلالت اطلاقی کلام استفاده میشود
🔄توضیح ذلک
🔸گاهی گفته میشود: «المشهور هذا القول» #اطلاق این جمله اقتضای این را دارد که کل مشهور هذا القول لذا نباید قول دیگری مشهور باشد. ولی در اشهر این حصر استفاده نمیشود چراکه در اشهر این دلالت اطلاقی بر حصر استفاده نمیشود چون هیئت مقتضی این است که هر دو مشهور باشند
🔹به همین جهت صحیح است گفته شود که انهما معا مشهوران که در روایت عمر بن حنظله هم اشاره شده است.
🆔@masire_feghahat
نقلمطلبصرفابالینککانال
🔰مردان خستگی ناپذیر
🔸 آیت الله وحید خراسانی(دام ظله) :
🔹این طور #زحمت کشیدند! و حالا این طور «اصالة التنبلیه» حکم فرماست!
🔸... مرحوم موید بود، کاظمینی؛ که خودش نقل کرد که آمدم رد شوم دیدم این عطاری، سر آن گذر هی می گوید: لاحول و لا قوه الا بالله... گفتم چیه؟!
🔹گفت: من متحیرم از ساعت چهار شب [چهار ساعت از اول شب گذشته] دو نفر آمدند این جا شروع به بحث کردند؛ این دو تا ایستاده مشغول #مباحثه بودند، موذن که گفت الله اکبر... هر دو خداحافظی کردند و رفتند!
🔸بعد پرسیدم که بودند؟ گفت یکی آقای آسید ابوالقاسم خویی و یکی هم آسید محمد هادی میلانی
🔹 پنج ساعت ایستاده! این ها از درس مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی آمده بودند؛ این طور از همه چیز غافل تا اذان صبح مشغول بحث!
🆔@masire_feghahat
🔰تحلیل معممیت تعلیل
🔅یکی از مباحثی که در علم اصول مطرح است مسئله معمم و مخصص بودن تعلیل وارد شده در روایت است
🔹در صورتی که بپذیریم علت میتواند معمم باشد این نکته باید توجه شود که علت #موضوع را تعمیم میدهد نه حکم را مثلا در « #الخمر محرمه الشرب لانها مسکر» خمر به #مطلق_مسکر تعمیم میبابد نه شرب به سایر استعمالات
🔸در اینجا کبرای مطوی که موضوعش از علت و محمولش از اصل قضیه گرفته میشود این است «کل مسکر محرم الشرب» نه اینکه گفته شود «کل مسکر محرم الاستعمال»
♦️تذکر این نکته از آن جهت است که گاهی این خلط در برخی مباحث فقهی رخ میدهد که با تمسک به معممیت تعلیل به اشتباه حکم را تعمیم میدهند ؛ در حالی که ( برفرض پذیرش اصل تعمیم) آنچه قابل تعمیم است موضوع است نه حکم
♻️تطبیق
🔺 عنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي الْفِطْرَةِ يَجُوزُ أَنْ أُؤَدِّيَهَا فِضَّةً بِقِيمَةِ هَذِهِ الْأَشْيَاءِ الَّتِي سَمَّيْتَهَا قَالَ نَعَمْ إِنَّ ذَلِكَ أَنْفَعُ لَهُ يَشْتَرِي بِهَا مَا يُرِيد¹ ؛ مفاد این حدیث شریف این است که در #زکات_فطره به جای غلات میتوان قیمت آن را پرداخت کرد
🔻برخی با توجه به علت مذکور در روایت «ان ذلک انفع» وتمسک به اصل تعمیم ، پرداخت قیمت در باب #خمس را نتیجه گرفته اند ولی این استدلال محل تامل است
🔺زیرا از تعلیل تنها در باب زکات فطره استفاده میشود به این بیان که : یجوز ما هو الانفع فی باب زکاة الفطرة ؛ ولی نمیتوان این مطلب را به سایر انواع زکات تعمیم داد فضلا عن باب الخمس ؛ فتامل
ـــــــــــــــــــــــــ
*¹:تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)،ج۴، ص۸۶
🆔@masire_feghahat
نقلمطلبصرفابالینککانال
🔰رساله جامع آیت الله سیستانی(دام ظله)
💢 اوراق سهام 💢
🔅 تعریف اوراق سهام
🔸«اوراق سهام» #اسنادی است که شرکت های سهامی عام برای تأمین سرمایه شرکت منتشر و به مردم واگذار می کنند و بیانگر مالکیت صاحب آن بر بخشی از شرکت سهامی «به طور مشاع» است و میزان مشارکت در دارایی ها و تعهدات و منافع صاحب آن را در شرکت سهامی نشان می دهد.
🔅حکم کیفیت مالکیت صاحبان اوراق سهام
مسأله ۱۵۷۵. با توجه به تعریف اوراق سهام، این اوراق - چه به صورت برگه کاغذی و چه به صورت الکترونیکی و دیجیتال - خود دارای #مالیت نمی باشند و معامله بر خود آنها #صحیح_نیست.
📚رساله جامع،ج٤،ص۶۸٤
🆔@masire_feghahat
🔰اصول فقه کاربردی
💢 تمسک به اطلاقات در موضوعات مستحدثه 💢
🔸یکی از مباحث مهم مسئله «اطلاق و تقیید» این است که آیا اطلاقات شامل موضوعات نوپیدا نیز میشود یا خیر ؟! مناقشاتی در این بحث شده است
🔹یکی از مناقشات مطرح شده در اینباره این است که لفظ #قصور دارد که شامل مصادیق جدید بشود زیرا الفاظ وضع شده اند برای معانی ای که واضع #تصور کرده است و مصادیق جدید لفظ از مواردی که واضع تصور کرده نبوده است لذا خطابات شامل مصادیق جدید نمیشود
✳️تطبیق : مسئله لقاح مصنوعی
🔻لفظ «ام» وضع شده برای زنی که ولدی را حمل میکند که از طریق خودش بوجود آمده اما از آنجا که واضع تصور نکرده است ولد از یک زن بوجود بیاید و زن دیگری اورا حمل کند لفظ ام برای چنین شخصی صدق نمیکند
🔺لذا خطاباتی که برای شمردن محرمات مانند «امهاتکم» یا «امهات نسائکم» شامل این زن نمیشود زیرا لفظ «ام» قصور دارد که شامل این فرد بشود
🆔@masire_feghahat
مشروعية_الشهادة_بالولاية_في_الأذان.pdf
3.56M
🔰برای مطالعه
📚مشروعیة الشهادة بالولایة فی الاذان
🔸تالیف شیخ محمد صنقور
🆔@masire_feghahat
🔰اطلاق گیری در خطاب مشتمل بر استثناء
🔸در کلامی که مشتمل بر استثناء است این بحث مطرح میشود که مستثنی منه و مستثنی هردو اطلاق دارند یا فقط مستثنی منه اطلاق دارد ؟
🔹برخی از اصولیون مانند مرحوم بحر العلوم(ره) فرموده اند که ظاهر خطاب استثناء این است که به لحاظ مستثنی منه اطلاق دارد نه به لحاظ مستثنی
🔅 مثلا اگر شخصی بگوید «لا آکل من الطعام الا ما کان مالحا» و مع ذلک ماهی نمکین برای او تهیه کنند در حالی که او از ماهی اشمئزاز دارد عرف نمیگوید که «ماکان مالحا» اطلاق دارد و شامل ماهی میشود ؛ چرا که شخص میتواند بگوید منظور من این بود که من غذای غیر مالح نمیخورم اما اینکه هر غذایی میخورم را نگفته ام !
✳️ثـمـره
🔻یکی از ادله ی مطرح شده در رابطه با #امضاء معاملات مستحدثه ، کریمه «لاتأکلوا أموالکم بینکم بالباطل إلا أن تکون تجارۀ عن تراض» میباشد اما در صورتی که مبنای سابق الذکر را کسی بپذیر نمیتواند به این آیه شریفه برای غرض مذکور تمسک کند
🔻چرا که مستثنی در آیه شریفه اطلاق ندارد و شامل مطلق تجارتی که از روی تراضی باشد «مانند بورس» نمیشود
🆔@masire_feghahat
نقلمطلبصرفابالینککانال
🔰تاریخ فقه و فقها
💢آراء خاص سید مرتضی(رضوان الله علیه)💢
1️⃣ از فتواهای خاصی که سید مرتضی رساله ای هم در تحکیم مبانی آن نگاشته، آن است که او معتقد است کسی که از ناحیه #مادر به هاشم منتسب باشد، #سید است و دادن خمس به او جایز و زکات گرفتن بر او حرام است
🔸این مسئله از نوادر فتواهای سید مرتضی است و کسی با او موافق نیست، تا اینکه محقق اردبیلی (۹۹۳ ه. ق) در این فتوا از او پیروی می کند و محدث بحرانی (۱۱۸۵ ه. ق) در کتاب الحدائق الناضرة مبانی این فتوا را مستحکم می سازد
2️⃣ سید مرتضی در فقه معتقد است که جسم محکم و صیقل با رفع #عین_نجاست پاک می شود و صاحب معالم الدین نیز از او پیروی کرده است و محدث بحرانی در الحدائق الناضرة این مطلب را به تفصیل بررسی کرده است.
🔹از سید مرتضی نقل شده است که هرگاه جسم محکم و صیقلی مثل شمشیر و شیشه و نظایر آن به نجاست آلوده شد، به صرف برطرف شدن عین نجاست پاک می شود و نیازی به طهارت آن با #آب نیست
🔸شیخ طوسی در کتاب خلاف، این فتوا را به او نسبت داده و آن را رد کرده و فرموده است: ما يقين به حصول نجاست داریم، ولی در #زوال_نجاست شک داریم و دلیلی از شارع نداریم که صریحا دلالت کند بر اینکه زوال نجاست به این گونه، بر طهارت دلالت دارد بنابراین به مقتضای استصحاب بر حالت نجاست باقی است
🔹تا زمانی که فقه به عصر صاحب معالم رسیده است و او در معالم الدين بر این مسئله اصرار دارد و از بین فقهای شیعه #منفرد به آن شده و گفته است که حصول #طهارت_مائیه ، مخصوص به #لباس و #بدن و #ظروف است، اما در غیر این سه با #زوال_نجاست، طهارت حاصل می شود. آن گاه گفته است که سید مرتضی در مثل این موارد بر استصحاب تكیه نمی کند.
🆔@masire_feghahat
🔰مرحوم آیت الله بروجردی(رضوان الله علیه)
🔸در پشت یکی از چاپ های #رساله آیت الله بروجردی نوشته بود: أفضل المتقدّمین و المتأخّرین.
🔹وقتی ایشان دیدند آنقدر ناراحت شدند گفتند: چه کسی این غلط را کرده؟ می فهمید معنای این جملات چیست؟
یعنی من از شیخ مفید افضل هستم؟ این حرف ها چیست؟
📚ما سمعت ممن رأیت ص 362
🆔@masire_feghahat
🔰مخطوطات
💢متن نامهٔ خواجه علی مؤید به شهید اول💢
🔸خواجه علی مؤید حاکم سربداران نامه ای به #شهید_اول نوشت و از او درخواست کرد به ایران بیاید. شهید این دعوت را نپذیرفته و کتاب #اللمعة_الدمشقیة را در پاسخ به این نامه تألیف کرد.
🔹متن نامه خواجه علی مؤید در ابتدای نسخه ای از شرح شهید ثانی «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة» نقل شده است.
🔸این نسخه را که از معتبرترین نسخه های الروضة البهیة به شمار می رود، شاگرد شهید ثانی سید علی بن صائغ نوشته است. کتابت نسخه در پانزدهم صفر سال ۹۵۸ و در حضور #مصنف به اتمام رسیده است.
🔹وی نسخه را بر شهید ثانی #قرائت نموده و انهاء مؤلف به تاریخ یکشنبه سوم جمادی الاول سال ۹۵۸، در پایان نسخه موجود است (عکس دوم).
🔸این نسخه به شماره ۴۸۸۶ در کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود.
🔹نامهٔ خواجه علی مؤید، در بسیاری از چاپ های کتاب لمعه، از جمله چاپ ده جلدی لمعه (عکس های سوم و چهارم) و همچنین جلد ۱۳ موسوعة الشهید الاول (ص ۲۰-۲۱)، چاپ شده است.
🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰 #دلالت_اشاره
💢تطبیق القواعد💢
🔹تعریف:مراد از دلالت اشاره،
#انتقال_از_مدلول_لفظ_به_لازمه_اش می باشد به گونه ای که این ملازمه به نحوی نیست که بتوان استظهار کرد که متکلّم لازم را اراده کرده است و نهایت #دلالت_آن، به نحو #اشعار است، نه ظهور.
🔸تطبیقات:
🔹شهید اوّل می فرماید: « يستفاد من دلالة الإشارة أحكامٌ كقوله تعالى: «وَ حمله و فصاله ثلاثون شَهْرا¹» مع قوله: « وَ فصاله فِي عامین²» فإنّه #يشير إلى أن أقل الحمل ستّة أشهر.³»
🔸میرزای قمی می فرماید: « و اعلم أنّا نقول بإقتضاء الأمر وجوب مقدّمته و النّهي عن ضدّه إقتضاءً تبعيّاً من باب #دلالة_الإشارة، لكنّه ليس من الأحكام الأصليّة، بل هو من الخطابات التّوصّليّة⁴.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*¹:سوره أحقاف،آیه۱۵
*²:سوره لقمان،آیه۱٤
*³:القواعد و الفوائد،ج۱،ص۲۴۵
*⁴:جامع الشتات في أجوبة السؤالات،ج۳،ص۲٦٤
🆔 @masire_feghahat
🔰مناشی تقیید یک اطلاق
1️⃣قسم اول : قید به یک خطابی که به شرطیت یا مانعیت ارشاد دارد حاصل میشود. مثلا مولا بگوید لاتصل فیما لایوکل لحمه. یا صل فیما یوکل لحمه. این #قید از خطاب متکفل حکم وضعی استفاده شده که ارشاد به جزئیت یا شرطیت یا مانعیت استفاده شده
2️⃣قسم دوم : قید از ناحیه حکم تکلیفی به ضمیمه برهان عقلی حاصل میشود. مثل موارد اجتماع امر و نهی. اینکه مکان مصلی باید #مباح باشد، دلیل خاصی ندارد. روایتی نداریم که بگوید لاتصل فی مکان الغصبی و صل فی مکان المباح. پس چرا نماز مقید به مکان مباح شده، منشا این تقیید، یک حکم تکلیفی آخری است که به ضمیمه حکم عقل به دست می آید. مثل اینکه قائل به امتناع شویم، در اینصورت صل تقیید میخورد الا در مکان غصبی. لاتغصب که حکم تکلیفی است صل را تقیید میزند و ضیق میکند و در غیر مکان غصبی منحصر میکند. این قید مکان مباح یک حکم تکلیفی را منشا است به ضمیمه حکم عقلی که امتناع است. عقل میگوید اجتماع امر و نهی ممتنع است و قید میزند.
3️⃣قسم سوم : از جهت باب #تزاحم است. تزاحم منشا تضییق شده است. مثل اینکه ازل النجاسة و صل در سعة الوقت، کسانی که قائل به ترتب نیستند میگویند صل واجب است به شرطی که ازاله شده باشد. منشا این تقیید تزاحم است با اینکه صل و ازاله به هم ربط ندارد. منشا این تقیید در صلاة، اهمیت ازاله است
📚برگرفته شده از درس خارج فقه آیت الله گنجی
🆔@masire_feghahat
🔰مباحثه آخوند خراسانی با سید یزدی
♨️یکی از اخوان مرعشی از قول آمیر سیدعلی یثربی -از شاگردان برجستهی آقا ضیاء عراقی- و ایشان ظاهراً از قول آقا ضیاء عراقی نقل کردند: آخوند خراسانی و سید صاحب عروه، زمانی هر دو درس اصول میگفتهاند و بحثشان نیز پیرامون مقدمهی واجب بود. آخوند، #ذات_مقدمه را واجب می شمرد و سید #مقدمه_موصله را.
✳️فرزندان حاج آقا محسن عراقی (حاج آقا مصطفی و برادرش) در درس آخوند و سید حضور می یافتند و بحث را تعقیب می کردند. زمانی که به درس آخوند می رفتند، ایشان برای اثبات نظریهی خودش أدلّه و براهینی قوی اقامه می کرد؛ چندان که آن دو قانع گردیدند و هوادار نظریهی آقای آخوند شدند، أما بعد که به درس مرحوم سید رفتند، مرحوم سید بر نظریات مخالف خویش در باب مقدمهی واجب (و از جمله مبانی نظر آخوند) نُقوض و ایرادات مختلفی را وارد ساخت و اینان دیدند که اشکالات سید ظاهراً وارد و بی جواب است و نظریهی مرحوم آخوند قابل دفاع نیست مع الوصف زمانی هم که اشکالات یاد شده، با آخوند در میان نهاده می شد، ایشان آنها را پاسخ می گفت و به همین گونه، سید نیز متقابلاً با وارد ساختن نقوض تازه، از نظریهی خود دفاع می کرد… و فرزندان حاج آقا محسن عراقی درمانده بودند که کدام نظریه را برگزینند.
🔸آخرالأمر گفتند این طور نمی شود! خوب است هر دو استاد را در مجلسی واحد جمع کنیم تا حضوراً در این مسأله با هم بحث کنند و معلوم شود که حق با کیست؟
🔹مجلسی تشکیل دادند و از هر دو دعوت کردند. پس از تشکیل مجلس و حضور آخوند و سید در آن، گفتند که: شما دو بزرگوار، هر دو اصول می گویید و بحثتان نیز دربارهی وجوب مقدمه است، منتها شما (خطاب به آخوند) ذات مقدمه را واجب می دانید و شما (خطاب به سیّد) قائل به مقدمهی موصله هستید. امروز می خواهیم ببینیم کدام نظریه درست است و غرض از دعوت شما آقایان نیز روشن شدن همین أمر است.
🔸سیّد رو به آخوند کرد و خطاب به ایشان گفت: شما در باب مقدّمه، غیر از حرفهای آقای کلانتر (میرزا ابوالقاسم، مقرّر معروف درس شیخ انصاری) مطلبی اضافه دارید؟ آخوند می گوید: خیر، همان حرفهاست. ما ذات مقدمه را مطلقاً واجب می دانیم. مرحوم سید نقضی بر نظریهی وی وارد کرد و گفت: اگر کسی در آب غرق شد و طریق رسیدن به او و نجات وی، منحصر در عبور از خانهی زید باشد، شما می فرمایید اگر کسی نه به قصد نجات غریق، به آن خانه برود، باید نمازش بدون رضای صاحبخانه درست باشد؛ چون خانهی مزبور حسب فرض، طریق منحصر برای نجات غریق است و ورود به آن خانه –از باب مقدمه- واجب است و نمی تواند حرام باشد، لذا نماز کسی هم که بدون قصد نجات وارد آن خانه شده، باید صحیح باشد. آیا شما ملتزم به صحت نماز چنین کسی هستید؟ با قول به وجوب ذات مقدمه ناگزیر باید ملتزم به چنین چیزی بشوید؛ در حالی که درست نیست.
🔹مرحوم آخوند برای یافتن پاسخ این اشکال، عمیقاً به فکر فرو می رود؛ چندان که از مجلس و اوضاع و احوال آن غافل می گردد. سکوت و تفکّر آخوند مدّت نسبتاً زیادی –ظاهراً حدود یک ساعت و نیم- به طول میانجامد و آسید محمد کاظم یزدی پس از گذشت نیم ساعت، وقتی می بیند از پاسخ خبری نیست، برخاست و مجلس را ترک کرد. چندی بعد آخوند سربرداشت و گفت: «جواب را پیدا کردم!» و سراغ سید را می گیرد.
🔸آشیخ علی شاهرودی –از شاگردان آخوند که به درس سید نیز رفته بود است- می گوید: خوب شد سید رفت، و الّا اگر مانده بود، به مجرّد شنیدن پاسخ شما، چند نقض دیگر به شما وارد می کرد که شما باید برای یافتن پاسخ آنها ساعتها فکر می کردید!
🔹حاج آقا رضا صدر از قول مرحوم آقای آسید احمد خوانساری نقل کرد که سید اشکال خویش را با این مثال مطرح ساخته بود: چنانچه مالک زمینی به شخص دیگر بگوید: من اجازه می دهم از این زمین که مال من است و رفتن تو در آن جنبهی تصرّف عدوانی در ملک غیر دارد، عبور کنی، به شرط این که پس از عبور از زمین وضو بگیری و بدون وضو گرفتن راضی نیستم داخل زمین من بشوی. آیا چنین ترخیص مشروطی، عقلاً اشکالی دارد که شارع، آن را معتبر شمارد؟
📚جرعه ای از دریا ، ج ۲ ، ص۴۴۹
🆔@masire_feghahat
🔰 تاریخچه استصحاب
🔸تمسک به #روایات برای استصحاب به صورت مطلق، اولین بار توسط #پدر_شیخ_بهائی در عقد طهماسبی آورده شده است که گفته شده است شاه طهماسب وسواسی بوده است و لذا ایشان به این روایات تمسک کرده اند برای رفع وسواس ایشان که بگویند با استصحاب اهل سنت حکم به طهارت نمی کنیم بلکه با روایات است.
🔹اخباری ها هم اجمالا استصحاب در شبهات موضوعیه را قبول کرده اند. استصحاب عدم نسخ را هم استرآبادی در شبهات حکمیه قبول کرده است بلکه ضروری می داند. ولی غیر از این را قبول ندارد
🔸 سپس مرحوم وحید بهبهانی اصرار بر استصحاب دارد و ایشان اولین کسانی هستند که روایات را آوردند و مانور دادند
🔹 سپس توسط مرحوم نراقی با استصحاب عدم جعل تعارض پیدا کرد. مرحوم شیخ انصاری سعی کردند این مشکل را حل کنند و استصحاب را در شبهات حکمیه و موضوعیه قائل شوند و تمسکشان هم به همین روایت است. البته باز هم در دو مورد قبول نکردند : یکی در شک در مقتضی و یکی زمانی که مدرک حکم، عقل باشد.
بعد از مرحوم شیخ هم بحث بیشتر روی حجیت استصحاب مطلقا رفت
📚برگرفته شده از درس خارج اصول استاد سید احمد مددی(حفظه الله)
🆔@masire_feghahat